همچنین مشخص است که اولویتهای ژئوپولیتیک ولایتی متفاوت از ظریف هستند. او در سفرهای اخیر به چین و روسیه نشان داده که خواستار نزدیکی ایران به شرق است. تلاشهای او برای خنثی کردن اقدامات ظریف به منظور تقویت روابط با قدرتهای اروپایی بوده است.
آفتاب نیوز-نشریه “فارین پالسی” با انتشار گزارشی درباره پررنگترشدن نقش ولایتی در سفرهای خارجی در ماههای اخیر، مینویسد: “محمد جواد ظریف در طول پنج سال گذشته وزیر امور خارجه ایران بوده است. او تبدیل به چهرهای آشنا در غرب شده است و شهرت زیادی به دلیل گفتوگوهای کلیدی برای حل هر گونه اختلافنظری میان تهران با غرب پیدا کرده است.
فارین پالسی افزوده است: ظریف فارغ التحصیل از نهادی آموزشی در کلرادو است و به زبان انگلیسی مسلط است. او یکی از چهرههای برجسته در میان اردوگاه اصلاحطلبان در ایران است. با این حال، در طول دو سال گذشته از قدرت ظریف به شدت کاسته شده است. علیرغم آنکه او به سخنرانیهای خود در غرب ادامه میدهد، حضور ایران در منطقه اهمیت روزافزونی برای تهران داشته است از جمله حضور در عراق، سوریه و یمن.
با این روند فرد دیگری جایگزین ظریف شده البته در پشت صحنه: علی اکبر ولایتی مشاور رهبری در امور مرتبط با سیاست خارجی. هر کس که علاقمند به درک آن چیزی است که در مورد سیاست خارجی فعلی ایران در جریان است، بهتر است با دیدگاههای ولایتی در داخل و در سفرهای روزافزون او به منطقه آشنا شود. او معتقد به لزوم به چالش کشیدن غرب است. او دیدگاههایی به شدت محافظهکارانه دارد و این موضع را در جهانبینی او نیز میتوان مشاهده کرد. نگاه ولایتی متمایز از عملگرایی ظریف است و نگاهی ایدئولوژیک به تمام مسائل دارد و به اصولگرایان نزدیک است. اگرچه او در خارج از کشور نسبتا ناشناخته است اما در سیاستهای داخل ایران پس از پیروزی انقلاب در آن کشور تاثیرگذار بوده است.
همانند ظریف، ولایتی نیز در دانشگاهی در آمریکا تحصیل کرد و در رشته پزشکی در دانشگاه جان هاپکینز در فاصله دهه 60 میلادی. پس از سرنگونی رژیم شاه او بلافاصله به دولت پیوست و در نهایت تبدیل به وزیر خارجه جمهوری اسلامی شد که طولانیترین دوره فعالیتاش به مدت 16 سال بود که از سال 1981 میلادی آغاز شد. دوره وزارت او در سال 1997 میلادی پایان یافت، زمانی که دولت اصلاحات خواستار تقویت روابط با غرب بود. پس از آن رهبری او را به سمت مشاور خود در امور بین الملل منصوب کردند. او در سال 2013 میلادی وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شد. او در اردوگاه اصولگرایان و محافظهکاران بود. با این حال، در آن کارزار او به سرعت هدف حمله از سوی هماردوگاهیهای خودش از جمله سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف قرار گرفت که به نقش ولایتی در دهههای قبلی در مورد مذاکرات هستهای اشاره میکردند و با او مخالفت داشتند. همین اختلافنظرها در نهایت سبب ایجاد شکاف در اردوگاه محافظهکاران و رای داده شده به آنان شد و به نفع روحانی بود.
پس از پیروزی روحانی در سال 2013 میلادی، ولایتی از سوی اصولگرایان مورد انتقاد قرار گرفت، چرا که از نظرشان به میانهروها و اصلاحطلبان نزدیک شده بود. در همان زمان ولایتی توسط آیتالله هاشمی رفسنجانی به سمت ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک منصوب شد. در آن زمان ولایتی از مذاکرات هستهای مستقیم ظریف با امریکا دفاع کرد. در سالهای اخیر موقعیت او تغییر کرده است. پس از فوت آیتالله هاشمی، در سال 2017 میلادی او به عنوان ریاست هیئت امنای دانشگاه ازاد اسلامی بزرگترین موسسه علمی ایران و پایگاه سنتی اصلاحطلبان منصوب شد. او بلافاصله بسیاری از مقامهای دانشگاهی را اخراج کرد؛ کسانی که وفادار به آیتالله هاشمی بودند. او سپس علیرغم اعتراضات گسترده، بسیاری از اساتید اصلاحطلب را اخراج کرد. پس از پیروزی ترامپ در انتخابات امریکا موضع ولایتی در مورد توافق هستهای با غرب تغییر یافت. او به طور علنی برجام را با دو معاهده مشهور قرن نوزدهمی که ایران را مجبور ساختند دست از کنترل بر گرجستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان کنونی بردارد مقایسه کرد. او در سخنرانیهای خود به شدت از دولت روحانی انتقاد کرد و گفت که این دولت آب و نان مردم را مرتبط با برجام ساخت و باعث شد ناامیدی به جامعه تزریق شود”.
این نشریه در ادامه میافزاید:”در صورتی که جاهطلبی سیاسی ولایتی بازگشت به اردوگاه محافظهکاران و طرح خواستههای آنان بوده، او موفق شده است. یکی از روسای خبرگزاری فارس در تاریخ 19 آگوست از ولایتی دفاع کرد و گفت که برخلاف آنچه در انتخابات سال 2013 میلادی به ولایتی نسبت داده شد او همواره شخصیتی انقلابی بوده است. ولایتی در برابر روحانی قرار گرفته است.” این نشریه در ادامه اشاره می کند که سفرهای ولایتی به منطقه افزایش یافته و او در حال گرفتن جای ظریف است. برخلاف ظریف، ولایتی نشان داده که علاقهای به مذاکره با هیچ طرفی ندارد نه با دشمنان ایران و نه حتی متحدان قابل تشخیص خود. او نمیخواهد در مورد صلح و مصالحه گفتوگو کند. او در مصاحبهای با “راشا تودی” در 28 ژوئیه گفته بود که ایران تنها با خواست دولت سوریه دمشق را ترک خواهد داد. او گفته بود ایران سیاستهای استراتژیک خود را در منطقه تغییر نخواهد داد. همچنین مشخص است که اولویتهای ژئوپولیتیک ولایتی متفاوت از ظریف هستند. او در سفرهای اخیر به چین و روسیه نشان داده که خواستار نزدیکی ایران به شرق است. تلاشهای او برای خنثی کردن اقدامات ظریف به منظور تقویت روابط با قدرتهای اروپایی بوده است. در استراتژی و جهانبینی ولایتی تردیدی عمیق نسبت به غرب وجود دارد. او غرب را غیرقابل اعتماد میداند. او همواره نسبت به این که اروپاییها بتوانند وعدههای خود را درباره برجام و در قبال ایران عملی کنند شک و تردید داشته است. او به طور علنی گفته بود که ایران باید به دنبال جایگزینی شرق به جای غرب به عنوان متحد خود باشد. او همچنین در یک سخنرانی گفته بود که ایران منافع ملیاش با روسیه و چین همپوشانی دارد و میتواند با آن دو کشور کار کند. او گفته بود روسیه قادر نیست و قصد ندارد ایران را مجبور به انجام کاری یکند. تنها مسئله بر سر همکاریها براساس خواست دو طرف بوده است”.