این روزها از حامیان نجفی در حزب کارگزاران هم خبری نیست. آنها اول از همه زیر پای او را خالی کردند. کارگزاران را باید معمار انتخاب نجفی به عنوان شهردار تهران دانست. حالا روشن شده که کارگزاران از همان ابتدا خشت را کج بنا نهاده است.
آفتاب یزد- گروه سیاسی: «اما من ایستادهام» این کلید واژهای بود که شهردار تهران روی آن تاکید داشت. محمدعلی نجفی با اشاره به فشارهایی که بر او وارد میشود در مصاحبهای که 28 بهمن 96 چاپ شد گفت: «زمانی که میخواستم شهردار شوم بخشهایی با من مخالف بودند، اما به نظر عجیب است، درحالی که من بارها اعلام کردهام موفقیت شهرداری تهران به کل نظام باز میگردد اما بعد از شهردار شدنم این مخالفتها همچنان ادامه دارد.» نجفی در بخش دیگری گفته بود: «میگویند تا پنج الی شش ماه دیگر دوام نمیآورم، اما من ایستادهام» اما این ایستادگی به یک ماه نکشید تا پیش بینی مخالفان او خیلی زودتر محقق شود. واپسین روزهای اسفند 96 شهردار تهران استعفا داد، حال آنکه ویژهنامه «من ایستادهام» را هنوز میتوانستیم روی دکههای روزنامهفروشی ببینیم! این اتفاق تنها چند روز بعد از اجرای برنامهای در برج میلاد بود که محافظه کاران با جریان سازی رسانهای و عنوان «جشن مبتذل» فضا را برای نجفی تنگ و تنگتر کردند. با توجه به زمان این استعفا و آغاز تعطیلات نوروزی همه چیز به بعد از تعطیلات موکول شد. به نظر میرسد نجفی هم تعطیلات را فرصتی برای جمعآوری گواهی پزشکان دانسته بود چرا که در 14 فروردین و در جریان جلسه غیررسمی شورای شهر تهران با او عنوان شد نجفی از سه پزشک تاییدیه بیماری خود را آورده است! با این حال اعضای شورای شهر که در متن جریان بودند با زبان ایما و اشاره از توئیتر گرفته تا رسانههای داخلی بیان کردند که بیماری فرع است و فشارهای محافظهکاران، اصل. اما نجفی که دیگر یارای ماندن ندارد همه چیز را به بیماری خود مربوط دانسته و خبری از «ایستادن» نیست! او با تاکید بر موضوع بیماری بهانه لازم را به مخالفان داده و دست حامیانش را هم بسته است که از اقدامات اساسی و ایستادگی او تا پیش از این که به یکباره سودای رفتن کند پشتیبانی کنند. حالا هجمهها به شورا افزایش یافته که چرا با استعفای فردی بیمار مخالفت کرده و اگر نجفی بماند چنین میشود و چنان! اما نجفی به نظر میرسد میخواهد بی دردسر و بدون رویارویی با مخالفان به خانه برود و عطای بهشت را به لقای آن ببخشد.
رد استعفا برای تقدیر از زحمات!
روز یکشنبه رای گیری در شورای شهر انجام شد و با رای 16 به چهار بر ماندن نجفی در شهرداری تاکید شد اما به نظر میرسد نجفی بیش از اینها به درنظر گرفتن «ملاحظات» اصرار دارد. دیروز محسنهاشمی به عنوان رئیس شورای شهر اعلام کرد نجفی دوباره استعفا داده است! اما نکته جالب توصیفهاشمی از رای اعضای شورای شهر به ماندن است. او گفته: «البته رای روز گذشته (یکشنبه) شورا به معنای تقدیر از زحمات آقای نجفی در طول دوره مسئولیت و حمایت از برنامههای مدیریت شهری بود و همانگونه که ایشان نیز در سخنان خود گفت به علت مشکلات جسمی، قادر به ادامه حضور در شهرداری نیست.» عجیب است که ساعتها بحث و جدل و رایگیری انجام شده به معنای تقدیر باشد! با این حالهاشمی تاکید کرد: «در نخستین جلسه علنی شورا در ۲۱ فروردین ماه (امروز)، استعفای مجدد دکتر نجفی طرح و اعضا درباره آن تصمیم خواهند گرفت.»
نفوذ ملاحظهکاری در اصلاحطلبان؟
این روزها از حامیان نجفی در حزب کارگزاران هم خبری نیست. آنها اول از همه زیر پای او را خالی کردند. کارگزاران را باید معمار انتخاب نجفی به عنوان شهردار تهران دانست. حالا روشن شده که کارگزاران از همان ابتدا خشت را کج بنا نهاده است. امروز اصلاحطلبان به عنوان جریان اصلی حاکم بر مدیریت شهری تهران با چالش مواجه شدهاند، آنها از نجفی در مقابل فشارها حمایت میکنند اما او بنا را عافیت گذاشته است. به نظر میرسد کارگزاران بار دیگر جلوه ای از ناکارآمدی را به اصلاحطلبی منتسب میکند! این درحالی است که بعد از استعفای نجفی، غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران گفته بود:«گاهی پیشنهاد کردیم ایشان شهردار شود و گاهی پیشنهاد کردیم که ملاحظات دیگر را در نظر بگیرند.» گویی اعتبار اصلاحطلبانی که مردم را به پای صندوقهی رای آوردند تا شورایی یکدست اصلاحطلب را انتخاب کنند با جلسات گاه و بیگاه یک شاخه از این جریان باید تضعیف شود!
معمای شهردار بعدی!
حالا موضوع وارد فازی جدید خواهد شد. اعضای شورای شهر همچون ناهید خداکرمی و زهرا نژاد بهرام گفته اند اگر دوباره شهردار استعفا بدهد شورا موافقت میکند. صحبتهای محسنهاشمی مبنی بر اینکه مخالفت روز یکشنبه حکم تقدیر داشته است نیز نشان میدهد که این بار رای به رفتن نجفی خواهد بود. مهمترین موضوع حالا انتخاب شهردار بعدی پایتخت است. هرچند نجفی با توجه به تلاشهایی که برای مبارزه با رانت و فساد و افزایش راندمان کاری شهرداری داشت انتخاب مناسبی بود اما این نوع استعفای او نشان میدهد شورا در اولین شانس خود برای انتخاب شهردار دقت لازم را نداشته است. بیراه نیست اگر بگوییم در این مورد اعضای شورای شهر تهران اسیر کارگزاران شدند. در واقع هرچند جلساتی میان کاندیداها برگزار شد اما هیچکس به مرحله رای گیری نرسید تا در انتخابی با یک کاندیدا، نجفی عهده دار مسئولیت بهشت شود. پیش از این در مرداد 96 و زمانی که موضوع انتخاب شهردار مطرح بود در «آفتاب یزد» نوشتیم:«جلسهای میان محمدعلی نجفی، حسین مرعشی و محسنهاشمی در منطقه سعادتآباد برگزار شده تا در خصوص شهرداری تهران بحث و تبادلنظر بیشتری صورت گیرد. باید اینطور به ماجرا نگاه کرد که بوی خوشی از جلسه سعادتآباد به مشام نمیرسد. اگر طراحی سناریو کارگزاران بر این مبنا باشد که این بار نیز نجفی برای مدتی در مسند شهردار فعالیت کند و بعد از آن به بهانه عارضه قلبی یا هر مورد دیگری، با بازتولید داستان میراث فرهنگی، راه بهشت را برای حسین مرعشی یا محسنهاشمی باز کند، بدون شک میتواند حیات سیاسی نجفی و مقبولیت او را با صدماتی جدی مواجه سازد و جلسه سعادتآباد را برای همیشه تبدیل به نماد فرصتسوزی اصلاحطلبان کند.» در شورای شهر اول بود که مرتضی الویری با تهدید اعضای شورا پس از 32 ماه مجبور به استعفا شد. الویری، گزینه کارگزاران در آن شورا بود. محمدحسن ملک مدنی، استاندار سابق اصفهان و عضو دیگر باند اصفهانیهای کارگزاران، پس از الویری برکرسی شهرداری نشست هرچند او هم بعد از چند ماه کارش به استیضاح کشید تا در نهایت شورای شهر منحل شود و در شورای دوم اصولگرایان پیروز شدند. میوه این اختلافات محمود احمدی نژاد بود که از سوی شورای اصولگرای دوم به عنوان شهردار تهران انتخاب شد.
فرار به جلو!
حالا به نظر میرسد اگه هوشیاریهای لازم نباشد بار دیگر این موضوع در حال تکرار است. غلامحسین کرباسچی که به نظر میرسد بار دیگر در تلاش برای شهردار شدن محسنهاشمی گام برمی دارد در اینباره میگوید: «اعتقاد داشتم آقای محسنهاشمی با توجه به سابقه کارشان در شهرداری برای شهرداری مناسبترند. وقتی شورا آقای نجفی را انتخاب کرد، ما مخالفتی نکردیم و تلاش کردیم اگر ایشان کمکی خواست، دریغ نکنیم.» او درباره اینکههاشمی طبق میثاقنامه مبنی بر اینکه اعضای شورا نباید شهردار شوند و اگرهاشمی به شهرداری برسد مهدی چمران سرلیست اصولگرایان وارد شورا خواهد شد، گفته بود:«ما درباره آقای چمران قضاوتی نداریم اما اساس دموکراسی بر وجود اکثریت و اقلیت است و ما نباید از حضور اقلیت در شورا نگران باشیم و اشتباه اصولگرایان را در حذف اصلاحطلبان تکرار کنیم.» در اینباره که اگر از ابتدا محسنهاشمی گزینه شهرداری بوده چرا وارد لیست شورا شده، دبیرکل کارگزاران پاسخ داده: «آن فهرست ۲۱نفره را حزب کارگزاران انتخاب نکرد بلکه انتخاب شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بود.»
شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان میداندار شود
درحالی که اوضاع امروز را باید دستپخت کارگزاران دانست اما به نظر میرسد آنها طلبکار هم هستند! در این شرایط شورای سیاستگذاری میتواند به عنوان یک نهاد تاثیرگذار در جریان اصلاحطلبی از شکلگیری یک انحراف در این مسیر و مخدوش شدن شرایط برای انتخاب شهردار بعدی جلوگیری کند. محمدرضا عارف به عنوان رئیس این شورا چندی پیش گفته بود:«متاسفانه خبر استعفای نجفی از شهرداری تهران را در رسانههای مختلف دیدم و بسیار ناراحت شدم. خوشبختانه ما شورای شهر خوبی داریم که حامی شهرداری است، مردم هم همراهی میکنند.» او البته اظهار امیدواری کرده بود که نجفی در شهرداری بماند. حال با توجه به اینکه شانسی برای باقی ماندن نجفی نمانده در انتخاب شهردار بعدی شورای عالی اصلاحات و عارف به عنوان رئیس آن میتواند نقش مشورتی مهمی را ایفا کند که مبادا انحرافات و شکافهایی که برخی از درون دامن میزنند، دامن اعتبار اصلاحطلبان را بگیرد. استعفای نجفی به بهانه بیماری موجب شده بسیاری از محافظه کاران خرسند از اثرگذاری فشارهای خود نقشههای مختلفی برای شهردار بعدی بکشند. انتخاب شهردار بعدی اگر بهگونهای باشد که میثاقنامه ابتدایی را نقض کند فراتر از نام اشخاص موجب تضعیف پیمانهای درونگروهی میان اصلاحطلبان خواهد شد. چنین رویه ای موجب میشود در آینده نیز بهقول معروف سنگ روی سنگ بند نشود. از سوی دیگر برخی نیز به دنبال آمدن فردی هستند که به قول معروف اهل بده بستان باشد و بتواند با همه کار کند. این درحالی است که باید درنظر گرفته شود که شرایط جامعه با سالهای گذشته متفاوت است. نمی توان مانند سالهای گذشته به مردم بی اعتنایی کرد و در جلسات محرمانه مدیران را بالا و پایین کرد تا اهداف گروهی محقق شود و در دوره انتخابات ماسک مردمی بودن زد! این مهمترین تفاوت جریان اصلاحات با محافظه کاران بوده که در 20 سال گذشته تلاش کرده در راستای مطالبات مردم گام بردارد. حال که خواستههای مردمی افزایش یافته به نظر میرسد نیاز است شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان وارد میدان شود و نگذارد امید مردم کاسته شده و در جامعه، اصلاحطلب و اصولگرا به یک چشم
دیده شوند!