شعارهای اعتراضی برآیند شعور طبقاتی و خردجمعی کارگران است و آنگاه که با هدایت ذهن های پویا و خلاق پیشروان کارگری همراه گردد مسیر مبارزه را کوتاه و کسب نتیجه را کم هزینه تر خواهدکرد.
در اعتراضات کارگران هپکو اراک شعار “مرگ بر گارگر – درود بر ستمگر” سرداده شد که در عین تازگی و نوبودنش نشان از عصیانی داشت که میخواست برای لحظه هم که شده توجه افکار عمومی و دولتمردان را به خود جلب کند و بمیزان قابل توجهی هم موفق بود؛ اما در فرصت های بعدی این پرسش را به دنبال داشت که این شعار سوای خشم پنهان در طنزش چه معنایی دارد؟ و این پرسش را در اینجا پاسخی درخور لازم است تا کارگران پیشرو، آگاه و اندیشمند و نمایندگان و برگزیدگان کارگران در هدایت جنبش های اعتراضی دریابند چه مسوولیت سنگینی در کشف و بکارگیری شعارهای اعتراضی دارند!
از آنجا که فرهنگ تقلید در جامعه ما قدمتی بسیار دارد و متاسفانه فریضه ای شده که فضیلتی نادرست هم یافته است؛ تقلید ازاین شعار نیز به گونه های مختلف باز تولید شد و هم در اعتراضات دیگر کارگری و هم در سایر اعتراضات مشابه آن خلق شد. مثل شعاری که دستفروشان در اعتراض به شهرداری سردادند (مرگ بر دستفروش – درود بر شهرداری)
در خلق این شعارها احتمالا چند موضوع درنظر گرفته شده است.
یکم: به سخره گرفتن ادعای طرفداری حاکمان از کارگران و به اصطلاح “مستضعفان” که طی چهاردهه هنوز هم ترجیح بند سیاست های تبلیغاتی رسانه های دولتی است.
دوم: بی اثر کردن بهانه ها (نظیر تحریک افکار عمومی علیه نظام) برای سرکوب.
سوم: ایجاد رقت، ترحم و همدردی در افکار عمومی با نشان دادن استیصال موجود در بین کارگران
چهارم: و در نهایت و در بهترین حالت، حساس کردنِ روان جامعه نسبت ستمی که وجود دارد.
روشن است که از اعتراض خیابانی و راهپیمایی کارگران هپکو تا اعتراضات خیابانی کارگران فولاد این شعار محوری ترین و اساسی ترین صدایی بود که از کارگران شنیده شد. آیا محوری ترین و اساسی ترین مطالبه کارگران را به نمایش گذاشت؟ آیاطرح این شعار، اصلی ترین مشکل کارگران را به حاشیه نبرد؟ آیا شنوندگان این شعار یعنی مردم، بی واسطه دریافتندکه خواست کارگران چیست؟ آیا حکومت، دولتمردان و کارفرمایان مورد خطاب بی واسطه این شعارها بودند؟ و دریافته اند که این اعتراضات به هریک و به چه میزان پرداخته است؟ آیا روشن است که خواست های سرکوب شده کارگران تحت ستم را چه کسی و تا کی فرصت پاسخ دهی دارد؟ آیا معلوم است که در صورت عدم پرداختن به درخواست های کارگران نقطه عزیمت بعدی آنها برای تحقق این خواسته ها کجاست؟ آیا جلوه سیاسی این شعار آنقدر گویا و روشن است که موضوعات مطالباتیِ اقتصادی _ اجتماعی آنرا بر الیاف نرم ذهن شنونده حک کند؟ شنونده ستمگر را چه کسی میداند؟ آنکه فساد در کارخانه را ایجاد کرده است؟ آنکه امضای قراردادهای خصوصی سازی کارخانه را زده است؟ آنکه به جای پرداخت به موقع دستمزد ها امکان به تعویق انداختن پرداخت ها برای کارفرما را فراهم ساخته است؟ آنکه کارگران را به خاطر حضور اعتراضی خیابانی کتک زده است؟ آنکه قراردادهای دایم کارگران را به موقت بدل کرده است تا آنها را به راحتی از سر راه بردارد؟ آن دستگاه قضا که چشم را براین ستم های رفته برکارگران بسته است؟ آن وزارت کار و سیاست های حاکم برآن، که در تنظیم روابط کار حق داشتن سازمان صنفی کارگران را از آنها گرفته است و آنها را دربرابر ستم هایی که برکارگران میشود بی دفاع کرده است؟ این شعار در عین آنکه بطور ضمنی و تلویحی می تواند اشاره ای به همه طرف های مورد نظر داشته باشد اما بطور روشن، هیچ پیام آشکاری برای هیچ یک از طرف ها ندارد .
معمولا شعارهای خودجوش گاه آنچنان احساسی و تاثیرگذارهستند که برای مدتی در فضای سیاسی جامعه پایدار خواهند بود اما شعارهایی که از سوی کارگران متشکل و به وسیله نخبگان و نمایندگان آگاه کارگران طراحی میشود، نیازمند دقت در انتقال مفهوم و اثرگذاری آن بر مخاطبین خاص و عام آن است و بدین خاطر ابتدا ضروری است ویژگی مفهومی پاره ای واژه های کاربردی در جنبش مبارزاتی کارگران را مرور کنیم:
یک حرکت اعتراضی می تواند در قالب راهپیمایی، تحصن یا اعتصاب باشد.
هر چه گستره ی این نوع حرکات عام تر باشد، نحوه سازماندهی حرکت، شعارها و تنظیم اولویت مطالبات ونحوه بیان درخواست ها، عامتر خواهد بود.
در عین حال سطح شعارهای مطالباتی و اعتراضی، نشانگر میزان درک و شعور طبقاتی و نمایانگر حد رشد و سطح سازماندهی اعتراض است. در طراحی شعارها توسط پیشروان جنبش اعتراضی کارگران ضروری است نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:
۱-هر شعاری بیانگر خواست ویژه ای است. این خواست با بررسی های دقیق و همه جانبه شرایط به گونه ای در قالب شعار در میآید که قابلیت دستیابی اش را فراهم سازد.
۲- شعارها باید بتوانند همه کارگران را همراه و همصدا سازد و همدلی همبستگی آنها را تقویت کند و هماهنگی آنها برانگیزد و حداکثر تلاش را در رفع پراکندگی های احتمالی سامان دهد. بدین ترتیب باید امیدواری در کسب مطالبات را در استمرار این همبستگی کارگران افزایش دهد.
٣- شعار ها دارای پیام برای افکار عمومی است به گونه ای که افکار عمومی در ارزیابی آن به جانبداری از گویندگان شعار کشیده شود.
۴- شعارها باید بتواند طرف های مقابل موردنظر (کارفرما – دولت – دولت کارفرمایی) را در پیشبرد مقاصدشان دچار سستی کند و در موضع انفعال قرار دهد و در نهایت موجبات تسلیم و عقب نشینی آن ها را فراهم می سازد.
۵- شعارها باید از منظر حقوقی به حداکثر استفاده از قوانین و مجاری قانونی توجه داشته باشد و نشاندهنده غیرقانونی بودن رفتارهای طرف های مقابل و یا قانون گریزی و فراقانونی عمل کردن آنها باشد.
۶- شعارها ضمن استعداد بر آوردن خواست های موردنظر، باید بتواند ظرفیت های لازم را در استقرار کامل آن خواست ها مدنظر قرار دهد.
۷- طرح شعارها با فضاسازی و تهیج معین همراه باشد و در عین حال قابل هدایت و کنترل مسیر جنبش اعتراضی به سود کارگران را در خود داشته باشد.
٨- طراحی مرحله ای تحقق خواسته ها در بیان موثر شعارها قابل اهمیت است.
اینها وبسیاری تجربه های اندوخته و زیسته کارگران می تواند در پیشبرد و دستیابی اهداف مورد نظر جنبش اعتراضی، رهبران و نمایندگان کارگران را یاری دهد و درست نقطه مقابل آن یعنی تن دادن به شعار های خود جوش و فکر نشده، موجب ناپایداری و بی نتیجه ماندن جنبش اعتراضی خواهد شد.
از سوی دیگر محتوی و مضمون شعارها در جنبش کارگری، چه آنجا که خواسته ها در محدوده ی یک واحد صنفی باشد و یا در سطح کلان تر منافع عمومی کارگران را دربر گیرد؛ ویژگی هایی داردکه تلاش می کنم به پاره ای از آنها بپردازم:
ویژگی طبقاتی محتوای شعارها:
عمده مطالبات کارگران یا از کارفرمایان و یا از دولت کارفرمایی و یا از هردو همزمان درخواست میشود به این اعتبار تضاد منافع بین کار و سرمایه است در نتیجه شعارهای مطالباتی جنبه طبقاتی خواهد داشت. فی المثل شعار “دست دولت سرمایه دار از منابع صندوق تامین اجتماعی کوتاه” بیانگر این واقعیت است که صندوق تامین اجتماعی از سوی دولتی که نمایندگی سرمایه داران را دارد تهدید شده است.
ویژگی صنفی محتوای شعارها:
این ویژگی همواره محتوای ثابت همه شعارهای کارگری است که گاه بصورت مستقیم در رابطه با موضوع و مساله مشخص صنفی بیان میشود و گاه بطور غیرمستقیم خواست صنفی و معیشتی را مطالبه می کند. غالب شعارهایی که دراین شرایط از سوی کارگران بیان میشود به دلیل وجود مطالبات سرکوب شده و انباشته شده؛ از این ویژگی برخوردارند. از درخواست حقوق های معوقه تا موضوع حداقل دستمزد _ از درخواست برخورداری از حق تحصیلات رایگان تا برخورداری از بهداشت و درمان مناسب و به هنگام و مواردی از این دست مطالبات صنفی ای است که می تواند در شعارهای مشخص و روشنی خودنمایی کند.
ویژگی زیست محیطی _حفاظت و ایمنی کار محتوای شعارها
کارگران در حوزه های مختلف همواره با آلاینده های محیطی مواجه هستند. برخی با واسطه و بعضی بیواسطه درگیر این آلاینده ها میشوند. از واحدهای کار و تولید و خدماتی که بی واسطه مثل صنایع شیمیایی و پتروشیمیایی، کارخانه های ذوب فلزات و معادن تا محیط های کار و تولیدی که به سبب واقع شدن در بافت های فرسوده از امکانات حداقلی ایمنی و بهداشت برخوردار نیستند و یا مراکز بهداشتی و بیمارستانی که فاقد امکانات کارآمد برای گندزدایی و میکروب زدایی از محیط کار هستند. نمونه حوادثی که در سال های اخیر رخ داده است بیانگر این واقعیت است که خطرات ناشی از نامناسب بودن محیط کار و زیست کارگران همواره آنها را تهدید می کند. نمونه فجایعی چون آتش سوزی پلاسکو، ریزش معادن از جمله معدن زمستانی یورت تا سوانح جاده ای، ریلی و هوایی از جمله مواردی است که کارگران را به درخواست ایمنی و حفاظت محیط کار و زیست توجه می دهد! محتوای بسیاری از شعارهای مطالباتی می تواند نشان دهد که دولت و نظام کارفرمایی تاچه اندازه به تعهدات خود در این زمینه پاسخ گفته است و یا کارگران را بی پاسخ گذاشته است. در همین سانحه اخیر هوایی تهران – یاسوج، کارگران پروازی مثل خلبانان و مهندسین این پرواز که چون سایر هموطنان قربانی این حادثه شدند، همواره در معرض آسیب جدی قرار دارند، فرسودگی ناوگان های هوایی نبود مدیریت کارآمد و دلسوز در شرکت های هوایی و وجود قراردادهای تحمیلی و یک جانبه ای که به خلبانان و پرسنل پروازی دیکته میشود می تواند مصداق ضرورت پرداختن به شعارهای مطالباتی با این ویژگی باشد.
ویژگی مطالبات سیاسی محتوای شعارها:
گاه کارگران ناگزیر از سردادن شعارهایی خواهند شد که نه تنها حاصل بی توجهی مسولان و دولتمردان و دستگاه های ذیربط به خواسته های مطالباتی صنفی آنهاست که ناشی از مواجهه و مقابله نادرست و غیرقانونی با این مطالبات است. این شعارها علیه سیاستی خواهند بود که به تهدید و تحدید کارگران پرداخته یا میپردازد. اشاره به سیاست های اخیر مجلس شورای اسلامی در تصویب بند “ز” تبصره هفت ماده واحده بودجه ۹۷ و “وکیل الدوله” نامیدن وکلایی که این بند را تصویب کرده اند نمونه ای از شعار سیاسی کارگران است. که می تواند بسته به موضوع از عمق و دامنه سیاسی گسترده و نامحدودی برخوردار باشد.
ویژگی اجتماعی محتوی شعارها:
این ویژگی بسته به آگاهی کارگران می تواند از گستره وسیعی برخوردار باشد. از حق دفاع از داشتن سازمان های صنفی و تعاونی های مسکن و مصرف گرفته تا حق نظارت بر سازمانهایی که به نوعی مالکیت عمومی کارگران به حساب می آید مثل حق نظارت بر عملکرد سازمان تامین اجتماعی، حق انتخاب شدن به نمایندگی کارگران در پارلمان و شوراهای شهر و محلات، حق نظارت برعملکرد سیستم آموزشی از طریق حضور در انجمن های اولیا و مدرسه و غیرو محتوی شعار هایی با مضامین اجتماعی است.
ویژگی حقوقی محتوی شعارها:
کارگران نیز مانند همه مردم علاوه بر برخورداری از حقوق اجتماعی و مدنی، از حقوق خاصی به عنوان “حقوق کار” برخوردارند و یا باید باشند. این حقوق در عرصه ملی و بین المللی به رسمیت شناخته شده است در نتیجه کارگران می توانند شعارهایی را بسته به ضرورت و شرایط بکار گیرند که بیانگر مطالبه حقوقی آنها باشد .
شعار “مرگ برکارگر – درود برستمگر” هیچ یک از نیارهای کارگران را پاسخ نمی دهد و تکرار آن می تواند گمراه کننده و یاس آور باشد. وظیفه پیشروان کارگری است که به توانمندی کارگران در کشف شعارهای مبارزاتی مبتنی بر خواست های اساسی و مطالبات بر زمین مانده یاری رسانند. اینگونه شعارها انحرافی است و دارای ظرفیت های منفی و بازدارنده است. خلاقیت کارگران را برای دستیابی به اهداف تعیین شده و مسلم شان را تحریک نمی کند و در یک کلام شعار مبارزاتی و شایسته ای که اعتراضات کارگری را به مقصود نزدیک کند؛ نخواهد بود. شعارهای اعتراضی برآیند شعور طبقاتی و خردجمعی کارگران است و آنگاه که با هدایت ذهن های پویا و خلاق پیشروان کارگری همراه گردد مسیر مبارزه را کوتاه و کسب نتیجه را کم هزینه تر خواهدکرد. کارگران و نمایندگان آگاه و هوشمند آنها می توانند در یک ارزیابی واقعی از راه ها و مسیرهای مناسب برای تحقق خواسته ها به کشف بهترین شعارها دست زنند. از آنجا که به دلیل شرایط خود ویژه ایران شعارهای صنفی به سرعت به شعار های سیاسی بدل میشود و با توجه به اینکه موازنه قوا در شرایط کنونی به سود کارگران نیست کارگران و نمایندگان آنان بیش و پیش از هرچیز باید شعارهایی را سر دهند که به تقویت بنیه اجتماعی جنبش کارگری یاری رساند و همراهی سایر زحمتکشان را درپی داشته باشد.