شکافهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در ایران، فزاینده شده است؛ اعتراضها به سیاستهای هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی و نارضایتی از رفتار نهادهای حکومتی از وجه ناپیدا یا درگوشی، به نامههای سرگشاده و فریادهای اعتراض علنی در خیابان و حتی نمازجمعه و سطح کشور گسترش یافته است؛ معترضان در مواجهه با یا مواجهه با نیروهای انتظامی و امنیتی، نه تنها مرعوب نمیشوند بلکه مقاومت و بیپروایی نشان میدهند؛ و این همه، در متن «جامعه جنبشی» ایران بهوقوع میپیوندد که شاهد توالی بحرانهاست و انبساط امر سیاسی، و هر رخداد اجتماعی و اقتصادی، پتانسیل تبدیل به اعتراضی سیاسی دارد، و شکاف بیاعتمادی بین جامعه و حکومت، با وجود استقرار دولت میانهروی روحانی در سال ۱۳۹۶، فزاینده نشان میدهد.
هر سال، برای خود سالی منحصربهفرد است؛ اما از منظر سیاسی، سال ۱۳۹۶ سالی ویژه و بلکه بیسابقه در تاریخ جمهوری اسلامی بود.
شمار سالهای ویژه و یگانه پس از پیروزی انقلاب، زیاد نیست؛ سالهایی که بهخاطر تعدد یا کیفیت و اهمیت رخدادهای سیاسی ـ اجتماعی بهوقوع پیوسته در آنها، ماندگار و متمایز شدهاند؛ سالهایی چون ۱۳۵۸ یا ۱۳۶۰ یا ۱۳۶۷ یا ۱۳۷۶ یا ۱۳۸۸.
نیمنگاهی به سرفصل مهمترین رویدادهای سیاسی ـ اجتماعی سال ۱۳۹۶ نشان میدهد که این سال به چه میزان متفاوت و خاص بوده، و البته تا چه حد ـ به احتمال بسیار ـ مضمون سیاسی سال جدید (۱۳۹۷) را نیز از خود متأثر خواهد کرد.
مستقل از حوادث بسیارتلخی چون «ریزش معدن یورت» (اردیبهشتماه)، زلزله کرمانشاه (آبانماه)، «تصادف و آتشسوزی و غرقشدن نفتکش سانچی» (دیماه) و نیز «سقوط هواپیمای تهران ـ یاسوج» (بهمنماه) که منجر به جانباختن مظلومانه صدها هموطن و آسیبدیدن هزاران خانواده شد، یادکرد از رخدادهای زیر در سال گذشته اجتنابناپذیر مینمایاند:
۱. انتخابات ریاستجمهوری دوقطبیشده در اردیبهشتماه؛ انتخاباتی که فراتر از گزینش رئیس قوه مجریه، به موضوع جانشینی رهبر کنونی جمهوری اسلامی نیز بیارتباط نبود. هر دو نامزد اصلی (روحانی و رئیسی)، ازجمله گزینههای رهبری سوم در نظام پس از درگذشت رهبر کنونی محسوب میشوند. حضور رئیسی در انتخابات به جهت گرهخوردن نام وی با پرونده کشتار گروهی مخالفان سیاسی در سال ۱۳۶۷، حواشی و اهمیت خاص خود را به همراه داشت.
۲.حملهی بیسابقه و خونین همدلان داعش به ساختمان مجلس در خردادماه؛ رخدادی که به «امنیتی»ترشدن فضای سیاسی در داخل ایران، و توجیه مداخله نظامی ـ امنیتی جمهوری اسلامی در سوریه دامن زد.
۳. اعتراضهای بیسابقه در دهها شهر کشور با شعارهای تند علیه حاکمیت سیاسی (دیماه)، با چند ده قربانی و چند هزار شهروند سرکوب و بازداشتشده.
۴. اعتراض به حجاب اجباری و بروز و ظهور معنادار و محسوس یک جنبش اجتماعی جدید در اعتراض به هنجارهای رسمی و وضع نامطلوب مستقر (زمستان).
۵. سرکوب فلهای و خونین دراویش گنابادی و به حصر بردن غیررسمی دکتر نورعلی تابنده، قطب ایشان (بهمنماه).
۶. بازداشت فلهای گروهی از فعالان محیط زیست توسط سازمان اطلاعات سپاه، طرح اتهام سنگین جاسوسی علیه ایشان، و جانباختن دکتر کاووس سیدامامی در سلول انفرادی (بهمنماه).
۷. اعتراض و منازعه کمسابقه اهالی ورزنه با نیروهای امنیتی و ویژه در پیوند با انتقال آب زایندهرود به یزد (اسفندماه).
۸. نامهی سرگشاده و مهم مهدی کروبی به رهبر جمهوری اسلامی از درون حصر غیرقانونی که وارد هشتمین سال شده است (بهمنماه).
۹. نامهی سرگشاده محمود احمدینژاد به رهبر جمهوری اسلامی، و اعتراضهای تند وی و همفکرانش (بقایی و مشایی) به مقامهای ارشد قوه قضاییه و سازمان اطلاعات سپاه و صداوسیما.
۱۰. فراگیرشدن فزاینده تلگرام و ایفای نقش موثر آن ـ و برخی دیگر از شبکههای اجتماعی آنلاین ـ در زندگی اجتماعی و سیاسی ایرانیان، و تلاش و عزم راست افراطی برای پایاندادن به بازیگری این برنامههای پیامرسان و نرمافزارها در داخل کشور.
بر این فهرست میتوان افزود؛ گسترش محسوس اعتراضهای کارگری در نقاط مختلف کشور در واکنش به عدمپرداخت حقوق و مزایا، و نیز افزایش معنادار قیمت ارزهای خارجی همزمان با رکود اقتصادی کشیافته، و تعلیق روندهای پسابرجام، تنها دو موضوع مهم دیگر هستند.
مجموعه رخدادهای مهم و ویژهی یادشده، سال ۱۳۹۶ را به سالی پرالتهاب، با رویدادهای سیاسی ـ اجتماعی قابلتأمل تبدیل کرد؛ سالی متمایز از بسیاری سالهای سپریشده در حیات جمهوری اسلامی.
اما فراتر از آنچه که مربوط است به گزارش مختصر پیشگفته و توصیف اهمیت وقایع سیاسی ـ اجتماعی سال ۱۳۹۶، باید به پیامدهای مترتب بر این رخدادها در سال جدید (۱۳۹۷) اشاره کرد.
افزون بر ناظران و تحلیلگران سیاسی مستقل یا حاضر در جامعهمدنی، کم نیستند آن گروه از مقامهای حکومتی یا نزدیک به ساختار سیاسی قدرت در جمهوری اسلامی که تاکید کردهاند احتمال ادامه اعتراضها و گسترش آن در سال ۱۳۹۷ زیاد است.
اگر مقوله و موضوع بسیارمهم «درگذشت رهبر جمهوری اسلامی» در سال جدید یکسره منتفی دانسته شود، و حتی اگر چالش جدیدی در مناسبات تهران ـ غرب (بهویژه ایالات متحده) رخ ندهد (که شواهد خلاف این را نشان میدهد و نشانگر افزایش احتمال گسترش بحران در روابط جمهوری اسلامی با غرب، و نتایج گریزناپذیر آن بر اقتصاد و سیاست در ایران است)، باز نمیتوان از پیامدهای اجتماعی ـ سیاسی مترتب بر رخدادهای فهرستشده در بالا، در سال جدید سخن نگفت.
شکافهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در ایران، فزاینده شده است؛ اعتراضها به سیاستهای هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی و نارضایتی از رفتار نهادهای حکومتی از وجه ناپیدا یا درگوشی، به نامههای سرگشاده و فریادهای اعتراض علنی در خیابان و حتی نمازجمعه و سطح کشور گسترش یافته است؛ معترضان در مواجهه با یا مواجهه با نیروهای انتظامی و امنیتی، نه تنها مرعوب نمیشوند بلکه مقاومت و بیپروایی نشان میدهند؛ و این همه، در متن «جامعه جنبشی» ایران بهوقوع میپیوندد که شاهد توالی بحرانهاست و انبساط امر سیاسی، و هر رخداد اجتماعی و اقتصادی، پتانسیل تبدیل به اعتراضی سیاسی دارد، و شکاف بیاعتمادی بین جامعه و حکومت، با وجود استقرار دولت میانهروی روحانی در سال ۱۳۹۶، فزاینده نشان میدهد.
مبتنی بر این همه، و متکی بر رخدادهای مهم سال ویژه و کمیاب ۱۳۹۶، به نظر میرسد سال جدید نیز سالی بس متفاوت در حیات جمهوری اسلامی و زندگی سیاسی ـ اجتماعی ایرانیان خواهد بود. اینکه کنشگران جامعه مدنی و فاعلان و بازیگران و نیروهای سیاسی در کشور به چه میزان و با چه کیفیت توان اثرگذاری ایجابی و اثباتی بر روندها داشته باشند، فرجام بخش مهمی از تحولات را مشخص خواهد کرد.