«کسی که نتواند به زبان مادری خود صحبت کند، بخواند و بنویسد بیسواد محسوب میشود (یونسکو)»
زبان مادری زبان اندیشه هر انسانی است و هویت او را شکل می دهد. مردم دنیا از هر تیره و قبیله ای که باشند و به هر چند زبان سخن بگویند، زبان مادری برای آنان در درجه نخست اهمیت قرار دارد. به گفته نلسون ماندلا، با فردی با زبانی که میفهمد صحبت کنید، حرفتان به مغزش میرسد، اما اگر با او به زبان مادریش صحبت کنید، حرفتان به دلش مینشیند. زبان مادری، یگانه زبانی است که آمیخته با احساس یادگرفته می شود، احساسی که بدیلی برای آن وجود ندارد. پژوهشها نشان می دهد که استفاده از زبان مادری نقش مهمی در یادگیری مؤثر دارد، آموزشی که به زبان مادری دانش آموز فراهم نشود، او را در معرض بسیاری از آسیب های تحصیلی و اجتماعی قرار می دهد. کودکان با محروم ماندن از یادگیری زبان مادری، زبان دل و ذهن خود را از دست می دهند و بریده ماندن کودک از زبان مادری اش به گلی می ماند که بدون ریشه در داخل گلدان آبی گذاشته شده است. بنابراین در جوامعی مانند ایران که طبق آمار حداقل بین 40 تا 50 درصد جمعیت را اقوام غیرفارس تشکیل میدهند عملی نکردن طرح آموزش به زبان مادری نابودی سرمایه های ملی است.
اهمیت حفظ زبان مادری به گونهای است که سازمان جهانی یونسکو به منظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی، 21 فوریه (دوم اسفندماه) هر سال را به عنوان «روز جهانی زبان مادری» نامگذاری کرده است و مجمع عمومی سازمان ملل متحد هم به دلیل اهمیت زیاد آن، سال ۲۰۰۸ میلادی را سال جهانی زبانها اعلام کرده بود. همچنین طبق اصل ۱۵ قانون اساسی کشورمان استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است .اصلی که در 40 سال عمر حکومت جمهوری اسلامی مثل خیلی از اصول قانون اساسی مغفول مانده است. بنابراین مطالبه این امر طبق این اصل اقدامی کاملا قانونی بوده که تا به حال هیچ دولتی به آن جامه عمل نپوشانده است . دولت هایی که حق آموختن به زبان مادری را نادیده می گیرند، به طور آشکار فرصت نابرابر آموزشی فراهم می آورند. در واقع، غنی را غنی تر می سازند. تاکنون در ایران هیچ دولتی به رفع این نابرابری آموزشی توجه نشان نداده است. اگرچه رییس دولت تدبیر و امید در بند ۴ بیانیهی انتخاباتی خود در سال 92 ازعملی نمودن آموزش زبان مادریِ وعده داده بود اما بعد از روی کارآمدن دولت با انتصاب دستیار ویژه رییسجمهوری در امور اقوام و اقلیتها، این وعده ی آقای رئیس جمهور هم مثل خیلی از وعده هایش از جمله احیای دریاچه ارومیه و… بدست فراموشی سپرده شد.
متاسفانه در کشورمان به مسئلهی زبان مادری به عنوان یک مسئله سیاسی نگریسته شده و زبان مادری نوعی تهدید قلمداد میشود و در این راستا روشنگریها مطلوب و کافی صورت نگرفته است. بزرگترین دغدغه ای که در طول عمر حکومت جمهوری اسلامی دراجرای اصل 15 قانون اساسی و تحصیل به زبان مادری به وجود آمده دغدغه های امنیتی است. عده اى این طرح را نوعی هویت سازی برای اقوام ایرانی و توطئه تجزیه طلبان می دانند اما باید در نظر داشت همیشه وقتی بحران هویتی شکل میگیرد که هویتی نقض یا سرکوب شود !! این سرکوب حتما نباید با اسلحه ، موشک و جنگ داخلی باشد بلکه اهمیت ندادن و به رسمیت نشناختن و تخریب کردن خیلی ازاین هویت ها خود روشی نرم و در راستای این طرح است. از سوی دیگر اکثریت اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی با مخالفت در موضوع آموزش به زبان مادری به وسیله آموزش و پرورش در استانها را باعث تضعیف زبان رسمی و احتمالاً تضعیف وحدت ملی کشور عنوان کردند. با صراحت باید تاکید کرد که مخالفین آموزش و گسترش زبان مادری برخلاف استدلال هایشان، خود تهدیدی جدی برای ایران و ایرانیان به شمار می روند و متاسفانه طی همه این سالها نتیجه حاکم بودن چنین تفکراتی را به عینه در گوشه و کنار کشور دیده ایم.
تنوع و تکثر نیروهای اجتماعی و قومی جوامع را از ظرفیتها و استعدادهایی برخوردار میسازد که بهرهگیری مناسب از آنها میتواند موتور رشد، توسعه و همگرایی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را فراهم کند. همانطور که جهان به تنوع زبانی و فرهنگی روی آورده و در بسیاری از مناطق دنیا در پی این هستند که این تنوع را به طور مصنوعی ایجاد کنند، در حالی که ما این تنوع را به صورت تاریخی و ملی داشتهایم و داریم، باید سعی کنیم که از این تنوع قومی نه به عنوان یک تهدید بلکه به عنوان یک هنر سیاست ورزی و فرصت از آن استفاده کنیم. امید اینکه فرادستان با اجتناب از ایجاد، تشدید و تعمیق عقده سیاسی و فرهنگی در میان اقوام و کاستن از ذهنیتهای منفی نسبت به عملکرد سایر قومیت ها ، در اجراییشدن اصل 15 مغفول مانده قانون اساسی بکوشند.