اگر زماني طبقه متوسط و پايين جامعه با چندشغله بودن، نهتنها هزينههاي مصرفي خود را تأمين ميکردند، بلکه ميتوانستند اندک پساندازي نيز داشته باشند؛ اما حالا آنها هر چه توان دارند به کار ميگيرند که درآمدشان حداقل هزينههاي مصرفياشان را تأمين کند؛ حالا پديده شاغلان فقير بهترين تعريف براي آنهاست. مسئله بغرنجي که در اين ميان به وجود آمده، افزايش گراني انواع کالاهاي مصرفي در سبد خانوارهاست، بهطوريکه دولت ديگر توان کنترل قيمتها را ندارد. همين موضوع باعث شده تا قدرت خريد دهکهاي متوسط و رو به پايين جامعه بهشدت کاهش يابد. ريشهها و علل کاهش ارزش پول ملي رشد بيشتر نقدينگي در مقابل رشد توليد ملي در کشور است. وقتي نقدينگي سريعتر از توليد رشد ميکند، پول در دست مردم سريعتر از مقدار کالا و خدماتي که در اقتصاد عرضه ميشود، رشد ميکند. درنتيجه درازاي کالا و خدمات موجود پول بيشتري وجود دارد. درواقع براي خريد يک سبد مشخص از کالا پول بيشتري وجود دارد؛ بنابراين قيمت کالاها بالا ميرود و تورم ايجاد ميشود و ارزش پول ملي کاهش مييابد.
چگونگي کاهش قدرت خريد خانوارهاي مزدبگير
دومينو بحران دلار در اين چند ماه اخير باعث شده تا ارزش پول ملي بهشدت کاهش بيابد، کاهشي که در چند سال گذشته تاکنون به دليل نگرش اشتباه دولتها در نرخگذاري ارزهاي خارجي و وابستگي شديد اقتصاد ايران به واردات کالاها بهتناوب براي واحد پول کشور ايجادشده است؛ موضوعي که حالا گفته ميشود حدود 80 درصد ارزش اين پول در مقايسه با دلار کاهش يافته است. بر پايه اظهارات کارشناسان اقتصادي،قيمت دلار اصليترين عامل افزايش تورم انتظاري است لذا بهطور طبيعي در اين موقع قيمت کالاها شتاب گرفته و با رشد جهشي مواجه ميشود، موضوعي که در التهاب ارزي سالهاي 90 تا 92 در دولت دهم اقتصاد کشور به آن دچار شد. با آغاز بحران دومينووار دلار در نيمه دوم سال 96 جهش بيسابقه نرخ آن از اواخر همان سال تاکنون، ارزش پول ملي کشور بهشدت افت پيداکرده است. هرچند حداقل دستمزد در سال ۹۷ با در نظر گرفتن دو معيار تورم و قيمت سبد معيشت (۲ ميليون و ۶۴۵ هزار تومان)، افزايش ۱۹و نيم درصدي داشته است اما امسال قيمت اقلام مصرفي تحت تأثير افزايش قيمت دلار (حداقل 8 هزار تومان و حداکثر ۱۱ هزار تومان) در چند نوبت افزايشيافتهاند؛ درنتيجه قدرت خريد دهکهاي پايين درآمدي به ميزان قابلتوجهي کاهشيافته است. آنطور که استاديار دانشگاه علوم اقتصادي تهران و خوارزميميگويد: قدرت خريد مردم (دهکهاي پايين درآمدي) در سال ۹۰ به قيمت ثابت حدود ۸۵ هزار ريال بود که سال ۹۲ به ۷۶ هزار ريال کاهش پيدا کرد. در حال حاضر که پنجتا شش سال از آن زمان ميگذرد هنوز قدرت خريد مردم بهرغم رشدهاي اقتصادي که داشتيم به قدرت خريد سال ۹۰ نرسيده که دومين بحران ارزي آغازشده است. وحيد شقاقي شهري در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، گفته است: هنوز در سال ۹۷ قدرت خريد مردم به سال ۹۰ نرسيده که دوباره يک بحران دوم به اقتصاد ايران تحميل شد. اين امر موجب ميشود قدرت خريد مردم بازهم کاهش يابد و اين موضوع براي رسيدن قدرت خريد مردم به سال ۹۰ وقفه ايجاد ميکند.
علت ايجاد پديده شاغلان فقير
ريزش گروههاي متوسط جامعه به سمت گروههاي کمدرآمد و آب رفتن درآمد گروههاي کمدرآمد به دليل اتخاذ سياستهاي نادرست گفتهشده و کاهش ارزش پول ملي باعث شده تا شاغلان اين گروهها با فقر درآمدي مواجه شوند . در ادبيات رايج اقتصادي به اين موضوع، پديده شاغلان فقير گفته ميشود. به گفته محمد خوشچهره کارشناس اقتصادي، اين شاخص نزديك به يك دهه است كه در تحليلهاي بانك جهاني و صندوق بينالمللي پول واردشده است. اين استاد اقتصاد در گفتوگو با تسنيم، گفته است: اگر نسبت درآمد و روند افزايش درآمد حقوقبگيران را در نظر بگيريم و با تورم مقايسه کنيم. ميبينيم که سبد هزينه خانوار هرروز کوچک ميشود اين موضوع نشاندهنده اين است که پديده شاغلان فقير يک واقعيت اجتنابناپذير است. خوشچهره گفته است: آمارها نشان ميدهد که در ايران طيف گستردهاي از شاغلان فقير ايجادشده و اين موضوع با سقوط و تضعيف جدي ارزش پول ملي و افزايش لجامگسيخته ارزهاي خارجي و تورمهاي لجامگسيخته حاکم بر اقتصاد ايران به وجود آمده است. اين کارشناس اقتصادي گفته است: بهطورمعمول در جوامع، بيکاري ريشه فقر است و ما بيکاران فقير داريم، ولي در بعضي از کشورها اتخاذ سياستهاي نامناسب و اشتباه باعث ميشود که حتي شاغلان هم دچار فقر شوند. به گفته خوشچهره، مفهوم شاغلان فقير اين است که گروههاي مختلف اجتماع اعم از اساتيد دانشگاه، فرهنگيان، پزشکان و گروههاي مختلف، ديگر با هشت ساعت کار نتوانند زندگيشان را اداره کنند يا اينکه آن سطحي از زندگي يا جايگاهي که درگذشته قرار داشتند را حفظ کنند، بنابراين به سطوح پايينتر سقوط ميکنند و مجبور ميشوند با اضافهکار يا کوچ داراييها، جايگاهشان را ازنظر رفتار مصرفي و اقتصادي حفظ کنند.
خوشچهره با اشاره به اينکه وظيفه اصلي بانک مرکزي در همه دنيا حفظ ارزش پول ملي است ، گفت: مردم هدف جنگ اقتصادي هستند بنابراين بايد تصميمات درست اقتصادي گرفته شود زيرا با کاهش ارزش پول، کارمندان، کارگران، بازنشستهها و معلمان فقيرتر ميشوند.
به نظر ميرسد که اقتصاد در وضعيت قرمز قرار دارد بهطوريکه اگر تا چند وقت پيش بحث گسترش رفاه مطرح بود و تنها گروههاي کمدرآمد از آن بيبهره بودند، حالا نهتنها رفاه در قشرهاي متوسط جامعه در حال سقوط است، بلکه ديگر بايد گروههاي کمدرآمد دنبال رفاه نيز نباشند و خود را براي زندگي در شرايط فقر مطلق آماده کنند.