موضع جدید کشورهای اروپایی در مورد لزوم گسترش برجام به سایر موضوعاتِ مورد اختلاف ایران و غرب، عملاً خروج یا عدم خروج آمریکا از برجام را به امری حاشیه ای تبدیل کرده است.
در واقع اروپا بار دیگر در صدد نشاندن ایران به پای میز مذاکره است تا برجام دومی از آن به دست آید. این دقیقاً همان چیزی است که دولت دونالد ترامپ از طریق تهدید به خروج از برجام، آن را دنبال می کند.
روشن است که اگر ایران وارد دور تازه ای از مذاکره نشود؛ برجام محکوم به فناست؛ آن هم نه فقط از جانب آمریکا بلکه از طرف متحدان اروپایی آن!
بنابراین، اصل مسئله این است که آیا ایران وارد دور تازه ای از مذاکره برای اصلاح یا گسترش برجام می شود یا خیر.
مقام های رسمی تا کنون هرگونه مذاکره در مورد برجام و یا گسترش آن به سایر موضوعات مورد اختلاف دو طرف را رد کرده اند؛ اما غربی ها ظاهراً اطمینان دارند که ایران راه دیگری پیش رو ندارد.
طبعاً اگر ایران به رغم میلش مجبور به پذیرش دور تازه ای از مذاکره شود؛ پیامد نهایی آن، به معنای تغییر در رویه های سیاسی فعلی و به عبارتی نوعی دگرگونی بنیادی در ماهیت ساختار موجود خواهد بود.
از این رو، به نظرنمی رسد که ایران به راحتی تن به مذاکرات تازه دهد.
با این حال، آن سوی ماجرا هم بسیار بغرنج به نظر می رسد. اگر فرض را بر عدم ورود ایران به دور تازه ای از مذاکرات بگذاریم؛ در آن صورت ایران می خواهد چه تصمیمی در بارۀ برجام بگیرد؟ آیا در صدد اجرای یک طرفۀ آن، بدون توجه به پایبندی طرف مقابل به آن است؟ یا اینکه قصد خروج از آن را دارد؟
اجرای یک طرفۀ برجام گر چه اوضاع را تا مدتی آرام نگه می داد؛ اما نشانۀ آشکاری از ضعف و ناتوانی است و از همین رو، غیر قابل تداوم به نظر می رسد.
بدین ترتیب، خروج ایران از برجام به تنها گزینه تبدیل می شود. خروج از برجام اما در شرایط فعلی منطقه و جهان، اگر هم به جنگ فوری منجر نشود؛ فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک آن غیر قابل تصور خواهد بود.
از این رو، هر نوع تصمیم گیری بی نهایت سخت و دشوار خواهد شد.
من سالها پیش نسبت به آیندۀ برنامۀ هسته ای و فرجام دردناک آن، در کمال صداقت و صراحت و ادب و احترام هشدار دادم و خدا می داند که قصدی جز خیر و اصلاح نداشتم اما دریغ که….
منبع: کانال تلگرامی نویسنده