دولت تدبیر و امید دیگر امیدی برای اقتصاد باقی نگذاشته است. اگر این دولت مقتدرانه تورمهای 40 درصدی را به کمتر از 10 درصد رساند، در عوض نرخ ارز را چنان بر مدار افزایشی قرار داده که نمیتوان ترمز حرکتش را کشید.
جهان صنعت-باز هم پای دشمن در میان است؛ گویی افسار بازارهای اقتصادیمان را در دست دشمن نهادهایم تا به هر سو که خواست آن را هدایت کند؛ اما از خود نمیپرسیم اگر اینها توطئه دشمن است پس راهحلش هم در دستان همین دشمنان نهفته است، دیگر این همه آب و تاب دادن به ماجرا برای چیست؟
اینها دنباله داستان ادامهدار بازار ارز و سکه است. داستان بلندبالایی که سر دراز دارد و به این زودیها تمام نمیشود. حتی با وجود تحلیلهای زیادی که پیرامون ماجرای این روزهای بازار میرود، باز هم نمیتوان پیشبینیهای دقیقی از روند آن ارائه داد.
توطئه دشمن
بانک مرکزی اما بالاخره در واکنش به حجم بالای ناهنجاریهای بازار لب به سخن گشود و پای دشمن را به ماجرای ارزی کشور باز کرد. بانک مرکزی در اطلاعیهای اعلام کرد که تحولات اخیر در بازار ارز و طلا عمدتا ناشی از توطئه دشمنان کشور و در راستای ایجاد التهاب در اقتصاد و سلب آرامش روانی از مردم است. بر همین اساس بانک مرکزی ضمن اعتقاد به اینکه این تحولات غیرعادی، تناسبی با واقعیات اقتصادی و توان ارزی کشور ندارد، برنامههای مقتضی و رویکردهای جدیدی را که در برنامه اعلامی رییس کل جدید نیز آمده بود در دست تهیه دارد که ظرف روزهای آینده عملیاتی کرده و اطلاعرسانی لازم را در این خصوص به عمل خواهد آورد. اما رنگ رخسار این روزهای بازار ارز از مشکلات ساختاری داخل کشور حکایت دارد. به بیانی مشکل هرچه هست به خودمان برمیگردد. مگر غیر از این است که تنها ظرف چند ماه گذشته چهها بر سر بازار آمد تا مجری سیاستهای دستوری دولتمردان باشد. اول ارز را تکنرخی کردند. بعد از آن بازار آزاد را غیررسمی اعلام کردند و کمی بعد از آن که توان کنترل بازار با این شرایط را نداشتند بحث و جدلهایی برای ایجاد بازار جدید ارزی به راه انداختند؛ آن هم بعد از میلیاردها رانتی که با این سیاستهای دولتی به جیب تنها یک عده خاص سرازیر شد.
بینتیجه ماندن تغییر رییس کل بانک مرکزی
اما دولت ناتوان از ادامه ساختارشکنیهای بازار دست به یک تصمیم اساسی زد؛ تغییر کابینه اقتصادی. بر این اساس اولین قدم برای جایگزینی در تیم اقتصادی دولت را با تغییر رییس کل بانک مرکزی برداشت. همین چند روز پیش بود که همتی را راهی میرداماد کردند تا به جای سیف بر صندلی ریاست بانک مرکزی تکیه بزند. گمان بر این بود که با تغییر رییس کل بانک مرکزی بتوان شاهد تغییرات اساسی در سیاستهای پولی این بانک بود. اما شاید دستیابی به چنین نتیجهای زود باشد و هنوز رییس کل جدید از برنامههایش برای اجرای سیاستهای پولی پردهبرداری نکرده است. آنطور که خود همتی گفته، منتظر است تا برنامههایش را بعد از تایید رییسجمهور در اختیار عموم قرار دهد. با این حساب آنطور که به نظر میرسد تغییر ریاست بانک مرکزی با تغییر در سیاستهای دولت همراه نشد و باز هم باید شاهد این باشیم که بانک مرکزی سرباز وظیفه سیاستهای دستوری دولت باشد.
اما آیا رفتن سیف و آمدن همتی، دردی از اقتصاد دوا میکند؟ محسن خنداندل، کارشناس مسایل اقتصادی میگوید: در حال حاضر امور از دست تیم اقتصادی دولت و خود دولت خارج شده است و بنابراین به نظر نمیرسد دیگر اتفاقی خاص بیفتد زیرا زیرساختهای ما بر اساس تصمیمهای درستی نیست. به اعتقاد خنداندل، تا زمانی که ما یک نقشه راه مناسب نداشته باشیم هیچگونه تغییر در تیم اقتصادی دولت تاثیرگذار نخواهد بود.
اما داستان اصلی چیز دیگری است. ماجرا از جایی آب میخورد که این حجم از سیاستهای شکست خورده گلوی اقتصادمان را میفشارد و هر روزی که میگذرد، شکستهای جدیدی در حوزه سیاستگذاریهای اقتصادی خودنمایی میکند.
پایان سلطنت دستاورد تورمی دولت
دولت تدبیر و امید دیگر امیدی برای اقتصاد باقی نگذاشته است. اگر این دولت مقتدرانه تورمهای 40 درصدی را به کمتر از 10 درصد رساند، در عوض نرخ ارز را چنان بر مدار افزایشی قرار داده که نمیتوان ترمز حرکتش را کشید. همین افسارگسیختگیهای نرخ ارز هم با گذشتن از چرخههای اقتصادی، به تورمهای بالا در اقتصاد دامن میزند. حتی گزارش بانک مرکزی هم از این حکایت دارد که اقتصاد تورم تکرقمی را زیرپا گذاشته و وارد کانال دو رقمی در تیرماه سالجاری شده است. بماند که حتی این نرخهای تورمی که اعلام میشود میانگین تغییر قیمتها نسبت به 11 ماهه سال گذشته است و گرانیهای واقعی بازار را از چشم همگان پنهان میکند. از طرفی این تورم نیست که به گرانی منجر شود، بلکه این افزایشها و رشد قیمتهای بازار است که در نهایت تورمهای بالا را در اقتصاد به ثبت میرساند. مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارشی اعلام کرده که به ازای هر ۱۰ درصد افزایش نرخ ارز، نرخ تورم دو درصد رشد خواهد داشت. حال تصور کنیم که در طول این مدت افزایشهای ساختارشکنانه نرخ ارز تا چه میزان نرخ تورم را در مسیر رو به رشد قرار داده است.
تدبیر بیامید
بنابراین امروز که تنها یک سال از عمر دولت دوازدهم میگذرد، بیتدبیریهای دولت چنان امیدها را به خاکستر تبدیل کرده که حتی توان تصمیمگیریهای درست اقتصادی را هم از همگان گرفته است. نه میدانیم باید منتظر بمانیم تا قیمتها شاید کاهش یابد، نه میدانیم باید پولهامان را در بازارهای ارز و سکه سرازیر کنیم تا ما هم از این آب گلآلود ماهی بگیریم و سودی به جیب بزنیم.
اما شاخصهای کلان اقتصادی تنها در تغییرات قیمتی بازار خلاصه نمیشود. این هنجارشکنیها تیرخلاص را در بلندمدت بر بازارهای اقتصادی وارد میکنند. اگر امروز کاری نکنند افزایش قیمتها چنان بر اعماق اقتصاد نفوذ میکند که اجازه هیچ گونه سیاستگذاری اقتصادی را نمیدهند. بر این اساس تورم هر بار بر نرخهایش میافزاید و چنان بر اقتصاد سیطره میکند که دیگر تلاش برای حرکتهای رو به توسعه اقتصاد تنها به خوابی میماند که تعبیرش در اصلاحات بزرگ زیرساختی میگذرد.
چنبره دولت بر سیاستهای بانک مرکزی
اینها را در کنار تحریمهای آبان آمریکا قرار دهیم به اقتصادی میرسیم که دیگر هیچ حرفی از خود برای عرضه در بازارهای اقتصادی ندارد. به عبارتی این اقتصاد وابسته به نفت دیگر توانی برایش نمیماند که بدون درآمدهای حاصل از فروش نفت، اقتصاد را در مسیری درست بچرخاند.
آن هم در کنار نقدینگیهایی که دولت در طول این سالها تنها با توسل به آن قادر به گرداندن چرخ اقتصادی کشور بوده است. این نقدینگیهای فزاینده میراث ولیالله سیف، رییس کل سابق بانک مرکزی است که باعث آن شد برای اولین بار در تاریخ کشور حجم نقدینگی از میزان تولید ناخالص داخلی بیشتر و حجم شبه پول به پول بیش از 10 برابر برسد. البته این را هم باید اضافه کنیم که اینها همان سیاستهایی هستند که چنبره دولت بر سیاستهای بانک مرکزی موجب آن شد.
بسته جدید ارزی در راه است
در این شرایط اما معاون اول رییسجمهور از تدوین بسته جدید مدیریتی در بازار ارز سخن میگوید.
آنطور که اسحاق جهانگیری میگوید، شرایط جدید پیش روی کشور دائمی نیست و اگر بتوانیم این وضعیت را به خوبی مدیریت کنیم و کشور را از این مرحله عبور دهیم، اقتصاد کشور به ثبات خواهد رسید و شاخصهای اقتصادی دوباره مثبت خواهد شد. معاون اول رییسجمهور با اشاره به گزارش دبیرخانه ستاد در خصوص راهکارهای مواجهه فعالانه با تحریمها، گزارش ارائه شده را مثبت ارزیابی کرد و افزود: آمریکا پیش از آنکه تحریمها را اجرایی کند و به تعبیر خودش جنگ اقتصادی علیه ملت ایران راه بیندازد، درصدد تاثیر بر افکار عمومی مردم است و میخواهد با تخریب امید و اعتماد مردم به آینده، اهداف سیاسی و برنامههای تحریمی خود را در ایران عملیاتی کند. جهانگیری توجه به وضعیت مردم و تامین نیازهای اساسی جامعه را نخستین اولویت و مهمترین دستور کار تیم اقتصادی دولت دانست و با تاکید بر اینکه باید بهگونهای برنامهریزی کنیم که آثار تحریم در زندگی مردم به حداقل برسد، از سازمان برنامه و بودجه خواست راهکارهای لازم را برای تامین منابع مالی مورد نیاز جهت کمک به وضعیت معیشتی مردم تدوین و با کمک وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی زمینه اجرایی شدن بسته پیشنهادی برای کمک به معیشت مردم را فراهم کند.
معاون اول رییسجمهور همچنین با اشاره به گزارش دیگر دبیرخانه ستاد در خصوص راهکارهای مدیریت بازار ارز گفت: بانک مرکزی با جدیت به دنبال بازنگری سیاستهای ارزی و ارائه بسته پیشنهادی جدید برای مدیریت بازار ارز است که لازم است پس از نهایی شدن بسته بانک مرکزی، همه دستگاههای ذیربط نیز هماهنگیهای لازم را برای اجرایی شدن این بسته پیشنهادی و مدیریت بازار ارز انجام دهند تا ثبات به بازار ارز کشور برگردد.
اما آن طور که به نظر می رسد سیاستهایی که نشانی از تدبیر و امید در آنها دیده نمیشود، تنها گلوگاههای اقتصادیمان را نشانه گرفته و آن را به سمتی میکشاند که هیچ نشانی از خروج از تنگناهای اقتصادی در آن دیده نمیشود.