آنچه هم اکنون فوریت دارد، نه بررسی دوباره عوامل وزمینه های داخلی وبین المللی رسیدن به این نقطه، بلکه پرداختن به شیوه واکنش به این تصمیم و چکونگی خنثی کردن عوارض احتمالی مخرب تحریم هابرامنیت ملی و زیست اجتماعی مردم ایران است . باید دید چرا آنگونه که متصدیان امور انتظاردارند و وعده می دهند، تهدیدها وتحریم ها، به فرصتی برای تحرک بخشیدن به چرخهای توسعه، دست کم درزمینه اقتصادملی وتولیدات داخلی تبدیل نمی گردد و به تقویت مؤلفه های غیر نظامی قدرت ملی وارتقأ کیفیت زیست اجتماعی وفرهنگی جامعه کمک نمی کند.
اکنون محرزشده است که زیانهای قطعی واکنش های تند وشتاب زده، خیلی بیش از سود احتمالی آنهاست ، واین که با شعارها ووعده و وعیدهای تکراری بی پشتوانه، ویا تعویض وجابه جایی صوری دولتمردان وبرنامه ها، گره کورمشکلات گشوده نمی شود و توان مادی، روانی جامعه برای مقابله مثبت وخلاق با بحران افزایش نمی یابد، تازمانی که حاکمیت به مردم اعتماد نکرده و اجازه ندهد آنها خود ابتکار عمل را بدست گیرند، هیچ اقدام مثبت وسازنده ای در مقابله با پیآمدهای مخرب بحران به نتیجه مطلوب نمی رسد و تهدیدها به فرصتی برای حرکت در مسیر توسعه اصیل وپایداراقتصادی تبدیل نمی شود. و ریشه های مفاسد اقتصادی وآسیب های اجتماعی خشکانده نخواهندشد. دولتمردان پیوسته از ضروررت مشارکت مردم درمقابله با بحرانها وتوسعه کشور می گویند ومردم را به همکاری بامسؤلان دعوت می کنند اما موانع مشارکت موثر آنهارا ازپیش پابرنمی دارند، ولوازم بسیج ملی درامر توسعه رافراهم نمی کنند . برای این منظوراز انجام مواردزیرگریزی نیست؛ شفاف کردن نظام سیاستگزاری، التزام عملی به قانون اساسی، خودداری از اتخاذ تصمیمات خودسرانه ازسوی افراد ونهادها، رفتار وگفتار صادقانه وپیراسته ازتظاهر و ناراستی، و یابه طمع جلب رأی وکسب محبوبیت ویاتوجیه خطاها وپوشاندن ضعف ها، کاهش وابستگی به درآمدحاصل ازفروش نفت خام ، برچیدن بساط دلالی، واردات قاچاق ، پولشویٔی و کسب سودهای کلان از طریق گردش سرمایه مالی درحوزه واردات، برج سازی ، خرید وفروش اتوموبیل، سکه وارز، فعالیت های کاذبی که تولید ملی رادچارخفقان نموده وچرخهای «اقتصادمقاومتی» رادرپشت موانع ساختاری زمین گیرکرده اند.
در ضرورت تقویت روحیه امید وایستادگی وایجاد اعتماد به نفس درمردم، بویژه درشرایط سخت وپرفشارکنونی تردیدنیست ، اما فعالیت توضیحی دراین راستا زمانی اثربخش است وبه پایداری عملی خلاق وسازنده ازسوی مردم می انجامد که با اقدامات عملی موثر درجهت زدودن عوامل بی اعتمادی ویأس وبدبینی دربین مردم همراه گردد؛ درصدر آنها احترام به حقوق وآزادیهای مدنی همه مردم ورفتار برابر وعادلانه باعموم شهروندان ایرانی صرفنظر از تعلقات عقیدتی ومذهبی ویا قومی وجنسیتی آنهاست .
حضور مستقیم مردم در عرصه تصمیم سازی واقدام هماهنگ جمعی درهمه زمینه ها، مستلزم انجام دست کم دو اقدام بنیادی نهادمنداست؛ برگزاری گفت وگوی ملی، برگزاری نشست هایٔی متشکل از افراد خبره ومورد اعتماد وبرگزیده ازجانب همه قشرها ونیروهای فعال اقتصادی، اجتماعی و علمی وفرهنگی در جامعه مدنی باهدف شور وگفت وگو ورسیدن به وفاق واجماع واقدام پیرامون آن دسته ازمسایل حیاتی کشور که درحوزه حقوق وکارکردهای جامعه مدنی قرارمی گیرند .