قریب به ۱۷۰ هزار تن کاغذ در گاوداریهای اطراف تهران احتکار شده و صاحبان آن قصدی برای فروش آن نداشته و ترجیح میدهند تا کاغذی که از پایه قیمت ۲ تا ۲۵۰۰ تومان مرز ۷۵۰۰ تومان را گذرانده است، ارزش بیشتری پیدا کرده و با قیمت بالاتری به فروش برسانند.
موجودی کشور در تامین کاغذ شاید تا پایان تابستان، تمام شود. اتفاقی که حال وخیم صنعت چاپ را جدیتر از هر زمان دیگری به تصویر میکشد و دقیقا همین حال وخیم است که امروز نفس مطبوعات، نشریات، چاپخانه و تمامی مشاغل مرتبط با این کار را به شماره انداخته است. چاپخانهها یکی پس از دیگری یا فعالیت خود را محدود کرده و یا آنکه مجاب به تعطیلی میشوند. روزنامههای سراسری و بومی برای جبران معضل کاغذ و تامین قیمت خرید کاغذ به سیاستهای انقباضی مثل تعدیل نیروها و کاهش صفحات و بعضا توقف انتشار کاغذی روی آوردهاند. انتشار کتب و نشریات هم پیش از هر زمان دیگری تقلیل رفته و همین اتفاق نوعی اولویتبندی در عقد قراردادها و چاپ کتابها به بازار تحمیل کرده است که نگرانی و اعتراضاتی را با خود به همراه داشته است.
تحول در بازار کاغذ در کمتر از ۹ ماه
همه این اتفاقات تنها در مدت زمانی کمتر از ۹ ماه رخ داده است و کارشناسان تحولات بازار ارز را دلیل اصلی این اتفاق عنوان کردهاند. رشد ۳۰۰ درصدی قیمت دلار و فقدان صنعت تولید کاغذ عملا قیمت آن را به دلار و قیمت جهانی کاغذ گره زده است. اواسط سال گذشته و پیش از نوسانات بازار ارز، افزایش قیمت جهانی کاغذ باعث شد تا اولین شوک به بازار آن وارد شود. کاغذ ۲۵ درصد گران شد، اتفاقی که حتی با ورود سازمان تعزیرات نتوانست نوسانات را مهار کند و تغییرات صوری در فاکتورهای فروش راه گریزی بود که عملا نظارت بر بازار کاغذ را تا حدودی خنثی کرد.
انحصار در واردات کاغذ
در همان بدو کار، گمرک طی بخشنامهای برای مهار افزایش احتمالی کاغذ در سال ۹۷، اعلام کرد که «واردات انواع کاغذ که تنها به منظور نوشتن، چاپ، تحریر و مطبوعات و دفاتر تحریر به کار میرود، از پرداخت مالیات و عوارض معاف است.» اما این بخشنامه نه تنها تسهیلکننده واردات کاغذ و حلال مشکلات چاپ و مطبوعات و نشریات نبود، بلکه با ورود و نفوذ چهرههای غیرمرتبط در جریان واردات کاغذ بلای جان آنان شد. تخصیص ارز دولتی به واردکنندگان کاغذ در نهایت سر از ماجراهایی بیرون آورد که عملا بازار کاغذ در کشور را فلج کرد.
بخشی از این واردات صرفا شکل صوری داشت و واردکنندگان با ارز دولتی به جای کاغذ کالاهای دیگر و بعضا غیرضروری و گران وارد کشور کردند. رقمهای باورنکردنی در ماجرای واردات کاغذ تعجب همه را به خود جلب کرد، اینکه با وجود تخصیص منابع ارزی چگونه کاغذ مصرفی کشور هنوز تامین نشده است. همان زمان حسن میرباقری، رییس انجمن واردکنندگان کاغذ و مقوا گفته بود که «بیش از ۹۰ درصد این شرکتها عضو انجمن نیستند و ۸۰ درصد آنها را اصلا نمیشناسم. اغلب ارقامی که دریافت شده هنوز کالایی وارد نکردهاند. این افراد یا اساسا کالای خود را وارد نمیکنند و یا به موقع وارد نمیکنند.»
واردات صوری کاغذ
اخبار بعدی به مراتب عجیبتر بود. کمتر از ۱۰ نفر با ثبت چند شرکت صوری و غیرمرتبط با صنعت چاپ، بالغ بر ۲۰ تا ۳۰ میلیون یورو ارز دولتی برای واردات کاغذ دریافت کردند، آن هم در حالی که هیچ خبری از کاغذ وارداتی نیست و حتی شرکتهای ثبت شده وجود خارجی ندارند.
همین اتفاق در ادامه باعث شد تا ماجرای اختلافات درباره نحوه تخصیص ارز دولتی از سر گرفته شود ولی ورود وزرای صنعت و فرهنگ به ماجرا نیز نتوانست دردی را درمان کند. از اواخر خردادماه سال جاری تا امروز در مدتی کمتر از ۶۰ روز نوسانات کاغذ آنچنان متفاوت و عجیب بود که حتی فعالان عرصه چاپ هم نمیتوانستند قیمت روز را برای هفته بعد تضمین کنند. برهمین اساس فروش اقساط و نقدی کاغذ لغو و تنها به شکل پیشفروش از سوی تجار کاغذ قابل قبول بود که این مساله عملا چند روزنامه را یا به تعطیلی کشانده و یا در روزهای پایانی حیات خود قرار داده است.
نامهنگاریهای اخیر رییس اتاق اصناف به وزیر صنعت برای سامان بخشیدن به بازار کاغذ که امروز با رشد قیمتی ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصدی قیمت نسبت به پاییز ۹۶ همراه است، حداقل تا امروز نتیجه نامهنگاریهای دوباره بین اعضای کابینه نداشته است. البته محمد شریعتمداری، وزیر صنعت، معدن و تجارت یکی از راهکارهای نجاتبخش را حذف عوارض کاغذ باطله دانسته و در نامهای خطاب به معاون اول، رییسجمهوری خواستار تامین کاغذ و مقوای داخلی شده است. همچنین عباس صالحی، وزیر فرهنگ در نامهای صریحا اعلام کرده است که احتمالا تا یک ماه آینده موجودی تامین کاغذ کشور به پایان میرسد و این یعنی مرگ مطبوعات کشور خیلی دور نیست.
احتکار ۱۷۰ هزار تن کاغذ
اما واقعیت آن است که موجودی تامین کاغذ کشور نه تنها تا پایان تابستان بلکه برای یک سال آینده نیز کافی است و در این میان احتکار کاغذ از سوی واردکنندگان پنجه بر گلوی نشریات و مطبوعات انداخته است. پیگیریهای اعتمادآنلاین مشخص کرد که قریب به ۱۷۰ هزار تن کاغذ در گاوداریهای اطراف تهران احتکار شده و صاحبان آن قصدی برای فروش آن نداشته و ترجیح میدهند تا کاغذی که از پایه قیمت ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ تومان مرز ۷۵۰۰ تومان را گذرانده است، ارزش بیشتری پیدا کرده و با قیمت بالاتری به فروش برسانند.
یکی از چاپخانهداران تهران در اینباره گفته است که «اگرچه نوسانات ارز شروعکننده تحولات بازار کاغذ بوده ولی نمیتواند پایاندهنده آن باشد، چون سیاستهای اشتباه اقتصادی دولت، اعتماد و ارتباط بین تجار و دولت را مخدوش کرده است». تضعیف تعاملات و ارتباطات بین تجار و دولت یک نتیجه دیگر هم با خود به همراه داشته و آن رقابتهای پیدا و پنهان برای کسب منافع حداکثری ولو آنکه منافع عمومی و ملی تضعیف شود. ادبیاتی که از درون آن اقداماتی چون کمفروشی، احتکار، قاچاق و گرانفروشی توجیه پذیر میشود.
مطبوعات ضعیفتر از فستفودها
جالبتر آنکه تنزل توان مالی مطبوعات با توجه به تغییر چندین و چندباره قیمت کاغذ و رشد تصاعدی آن و نیز تغییر شرایط فروش کاغذ باعث شده تا واردکنندگان و تجار بازار کاغذ به دنبال خریداران توانمندتری باشند و در این میان استقبال فستفودها باعث شده تا کاغذها قبل از آنکه در چاپخانهها برای صفحات روزنامه برش و قطع زده شوند، در ابعاد بشقابها، جعبههای سفارشی بیرونبر و ساندویچها طراحی شوند. این شاید تلخترین خبر در روز خبرنگار برای جامعه مطبوعات باشد که کمبود کاغذ دیر یا زود آنان را خانهنشین میکند.
چرا که رسانه امروز توان سابق را ندارد و از طرف دیگر فرار از شفافیت باعث شده تا مطبوعات در تامین حتی نیازهای مقدماتی خود عاجز باشد. شاید تشکیل یک سندیکای مطبوعاتی بتواند راهکاری باشد تا واردات کاغذ مطبوعاتی را در انحصار مطبوعات قرار دهد ولی قبل از همه این اتفاقات باید دولت مسئولیت خود را در مساله واردات، تخصیص تسهیلات اعم از ارز دولتی و معافیت مالیاتی و عوارضی و همین طور حمایت از مصرفکنندگان و برخورد با تخلفات از جمله احتکار و گرانفروشی و کمفروشی بپذیرد.
وعدههای امیدوارکننده
البته محمد شریعتمداری به تازگی گفته است «کاغذ چاپ، تحریر و کاغذ روزنامه به منظور تامین ارز ترجیحی و حمایت از فعالیتهای فرهنگی و رسانهای در فهرست کالاهای گروه یک کالای اساسی و ضروری قرار خواهد گرفت.» وعده شریعتمداری اگرچه امیدوار کننده است ولی مسلما تا زمانی که نظارتها لحاظ نشود، نمیتوان به آینده کاغذ و البته حیات مطبوعات و نشریات خوشبین بود.
همین طور روز گذشته اعلام شد که ۲۰ هزار تن کاغذ مطبوعاتی وارد کشور شده است که باید دید این میزان از کاغذ چگونه در اختیار مطبوعات قرار خواهد گرفت. چرا که با توجه به آنکه نیاز سالیانه مطبوعات حدود ۲۰ هزار تن است، میتوان امیدوار بود که حداقل نیاز یک ساله مطبوعات کشور در بحث کاغذ تامین شود. ولی مساله مهم آنجاست که این کاغذ با چه قیمت و چه شرایطی در اختیار روزنامه و نشریات قرار خواهد گرفت.
منبع: اعتمادآنلاین