براساس تبصره یک و دو ماده ٤١ قانون کار، به‌طور مشخص آمده است که باید نرخ تورم در تعیین دستمزد در نظر گرفته شود. در دومین تبصره که ما به‌عنوان کارگر بر آن تکیه می‌کنیم، قید شده است که دستمزد باید تعیین‌کننده معیشت یک خانوار باشد. اگر حاکمیتی نرخ تورم را واقعی بگوید، یکی از آیتم‌های اصلی تعیین دستمزد، نرخ تورم خواهد بود، اما تجربه عملی و زیستی ما کارگران نشان داده است که همیشه تورم اگر ٢٠ یا ٢٥ درصد بوده، دولت آن را تک‌رقمی اعلام کرده است. سال گذشته با امضای دولتی‌ها و کارفرمایان سبد معیشتی خانوار برای کارگران تعیین شد، اما در تعیین اقلام این سبد معیشتی، کف مصرف و زیستن در نظر گرفته شد. براساس این محاسبات، نرخ این سبد حدود دو‌میلیون‌و ٧٠٠ تومان تعیین شد. سبد معیشت یا سبد بقا به‌عنوان یک شاخص باید برای تعیین دستمزد در نظر گرفته شود، زیرا در زمان تعیین اقلام این سبد، دولتی‌ها که هیچ، حتی کارفرمایان هم نتوانستند کالایی ارزان‌تر از آنچه در سبد معیشت گذاشته شده است، پیدا کنند؛ اما هیچ قدرت اجرائی‌ای در تشکل‌های کارگری نیست که این رقم پست تعیین‌شده کف را هم اخذ کنند. تاکنون بر سر دستمزد توافق نهایی انجام نشده و به‌ظاهر حرف و حدیث‌ها مبتنی بر این است که دولت ١٨ درصد افزایش حقوق را برای پرسنل خود اعلام کرده است، اما عملا ١٠ درصد افزایش حقوق برای کارکنان دولت اعمال خواهد شد. درباره کارگران هم بحث‌ها مبتنی بر این است که ٣٤ درصد افزایش حقوق باید داشته باشیم، اما دولتی‌ها ١٢ تا ٢٠ درصد افزایش را مورد توجه قرار داده‌اند. شورای عالی کار در دوران احمدی‌نژاد چنان بد چیده شد که ترکیب ٩ به سه و به ضرر کارگران است. کارگران ایران تشکل آزاد ندارند؛ سه تشکل رسمی داریم این سه تشکل فقط ١٠ درصد کارگران ایران را در زیرمجموعه خود دارند. توان اجرائی کارگران به‌دلیل محدود‌شدن فعالیت‌های کارگری و دستمزدها به‌شدت کاهش یافته است و آنها نمی‌توانند حتی کمترین مبلغ تعیین‌شده را به‌عنوان حقوق دریافت کنند. اگر واقعا درصد تورم واقعی مطرح می‌شد، سفره خانوار کوچک نمی‌شد؛ ولی واقعیت این است که با مبلغ سال گذشته در بازار نصف و کمتر از نصف مایحتاج پارسال را می‌توانیم خریداری کنیم. در نتیجه کاری به آمار ارائه‌شده از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار مبنی بر تورم هشت درصدی نداریم. ما با عدد و رقم نیازهای خود را تأمین نمی‌کنیم. به من می‌گویند ١٠ درصد به حقوقت اضافه شده است، وقتی که نرخ افزایش حقوق من دو درصد بیشتر از نرخ تورم است، باید سفره من بزرگ‌تر شود، درحالی‌که سفره کارگران به‌غایت لاغر شده است.