مطبوعات آینه تمامنمای آرا و افکار و عقاید مردم هستند. مطبوعات، بزرگترین اهرمی محسوب میشوند که به واسطه آن میتوان به کنترل جامعه پرداخت و در زمینه نظارت و ارتقای آن اقدامات موثر لحاظ کرد. در زمینه جایگاه مطبوعات در کشور و قوانین و مقررات مربوط به این حوزه گفتوگوی روزنامه آرمان با نعمت احمدی حقوقدان و وکیل دادگستری را با هم می خوانیم:
یکی از مطالباتی که با روی کار آمدن دولت یازدهم وجود داشت بهبود وضعیت مطبوعات ایران بود. در دولتهای نهم و دهم شاهد برخی برخوردها با مطبوعات بودیم و انتظار میرفت وضعیت در این زمینه بهتر شود. اکنون که بیش از دو سال از عمر دولت یازهم میگذرد، چه اتفاقات مثبتی در حوزه مطبوعات ایران رخ داده است؟
می توان عنوان کرد که نسبت به گذشته وضعیت بهتر شده است، اما همچنان کاستی هایی وجود دارد. برای مثال در نمایشگاه مطبوعات امسال شاهد عدم حضور برخی رسانههای اصولگرا هستیم و از سوی دیگر نیز چندان فضای مطلوبی برای رسانهها مشاهده نمیشود. این در حالی است که از آقای روحانی به عنوان حقوقدان انتظار میرود تا زمینه تحقق رکن چهارم آزادی مطبوعات در دولت تدبیر و امید را ایجاد کند. فعالان این حوزه منتظر اتخاذ رویکردی جدید به مطبوعات در دولت یازدهم هستند. ورود مطبوعات در هر عرصه میتواند افکار عمومی را به خود جلب کند. اگر مسئولان آن را حمایت کنند یا حداقل محدودیت برای این قشر ایجاد نکنند میتوان از این اهرم برای تسهیل نظارت دولتها استفاده کرد. این امر میتواند اقتصاد را شکوفا کند و مانع از اختلاس و دیگر آسیبها شود. مطبوعات اگر نقش خود را به درستی ایفا کنند میتوانند نظارت مطلوبی بر عملکرد مسئولان داشته باشند و به این صورت میزان تخلفات کاهش پیدا میکند. برای مثال، باید هر روز در روزنامهها نظرات کارشناسی مسئولان و کارشناس امر درج شود و از ظرفیت روزنامهها به عنوان یک مجموعه کارا، متخصص و کارآمد برای ارتقای آگاهی عمومی استفاده کرد. باید توجه داشت که در قانون اساسی اصول متعددی در زمینه آزادی مطبوعات، دادگاه، هیات منصفه و… عنوان شده است و درباره مطبوعات کاستی قانونی وجود ندارد، بلکه باید به فکر اجرای قانون در این زمینه بود.
آیا قوانین موجود میتوانند یاریگر مطبوعات برای ایفای نقشهایی باشند که برای آنها تعریف شده یا اینکه در مواردی فعالیت مطبوعات را محدود میکنند؟
قوانین تفسیرپذیر هستند و بنابر اصل ۷۳ قانون اساسی، تفسیر قوانین عادی به وسیله مجلس انجام میشود. پس با تصویب قوانین در مجلس، به نسبت مجریان قانون و قضات نیز آن را در مقام انطباق با قانون تفسیر می کنند. در کشور قوانین دست و پا گیر وجود ندارد، بلکه شاهد تفسیرهای دست و پا گیر هستیم. جرایم مطبوعاتی در ماده ۶ قانون مطبوعات ذکر شده است. در برخی دورهها شاهد تفسیرهای متفاوتی از قوانین مربوط به مطبوعات بودیم، به گونهای که اغلب فعالیتها و برخوردها در این زمینه سلبی و قهری بود. برای مثال در زمان سعید مرتضوی برای برخورد با مدیر مسئولها و برای پلمب دفاتر از قانونی استفاده می شد که مربوط به حداقل ۵۰ سال پیش بود! باید دانست که قانون دست و پا گیر نیست، بلکه در مواردی با تفسیر قوانین، تفسیر به رای از قوانین، تفسیر جناحی و سیاسیکاری از قوانین روبهرو هستیم. بنابر اصل ۱۰۸ قانون اساسی جرایم مطبوعاتی در دادگاههای عمومی و با حضور هیات منصفه رسیدگی می شود، یعنی در این زمینه قانون اساسی آیین دادرسی جرایم مطبوعاتی را تعریف کرده است و به این ترتیب در قانون مطبوعات ابتدا باید هیات نظارت بر مطبوعات ورود پیدا کند. امروزه حتی جایگاه مطبوعات با شبکههای مجازی قابل مقایسه نیستند. برای مثال با ورود به شبکههای مجازی خواهید دید که این نوع رسانهها در انتشار اخبار از دیگر رسانهها پیشی گرفته است، اما با تفسیر از قوانین اجازه رشد به مطبوعات داده نشده است.
هماکنون فعالیت شبکههای اجتماعی در کشور افزایش یافته است، آیا در این زمینه قوانینی وجود دارد تا با مشاهده هرگونه بیقانونی بتوان آن را مدیریت کرد؟
همین سوال شما بازتاب نوع دیدگاه جامعه نسبت به مطبوعات است. بهتر است از بستر تکنولوژی و فضای مجازی بهره جست. در فضای فرهنگی باید برخورد در آخرین مرحله انجام شود. در واقع برخورد برای وصف مجرمانه یک مطلب است و باید از فضای الکترونیکی و شبکههای اجتماعی بیش از پیش استفاد شود. بسیاری از نشریات قدیمی دنیا که سابقه چندین ساله دارند به نشریه الکترونیک تبدیل شدهاند و در کشور ما نیز باید هرچه سریع تر از این امکان بهره جست. باید دانست که قبل از شکلگیری فضای مجازی قوانین مدون در زمینه جرایم الکترونیکی وضع شده است.
در مطبوعات مانند هر حوزه دیگر ممکن است تخلفاتی وجود داشته باشد. شیوه درست برخورد با تخلفات احتمالی چیست؟
بررسی عملکرد دیگر کشورها در موضوعات گوناگون خالی از فایده نیست. برای بهبود وضعیت بهتر است دیدگاهها نسبت به مطبوعات و دیگر رسانهها به شکل مطلوب مطرح شود تا بتوان از این طریق به نتیجه مطلوب رسید. برای مثال هماکنون حتی در زمینه کمکهای دولتی به روزنامهها و نشریات نیز شاهد دو نوع رفتار و اعمال سلیقه هستیم و تخصیص این بودجه برای همه نشریات فراگیری ندارد، که این وضعیت باید اصلاح شود تا بتوان به نتایج بهتری دست یافت. با توجه به قدمت فرهنگی ایران قدیمی ترین نشریات مکتوب روی سنگ نوشتهها به یادگار مانده است و حتی منشور کوروش نیز نشان می دهد که قبل از اختراع کاغذ رسانه مکتوب در کشور وجود داشته است. اما با این جایگاه ویژه فرهنگی در کشور باز تیراژ انتشار نشریات و کتابها اندک است. این امر بیگانگی جوامع با مطبوعات بحران فرهنگی را برای جامعه به دنبال دارد. دولت باید در زمینه آشتی مردم با مطبوعات سمینارهای گوناگون برگزار کند و در این راستا اقدامات بهتری انجام دهد. یکی از این کارها این است که مطبوعات را مورد حمایت قرار دهیم، بنابراین بهتر آن است که در حوزه برخورد با تخلفات احتمالی قدری از روشهای سلبی و قهری بکاهیم.