نکته مشترک تمامی این مطالب، بر این مبنا استوار است که حمله آمریکا به سوریه در حد نمایش و یا شو بوده و تاثیری در معادلات کنونی و تحولات سوریه بوجود نخواهد آورد.
حمله موشکی آمریکا و متحدانش به سوریه، علاوه بر بازتاب های جهانی واکنش گسترده در ایران نیز داشت. روزنامه آرمان در گزارشی نوشت:” طبق آخرین برآوردها، مجموعا ۱۰۰ تا ۱۳۰ فروند موشک شلیک شده است. البته تاکنون هیچ دستاورد عملیاتی و میدانی روشنی از این حملات دیده نشده است و به باور کارشناسان این حملات را باید بیشتر یک حرکت نمایشی از سوی ترامپ و دو کشور فرانسه و انگلیس برای حفظ وجهه بینالمللی آمریکا دانست.” نکته قابل تامل در این گزارش آرمان، حمایت ترکیه از این حملات می باشد. آرمان در ادامه این گزارش، نوشت:” وزارت خارجه ترکیه از حملات هوایی آمریکا به همراهی فرانسه و انگلیس علیه سوریه استقبال کرد. به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه دیلی صباح، وزارت خارجه ترکیه در بیانیهای پس از حملات هوایی آمریکا با کمک نیروهای هوایی فرانسه و انگلیس علیه تاسیساتی در سوریه، این اقدام را ستود و آن را «عملی مناسب» دانست.”
آفتاب یزد، به عکس العمل روسیه اشاره دارد و نوشت:” پیش از اینکه حمله بامداد شنبه در سوریه انجام شود مقامات روسی بارها آمریکا را از چنین اقدامی برحذر داشتند و اعلام کردند برای ایالات متحده عواقب سنگینی خواهد داشت. مسکو به خوبی میدانست اقدام علیه موشکهای آمریکایی تبعات سنگینی خواهد داشت و چه بسا به رویارویی نظامی کرملین و کاخ سفید میانجامید. بنابراین آنها بشار اسد را با موشکهای سه کشور غربی تنها گذاشتند و خود در دو بندری که پایگاه نظامی داشتند به نظاره نشستند.”
صباح زنگنه در روزنامه اعتماد به علاقمندی کشورهای آمریکا، فرانسه و بریتانیا در روندهای سیاسی سوریه، نوشت:” اگر كشورهاي غربي حمايت از گروههاي تروريستي در اين كشور را متوقف كنند، دمشق همانگونه كه در گذشته به روابط گسترده با همه جهان از جمله غرب نياز داشت، در آينده نيز چنين نيازي خواهد داشت. در نتيجه به اعتقاد من، اگر روند حمايت غرب از گروههاي تروريستي متوقف شود، نه از سوي ايران، روسيه و تركيه و نه از طرف دولت مركزي سوريه، ممانعت و مخالفتي با مشاركت كشورهاي غربي در روند آستانه و سوچي وجود نخواهد داشت.”
حسن هانی زاده در مطلبی در روزنامه ایران به واکنش روسیه اشاره دارد و می نویسد:” بهنظر میرسد امریکا، انگلیس و فرانسه بیش از اینکه دنبال یک دستاورد نظامی در سوریه باشند در پی ضربه زدن به حیثیت نظامی روسیه هستند زیرا مسکو در برابر این تهاجم واکنش نظامی از خود نشان نداد و قصد ندارد شتاب زده عمل کند ودر دام تحریکات انگلیس وامریکا بیفتد اما در آینده حضور نظامی خود را در سوریه تقویت خواهد کرد وسلاح بیشتری در اختیار دولت بشار اسد قرار خواهد داد. دولت قطر نیز برای خروج از بحران سیاسی موجود، ناچار شد به هواپیماهای «B 1» موجود در پایگاه نظامی امریکا در کشورش برای بمباران اهدافی در سوریه اجازه پرواز دهد.”
نادر کریمی جونی، در جهان صنعت با ذکر این نکته که در دفعه قبل دولت سوریه و حامیانش، واکنش متقابل به حملات موشکی ندادند، می نویسد:” در این دور از حملات نیز دولت سوریه، جز دفاع پدافندی در مقابل حملات که آن هم دفاعی است و نه تهاجمی، اقدام دیگری انجام نداد. به همین دلیل و هنگامی که دولت مرکزی دمشق ترجیح داد که از دادن پاسخ مستقیم و متقابل به حملهکنندگان پرهیز کند، بعید به نظر میرسد متحدان دمشق اقدامی را تدارک ببینند. از این جهت پرونده این حمله به طور کلی پایان یافته است به ویژه آنکه روسیه و ایران اهداف بلندتر و مهمتری برای پیگیری دارند و میخواهند آخرین مناطق تحت تسلط مخالفان اسد را پاکسازی کنند.”
روزنامه جوان، وابسته به سپاه، به تاثیر گذاری این حمله بر تهران اشاره دارد و می نویسد:” در اين شرايط ميتوان اقدام اخير تهاجمي غرب را در قالب پيوست عملياترواني براي ادراكسازي نخبگان و جامعه ايراني در جهت پذيرش فشارهاي نظام سلطه تحليل نمود. اين تهاجم محدود و البته نمايشي ممكن است به اشتباه در برخي از اذهان مرغوب وحشت از جنگ را تشديد و با «معتبرسازي تهديد نظامي» اختلال در نظام محاسباتي راهبردي كشور ايجاد كند و بهاشتباه محاسبه و محاسبه مجدد وادار سازد. بهاينترتيب بايد گفت بعيد نيست كه براي واشنگتن مطلوب آن است كه صداي انفجارهاي دمشق در تهران شنيده شود. در همين راستا پيشبيني ميشود شبكه داخلي همكار غرب در روزهاي آتي با برجستهسازي تهاجم امريكا و متحدانش بخواهند در جامعه ايراني رعبافكني و پازل نظام سلطه را در اين زمينه تكميل كنند.”
روزنامه جمهوری اسلامی، به موضع گیری دولت ترکیه اشاره دارد و می نویسد:” نکته شرم آور در این ماجرا این است که علیرغم محکومیت جهانی حمله موشکی آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه، رئیسجمهور ترکیه این جنایت را تحسین کرده است! رجب طیب اردوغان باید به امت اسلامی به خاطر آتش افروزیهایش در سوریه و ترکیه پاسخ بدهد و عجیب اینکه او از یکطرف با سران ایران و روسیه درباره ضرورت حل و فصل سیاسی بحران سوریه داد سخن میدهد و از طرف دیگر از جنایت آمریکا و انگلیس و فرانسه علیه سوریه حمایت میکند. این دوگانگی نشان میدهد اردوغان عنصر قابل اعتمادی نیست و مردم ترکیه هم باید تصمیم خود را درباره او بگیرند.”
روزنامه خراسان با نمایشی خواندن این حمله به اقدامات ایران قبل از این حمله اشاره دارد و می نویسد:” نکته دیگری که در بین تحلیل ها گم شد «پیام» انتقالی ایران به طرف های درگیر از کانالِ مسئولان روس در تهران بود. روز سه شنبه خبری منتشر شد مبنی بر دیدار نماینده پوتین با دبیر شورای عالی امنیت ملی و معاون وزیر امور خارجه. خبری که مشخص کرد طرف ایرانی پیامی مشخص و هشداری سخت به آمریکایی ها ارسال و آن ها را از هر درگیری مستقیم در سوریه بر حذر داشت.”
محمد صفری در روزنامه سیاست روز، به موقعیت آمریکا در سوریه اشاره دارد و می نویسد:” آمریکاییها به خاطر به حاشیه رانده شدن از بحران سوریه ناخرسند هستند، روند تحولات میدانی سوریه آنگونه که برای آمریکا انتظار میرفت، پیش نرفته، ایالات متحده از سوی رژیم اسرائیل و سران برخی کشورهای عربی منطقه به ویژه عربستان سعودی تحت فشار است، سفر اخیر بن سلمان ولیعهد سعودی به آمریکا و دیدارهای او با مقامات این کشور را نمیتوان بیارتباط با حملات موشکی آمریکا به سوریه دانست.”
کیهان برزگر در روزنامه شرق به اهداف این حمله پرداخته و می نویسد:” هدف این حمله موشکی فراتر از موضع اتهامی جبهه غربی علیه دولت سوریه یا هشدار جدی به ایران و روسیه برای فشار به سوریه در به اصطلاح استفادهنکردن مجدد از این سلاحها یا حتی بههمزدن معادله سیاسی-امنیتی میدانی در بحران سوریه بود و بهنوعی به نمایش قدرت و اتحاد غربی هم مربوط میشود و اینکه جبهه غربی نشان دهد که همچنان خواهان کنترل بر روندهای سیاسی-امنیتی موجود در خاورمیانه است. بیتردید استفاده از تسلیحات شیمیایی امری مذموم و ضدانسانی است. ایران هم که خود قربانی تسلیحات شیمیایی در جنگ با عراق بود، استفاده از این تسلیحات را همیشه محکوم کرده است. اینکه واقعا از این تسلیحات در واقعه اخیر استفاده شده یا اینکه چه کسی از آن استفاده کرده، بحث دیگری است؛ اما واقعیت این است که بوروکراسی غربی و افکار عمومی کشورها درباره این مسئله بسیار حساس هستند و دولتهای غربی هم واکنش و برخورد شدید با این مسئله را امری اجتنابناپذیر میدانند؛ ولی در کنار این واکنش، دولتهای غربی اهداف عمیقتر ژئوپلیتیک و گستردهتری را هم دنبال میکنند.”
روزنامه فرهیختگان، سخنان ولایتی را نقل کرده که گفته،” تکلیف جنگ در سوریه روی زمین مشخص می شود” و در ادامه از قول وی ادامه می دهد:”میدانید که آمریکاییها از اینکه مهمترین نیروهایشان در غوطه شرقی شکست خوردهاند، ناامید و لذا به موشکباران متوسل شدهاند، زیرا در زمین حریف نیروهای مقاومت نمیشوند و در هوا نیز که روسیه جواب آنها را داد. قدم بعدی آزادی ادلب است و اگر ادلب آزاد شد بنده به آنجا خواهم رفت همانطور که بعد از آزادی حلب به حلب رفتم تا از نزدیک به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران به مقاومین و مردم سوریه تبریک بگویم. انشاء ا… قدم بعدی شرق فرات است که آمریکایی ها سست تر از آن هستند که در شرق فرات بمانند و حتما در مقابل این مقاومت پایدار و رزم دیده و تجربهدار شکست خواهند خورد و امکان ماندنشان نیست و لذا به فکر حمله هوایی هستند اما باید گفت که تکلیف جنگ در زمین مشخص میشود نه در آسمان.”
سعدالله زارعی در روزنامه کیهان، به “نتیجه اندک” این حمله می پردازد و از جمله می نویسد:” حمله روز گذشته به سوریه را بخشی از یک طرح سیاسی به حساب آورد که مبنای آن فاصله گرفتن ایران از سوریه است کما اینکه حمله پنج روز پیش رژیم اسرائیل علیه یک فرودگاه نظامی در حمص- تیفور- که در آن تعدادی از نیروهای سپاه پاسداران حضور داشتند براساس واداشتن ایران به خروج از سوریه صورت گرفت و تهدید دوباره اسرائیل به تکرار اقدام روز دوشنبه علیه تیفور، ساعتی پس از پایان عملیات روز گذشته سه قدرت نظامی غربی بر این اساس صورت گرفت و البته واضح است که خروج ایران مقدمه سیطره دوباره تروریستهای وابسته به آمریکا، عربستان و ترکیه بر سوریه و خارج کردن پروندههای لبنان و فلسطین از دست ایران است و باید به این موضوع اضافه کرد که خروج ایران از سوریه، اخراج قطعی روسیه در سوریه را نیز در پی میآورد و این به معنای آغازی بر شکلدهی دوباره منطقه تحت حاکمیت آمریکاست و طبعاً در این صورت خود ایران نیز از شمول چنین منطقهای خارج نخواهد بود.”
روزنامه همدلی با تشبیه این حمله به یک شو، نوشت:” به نظر میرسد حمله صبحگاهی به سوریه، بیش از آن که بخشی از سناریویی معین برای جنگ با اسد و متحدانش باشد، تلاشی بود برای کاهش بار ادعاهای تندوتیز رهبران غرب در مقابل افکار عمومی جهانی. آنها، بهخصوص ترامپ، وعدههای بزرگی درباره حمله به سوریه داده بودند و حالا با حرکت موشکهایشان به سمت دمشق، میتوانند ادعا کنند به وعدههایشان عمل کردهاند؛ اما نگاهی به واقعیتهای سیاسی و نظامی نشان میدهد این ماجرا، بیش از آنکه جنونی جنگی باشد، شویی بود که ترامپ، می و ماکرون بازیگران نقش اصلی آن شدند.”
بررسی مطالب انتشار یافته در رسانه های ایران که به نوعی بازتاب دهنده نظر جناح های حکومتی هم می تواند ارزیابی شود، جنبه های گوناگونی را پیش روی ما می گذارد. در چند مورد اشاره به موضع ترکیه شده است و روزنامه جمهوری اسلامی به شدت این موضع گیری را محکوم کرده است. این موضوع از آن جهت قابل تامل است که ما اخیرا شاهد اجلاس سران ترکیه، روسیه و ایران در آنکارا بودیم. اختلافات و اشتراکات این سه کشور در سال های گذشته وجود داشته و به نظر می رسد ما در آینده شاهد افزایش و کاهش این اختلافات باشیم.
مطالب انتشار یافته بعضا به واکنش روسیه در رابطه با حمله اخیر موشکی آمریکا اشاره دارد که دربرگیرنده پاسخ روسیه نبوده است. نوع نگارش این مطالب این ارزیابی را به واقعیت بیشتر نزدیک می کند که گروه هایی در حاکمیت نزدیکی بیشتر به روسیه را مثبت ارزیابی نمی کنند.
نکته مشترک تمامی این مطالب، بر این مبنا استوار است که حمله آمریکا به سوریه در حد نمایش و یا شو بوده و تاثیری در معادلات کنونی و تحولات سوریه بوجود نخواهد آورد.
نکته مشترک در این مطالب این است که حمله اخیر فشار بیشتر بر ایران می باشد تا مجبور به خروج از سوریه شود و یا تاثیری گذاری آن در این کشور به شدت کاهش یابد.
با اینکه دولت سوریه با کمک ایران و روسیه توانسته است بسیاری از مناطق تحت کنترل مخالفان را پس بگیرد اما بعید به نظر می رسد دورنمای آتی سوریه، صلح و آرامش بخصوص برای مردم رنجدیده آن باشد.