بیش از ۴ ماه و ۳ روز از آغاز تحصن نسرین ستوده در مقابل ساختمان کانون وکلا میگذرد؛ تحصنی که در اعتراض به رای شعبه دوم دادگاه انتظامی وکلا مبنی بر محرومیت ۳ ساله این حقوقدان از وکالت، آغاز شده و او اعلام کرده است که تا لغو چنین حکمی به تحصن خود ادامه خواهد داد. سراغ او رفتهام تا سوال کنم در این مدت به چه دستاوردی رسیده است؟ آیا مسولان سراغ او رفته یا تماسی با او گرفتهاند؟ نحوه مواجهه مردم و فعالان مدنی با این تحصن که بیش از ۴ ماه است همچنان ادامه دارد چیست؟
نسرین ستوده، از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر و وکیل بسیاری از فعالان دانشجویی، مدنی، سیاسی و مطبوعاتی زندانی، ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ بازداشت و به تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر متهم شد. او از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۱ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از وکالت و همچنین ۲۰ سال ممنوع الخروجی از کشور محکوم شده بود. این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۶ سال حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از وکالت تغییر یافت. خانم ستوده در زندان بارها در اعتراض به رفتارهای غیرقانونی با او و خانوادهاش دست به اعتصاب غذا زد و شهریور ۹۱ از زندان آزاد شد.
پس از آزادی خانم ستوده از زندان و تمدید پروانه وکالت او، دادسرای اوین به نمایندگی از دادستانی تهران از دادگاه انتظامی وکلا درخواست ابطال پروانه وکالت نسرین ستوده را کرد اما شعبه اول دادگاه انتظامی وکلا حکم به تبرئه این وکیل دادگستری داد اما شعبه دوم دادگاه انتظامی وکلا حکم بر محرومیت سه ساله وی از وکالت داد.
تحصن همچنان هر روز ادامه دارد و در این میان نسرین ستوده در فیلم جدید جعفر پناهی، تاکسی، که موفق به گرفتن جایزه اصلی جشنواره برلین شد هم بازی کرد. او درباره این فیلم هم توضیحاتی می دهد.
در این مدت آیا به آن چیزی که می خواستید رسیده اید؟ در چه سطحی رسیده اید؟
به خاطر داشته باشیم که در یک اعتراض مدنی، بخشی از خواسته ها همان اعتراض مدنی است که ما حق خودمان می دانیم. ما حق خودمان می دانیم که صدای مان را بلند کنیم و به عملی که از طرف قدرت رسمی اعمال می شود اعتراض کنیم. من به بخشی از خواسته ام که اعمال حق اعتراض مدنی بوده بله رسیده ام. بخشی دیگر که لغو حکمی است که مبتنی بر حکم ناعادلانه ای که دادگاه انقلاب صادر کرده است تاکنون تحقق نیافته و من تا اتمام مدت تعلیق ام به تحصن ادامه خواهم داد.
آیا طی این مدت از مسولین کسی به شما مراجعه کرده یا تماسی با شما گرفته شده در رابطه با تحصن و خواسته های تان؟
بله. در همان هفته های اول تحصن بنا به درخواست رئیس کانون وکلا، جلسه ای را با حضور وکیلم آقای مولایی برگزار و مذاکره ای با ایشان داشتم. وکیل دیگر من آقای عبدالفتاح سلطانی است که در زندان هستند به موجب حکم ناعادلانه. جلسه و مذاکره با رئیس کانون بی نتیجه ماند. و تاکنون کانون درقبال عمل اشتباهی که انجام داده تا به حال هیچ قدمی برای جبران اشتباه خودش برنداشته. این در حالی است که کانون وکلا به عنوان یک نهاد مدنی مستقل باید با اشتباهی که مرتکب شده مواجه شود.
جلسه به چه شکلی ناتمام ماند یعنی چی از شما می خواستند یا چه پاسخی به خواسته های شما دادند که جلسه بی نتیجه ماند؟
صحبت بیشتر مسولان کانون این است که اشتباهی رخ داده اما این اشتباه را دیگر نمی شود برگرداند. اشتباهی به لحاظ قضایی رخ داده که بر مبنای یک حکم ناعادلانه دیگری صادر شده اما به لحاظ قضایی ما نمی توانیم این حکم را برگردانیم در حالی که کانون وکلا باید شجاعانه اعلام کند که در این تصمیم گیری اشتباه رخ داده و اشتباه خودش را بپذیرد و با خاطیان هم برخورد بکند اما این اتفاق تا به حال نیفتاده.
در همان جلسه هم رئیس کانون وکلا پذیرفتند که اشتباه شده؟ چی شد که جلسه بی نتیجه ماند؟
در آن جلسه رئیس کانون گفت که به لحاظ قضایی راهی وجود ندارد برای اینکه بخواهیم این حکم را برگردانیم. در حالیکه به نظر من در این قضیه اشتباه از جانب کانون بوده و کافی است مسولان کانون اعلام کنند که اشتباه کردند در این خصوص. البته ایشان نه به من و نه به کسی دیگر رسما اعلام نکرده که کانون اشتباه کرده.
شما خودتان حقوقدان هستید ار نظر قضایی راهی برای برگرداندن حکم وجود دارد؟
بله راه قضایی وجود دارد برای اینکه این حکم لغو شود.
غیر از رئیس کانون ایا تاکنون از سوی مسولین قضایی یا امنیتی کسی با شما تماسی نگرفته در رابطه با تحصن؟
شما می دانید که در طی این مدت تحصن از آغاز تاکنون من ۳ بار بازداشت شدهام که ۲ بار همراه با همسرم بوده. یکبار مقابل وزارت کشور بازداشت شدم و یک بار از این ۳ بار اصلا بازجویی صورت نگرفت در ۲ بار دیگر که اصرار داشتند با من صحبت بکنند مکررا تکرار می کردند که این بازداشت چند ساعته هیچ ارتباطی به تحصن من ندارد. البته من قبول ندارم چون اساس یکبار از این بازداشت ها در زمانی که عازم محل تحصن بودم صورت گرفت. یکبار دیگر در میدان فاطمی و یکبار هم در کرج. بنابراین یک نمونه بارز برای اینکه بازداشت ها مربوط به تحصن ام بوده اینکه یکبار عازم محل تحصن بودم که بازداشت شدم و همین طور اصرار آنها بر اینکه بازداشت ها هیچ ارتباطی با تحصن من ندارد از سویی و اینکه چندین بار سوال می کردند از من که تا کی می خواهی به تحصن ادامه دهی. اینا بیشتر این شائبه را دامن می زند که بازداشت ها مربوط به تحصن ام باشد.
فعالان مدنی و سیاسی و مردم عادی چطور؟ مواجهه انها با تحصن شما تاکنون چطور بوده؟
بخش زیادی از فعالان مدنی تاکنون تحصن را همراهی کرده اند که از این بابت من از انها تشکر می کنم. می دانید که فیلمساز برجسته ایرانی، اقای جعفر پناهی مکررا در حمایت از تحصن من را همراهی کرده اند. همین طور تعدادی از فعالان زنان، مادران پارک لاله، خانواده های زندانیان سیاسی، زندانیان سیاسی سابق، فعالان جنبش کارگری و همراهانم در کمپین لغو گام به گام اعدام یعنی لگام، همین طور مادران شهدای سال ۸۸ و اقشار دیگر مرا همراهی کردهاند. تعدادی از همان ساعات اول تا امروز مرا همراهی کردهاند به طور مرتب و منظم. تعدادی هم ممکن است در ۲ یا ۳ روز در هفته همراهی بکنند. همین طور شهروندان متعددی در هنگام تردد در شهر به تحصن پیوسته ان. برخی از آنها عنوان میکردند که اصلا به قصد همراهی تحصن آن روز خانه را ترک کردهاند تا بیایند چند ساعتی یا دقایقی در کنار ما باشند. همین جا مایلم یادی بکنم از اعضای هیات مدیره سابق کانون وکلا که برخی از بستگان انها هم به محل تحصن مراجعه میکردند. آقای پزشکی بارها به محل تحصن امده که برادرشان از اعضای سابق کانون وکلا بود که در دهه ۶۰ پس از تحمل ۶ سال زندان آزاد شده و سپس بدرود حیات گفته بود همین طود خانم پرستو فروهر که پدرسان از پیش کشوتان جامعه وکالت بوده اند و در قتل های زنجیره ای پدر و مادرشان به طرز فجیعی بعد قتل رسیده اند. و خیلی های دیگر که الان من حضور ذهن ندارم. آقای دکتر فرهاد میرسعیدی که از همان ساعات اولیه تا الان علیرغم همه تهدیدها همراه تحصن بوده اند.
با کسانی که با شما همراهی کرده اند و می کنند تاکنون برخوردی صورت گرفته یا مشکلی نبوده؟
البته می دانید از همان ساعات اولیه تحصن، محصل تحصن توسط ماشین های پلیس محاصره شده بود اما به تدریج فشارها کم شد. بارها به محل تحصن مراجعه کردند همراهان من را مورد تهدید قرار دادند. استدلال شان این بود که فقط خانم ستوده می تواند تحصن کند و هیچ کس دیگر اجازه ندارد او را همراهی بکند. این استدلال نیروهای پلیس و امنیتی کاملا نابجا بود و حتی نگهبانان کانون وکلا. زیرا مطابق اسناد بین المللی و قوانین حاکم بر حقوق بشر هیچ کس را نمی شود از شرکت در اجتماعی منع کرد یا به شرکت در اجتماعی مجبور کرد. بنابراین کسانی که شرکت در تحصن را انتخاب کرده اند اگر از سوی حکومت منع شوند یا مورد تهدید قرار بگیرند حکومت کار غیرقانونی انجام داده. اخیرا یکی از همکاران ما به دادسرای انتظامی کانون وکلا در شهر خودشان احضار شده و به عنوان شرکت در تحصن غیرقانونی تفهیم اتهام شده که این عمل غیرقانونی است من با مسولان کانون وکلا در آن شهر صحبت کرده ام و در صورت لزوم از همه امکانات مدنی برای اعتراض به چنین رفتار غیرقانونی استفاده خواهم کرد.
خود شما وقتی تحصن را شروع کردید چه فکر می کردید درباره نوع برخوردها؟ در چه سطحی تصور می کردید چه برخورد مسولان کانون وکلا و چه فعالان مدنی و مردم و.. آن چیزی بوده که الان شاهد هستید؟
ممنون که به این نکته مهم اشاره کردید. به خاطر داشته باشید خواسته من در این اقدام مدنی، یک خواسته محدود مدنی است نه یک خواسته سیاسی فراگیر. بنابراین انتظار یک جمعیت خروشان عظیم که جمع شوند دور از واقعیت بوده و من هم از ابتدا تاکنون هرگز چنین تصوری نداشتم. درواقع انتظار من برای حمایت از خواسته ام خیلی خیلی کمتر بود. علت اینکه با این انتظار کم دست به تحصن زدم این بود که نمی توانستم در قبال چنین محرومیت شدیدی سکوت اختیار کنم. تنها و تنها همین بود. ولی هم پایداری دوستانی مثل آقای میثمی که خیلی مستمر این مدت همراهی کردند و هم هموطنان دیگر واقعا انرژی مجدد به من بخشید. در مورد حکومت هم من با خودم پیش بینی کرده بودم که چنانچه هر بار حملات به محل تحصن به من و همراهان صورت بگیرد و اگر امروز بتوانند ما را متفرق کنند حتما هر ساعتی که امکان ایستادن داشته باشم قطعا می روم. اگر یک ساعت بعد می توانم می روم اگر روز بعد قطعا می روم. من کمابیش این پیش بینی ها را کرده بودم و باید بگویم به شما که حمایت مردم و شهروندان بیش از حد انتظارم بود.
فکر می کنید چرا با خود شما درخصوص این تحصن برخورد نمی کنند. گفتید که به همراهان شما گفته بودند فقط شما اجازه دارید تحصن کنید و انها حق همراهی ندارند.
من مجبور هستم دوباره خاطرنشان کنم که از آغاز تحصن ۳ بار بازداشت شده ام در طی ۴ ماه گذشته. همراهان مرا تهدید کرده اند و من بازداشت هم شده ام.
سوال من بیشتر در این خصوص است که به دیگران گفته اند حق ندارید و خانم ستوده فقط می تواند اینجا بایستد.
این را باید از خودشان سوال کنید. من فقط یک چیز می دانم که من این حق قانونی را دارم که آنجا متحصن شوم. اگر این اصل را مبنا می دانید که حکومت با هر تحصنی برخورد کرده این را باید از خود آنها سوال کنید. به هر حال توجه داشته باشید تحصن و تجمع حق هر شهروندی است به موجب قوانین ایران هم همین حق را داریم. ثانیا وقتی شما اشکار در منظر عموم اعتراض خود را اعلام کی نید توجه افکار عمومی را در سطح داخلی و بین المللی به موضوعی جلب می کنید که از نظر شما ناعادلانه است و قضاوت عمومی را نسبت به آن مطالبه می کنید. من فکر می کنم این اتفاق در مورد من افتاده و به هر حال توانسته ام این افکار عمومی را چه در داخل و چه بین المللی به این موضوع جلب بکنم و همین طور امیدوارم که مقامات به حق شهروندان که حق دارند نظری متفاوت با حکومت شان داشته باشند و در عین حال به زندگی عادی شان ادامه دهند و شغل شان، حقوق بازنشستگی شان و تحصیل و شان را داشته باشند مقامات رسمی به این موضوع توجه بکنند.
اشاره کردید به اینکه آقای پناهی همراهی کرده اند با شما. شما در فیلم ایشان که اخیرا در برلینانه جایزه گرفت بازی کرده اید. چی شد که در این فیلم حضور یافتید؟
یکی از بهترین دوران روزهایی بود که من گذراندم در طی ماههای اخیری که خیلی با سختی عجین شده بود. مهرماه امسال صحنه های مربوط به من فیلمبرداری شده. من در آن روزهایی که آن صحنه ها را بازی می کردم می دانستم که حکم ۳ سال محرومیت از وکالت ام صادر شده اما هنوز به من ابلاغ نشده بود. قطعا از اینکه این حکم توسط همکارانم صادر شده سخت غمگین و ناراحت بودم. تا اینکه آـقای پناهی به من گفتند می خواهند این صحنه ها را من بازی کنم. البته باداوری می کنم که این صحنه ها را قرار بود اقای نوری زاد بازی بکنند. برای اینکه شرایط سخت کسی مثل آقای پناهی را درک کنید، آقای نوری زاد شب قبل بازداشت می شود در محل تحصن خودش. آقای پناهی هم که نمی خواستند فیلم را نصفه رها کنند از من خواستند که ۱۰ دقیقه را بازی بکنم من هم با کمال میل پذیرفتم و با کمال میل بازی کردم. و جالب است بدانید زمانی که در حال ضبط بودیم یکی از پیشکسوتان امور فنی مدام می گفت این بهترین فیلم جعفر می شود. این بهترین جوایز را می برد و… من و اقای پناهی که مشغول کار بودیم گاهی نگاهی می کردیم و خیلی عادی همه چیز جلو می رفت ولی فکر می کنم آن اقا تجربه های زیادی داشت که پیش بینی می کرد.
خود شما فکر می کردید این فیلم جایزه بگیرد؟ جایزه برلینانه. عده ای معتقدند این جایزه به این فیلم سیاسی بوده. حکومت که به نوعی دیگر سیاسی عنوان می کند و عده ای هم اما به نوعی دیگر تحلیل می کنند که سیاسی بوده. شما چی فکر می کنید؟
من هر نظری که راجع به فیلم بدهم خاطرتان باشد که فیلم را آقای پناهی ساخته اند و چون خودم در این فیلم بازی کرده ام به پای این گذاشته نشود. به خاطر داشته باشیم که اقای پناهی پیش از این جوایز بالاتر از این هم از جشنواره ها گرفته اند و تا زمان بازداشت شان عضویت و ریاست در هیات مدیره جشنواره های مختلف را در کارنامه خود ثبت کرده اند همین طور جوایز متعددی گرفته اند. به یاد داشته باشیم که این فیلم در جشنواره برلین به اتفاق آرا جایزه را برد. منتقدین در نظرات خودشان به شرایط محدود و بسته ای که اقای پناهی در آن فیلم را ساخته اشاره کرده اند. به یاد داشته باشیم منتقدان همگی بر سر اینکه این فیلم یک موضوع خشونت سیاسی را با یک قالب بسیار جدیدی بیان کرده اشاره داشته اند. من دوست دارم به یک موضوعی اشاره کنم که مثل همه جای دنیا به روح جمعی خودمان توجه داشته باشیم و این جوایز را فردی نگاه نکنیم که جعفر پناهی برده. اگر در این فیلم حرفی زده شده از جامعه تحت فشار ایران، فکر کنیم که این جایزه به جامعه تحت فشار ایران داده شده. بنابراین اگر ما این جوایز را خیلی فردی نگاه کنیم جایزه صلح نوبلی که خانم عبادی می برد برای ما ، یک جایزه سیاسی است. جایزه ای که جعفر پناهی می برد جایزه ای سیاسی است جایزه ای که اصغر فرهادی می برد همین طور. اگر علی دایی در یک مسابقهای ۱۷ گل میزند کشور مهمی نیست که ما ۱۷ گل می زنیم و.. یعنی همیشه دلایلی داریم که نادیده می گیریم و در شرایط تحقیرآمیز خودمان را قرار می دهیم. بهتر است مثل همه جای دنیا شرایطی که دیگران به ان احترام می گذارند و این احترام را به ما اهدا می کنند با احترام بپذیریم و از ان مراقبت کنیم.
فرشته قاضی ـ روز آنلاین
۳ اسفند ۱۳۹۳