در مذاكرات رسمى میان ولایتی و مالكى، در بغداد، ۲۹ بهمنماه ۹۶ (۱۸ فوریه ۲۰۱۸)، ولايتى اشاره کرد که اسلامگرایان از بازگشت کمونیستها و لیبرالها به قدرت در عراق جلوگیری میکنند؟
اين حرف و اشاره از ضعف و نادانى ولايتى در رابطه با تاريخ عراق نشانه دارد. چون كمونيستها وليبرالها هيچوقت در عراق حكومت نكردهاند. سخنان ولايتى دربارهٔ بازگشت کمونیستها و لیبرالها به قدرت دلیل قاطعی بر گِلهمند بودن افراطيون روحانی در ایران از تحولهای سياسى و اجتماعى در عرصهٔ زندگی مردم عراق است. آنان توان فهم این نکته را ندارند كه چرا مقامهای قانونى و رسمى عراق به كمونيستهاى عراقى اجازهٔ فعاليت قانونى میدهند درحالیكه تودهایها وچپهاى ايرانى در زندانها بهسر میبرند يا در برابر جوخههای اعدام بهشهادت میرسند؟ آنان از سياست نخستوزير عراق مبتنی بر برقرارى آشتی بین عراقیها- متعلق به مذهبها، فرقه ها، اقوام مختلف و در جهت حفظ مساوات، حقوق و منافع همهٔ عراقیها- سخت ابراز نارضايتی میکنند. چرا که، حكام ايران بر حسب مذهب و اعتقادات شخصی خودشان، و نه بر اساس هویت ملی و شهروندی مردم ايران، بر كشور حکمرانی میكنند. این چیزی است که حتی حسن روحانی در طول مبارزات انتخاباتی اخيرش نسبت به آن هشدار داد و برابری بین شیعیان، سنیها، زنان و مردان را خواستار شد و در شعار خود به حمایت از راه هویت ملی دعوت كرد.
علاوه بر آن، ولايتى از سوی دیگر از شركت كمونيستها در انتخابات پارلمانى عراق در ماه مه (اردیبهشتماه) آينده و بهخصوص نسبت به ائتلاف انتخاباتی كمونيستها با “سائرون”- شامل جمعى از نیروهای حرکت اسلامى (طرفداران مقتدىٰ صدر) و ليبرالها- که براى نخستین بار در تاريخ عراق اتفاق میافتد، نگران است. اين درحالی است كه انتخابات در ايران زیر نظارت شورای نگهبان انجام میشود، یعنی شورای غیر منتخبی كه در تأیید صلاحيت شرکت یا عدم شرکت كانديداها پیش از انتخابات اختیار کامل دارد.
مذهبىهای افراطی حاكم در ايران بهشيوهای مستبدانه و همراه با قهر با دگرانديشان رفتار میكنند، برای مثال، شيوهٔ “پاك كردن زندانها” یا اعدام دستهجمعیای كه در اواخر دههٔ ۱۹۸۰ (۱۳۶۷) اتفاق افتاد-كه در حقیقت ترور هزاران بهترين شهروند ايرانى از جريانهای متنوع بود- را میتوان یادآور شد. ازجمله جانباختگان این ترور، تودهایها و فدائیان بودند كه نه شعار براندازى داده بودند و نه با رژیم خصومت ورزیدند، بلكه شعارهایشان اصلاح روند سياسی واجتماعی در ايران بود و هست. علاوه بر اينها، مجاهدين و ديگر مذهبىها و دگرانديشان بدون محاكمهٔ واقعی و عادلانه و بدون اتهام به جوخههای اعدام سپرده شدند.
حالا بازدید كنندگان ايرانى از عراق بهچشم خود مىبينند كه روزنامههای عراق از آزادى بيان برخوردارند وميتوانند مقالات مختلف بر ضد رئيسجمهور و نخستوزير و ديگر مسئولان درجه اول عراق منتشر كنند بی آنكه تحت تعقيب واقع شوند. اين ديدار كنندگان میتوانند اگر بخواهند ببینند كه در زندانهاى عراق هیچ زندانی سیاسی و مخالف سیاسی دولت وجود ندارد، بر خلاف آنچه در ایران مرسوم است. خود اين پديده مايهٔ همبستگى ايرانيان با مردم عراق است، و مايهٔ جذب و بهوجود آوردن نظر مثبت نسبت به تجربهٔ عراقيان است.
اما از سوی دیگر اين پديده سبب شده است كه علی اکبر ولايتى و ديگر افراطیهای حاكم بر ایران با چشمی نگران به اوضاع عراق بنگرند، و درنتیجه بهطور گسترده در امور داخلى مردم عراق دخالت و به حزب كمونيست عراق و سیاست های آن حمله كنند، چرا که نگران آناند که مبادا عنصرهایی از اين شيوه تفکر و عمل دمكراتيك به میان نیروهای سیاسی ايران نیز منتقل شود.
عادل حبه
عادل حبه از کمونیست های قدیمی عراق است که در ایران به دام ساواک، «سازمان امنیت و اطلاعات کشور» رژژیم شاه افتاد و در طول سال های طولانی زندان با بسیاری از فعالان سیاسی چپ ایران آشنا شد. او فارسی را به خوبی صحبت می کند.
*** باز انتشار مقالات «اندیشه نو» در سایت های دیگر فقط به شرط اعلام منبع بلا مانع می باشد.