رکود گریبان صنعت فرش کشور را گرفته و آن را به هر سمتی که میخواهد، میکشاند. عواملی همچون کاهش صادارت و کمبود نقدینگی در بازار از دلایل کسادی بازار فرش دستباف هستند. رکودی که به بیکاری ١ میلیون کارگر بافنده فرش انجامیده است. اوضاع فرش ماشینی هم تعریفی ندارد. حال دیگر صحبت از ورشکستگی کامل صنعت فرش است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ٣٤٠ سال پیش از میلاد «گزنفون» تاریخنگار یونانی در توصیف قالی (فرش) ایرانی نوشت: “ایرانیان برای اینکه بسترشان نرم باشد، قالیچه در زیر بستر خود میگستردند.” اما امروز قالی ایرانی مشتریان سابق خود را بودند، ندارد و به تبع اوضاع معیتشتی فرشبافان هم بر وفق مراد نیست. میتوان گفت آنقدر بد که سیدجواد حسینیکیا (عضوکمیسیون صنایع و معادن مجلس) صحبت از ورشکستگی صنعت فرش (دستباف و ماشینی) کرده و آن را مربوط به صادراتمحور نبودن فرش ایرانی میداند. این گفته حسینیکیا بدان معناست که صنعت فرش که عصاره هنر ایرانیها و تنها میراث باقیمانده آنها از پیش از میلاد مسیح است، همچون سایر صنایع گرفتار رکود شده است. رکودی که اولین قربانیاش، تولیدکننده و بافنده فرش است.
رکود موجب میشود که فرش ایرانی روی دست تولیدکنندهاش بماند. همان محصولی که به پشتوانه این همه کارگاه خانگی برای تولید فرش دستباف و کارخانهِ برای فرشماشینی، ظرفیت تولید مازاد بر نیاز کشور و صادارت را دارد اما مشکل اینجاست که حتی در سبد خانوارهای ایرانی؛ خرید فرش جزء اولویتهای دست چندم است که شاید هر ده یا بیست سال یکبار ضرورت آن را احساس کند.
امیر بهزادیان (عضو اتاق بازرگانی) در توضیح علت کماهمیت شدن خرید فرش برای خانوارهای ایرانی میگوید: یک خانواده وقتی بسیاری از نیازهای خود را تامین کرده باشد شروع به خرید یا تعویض فرش میکند. باتوجه به اینکه در چند سال اخیر قدرت خرید مردم کاهش داشته و حقوق کارمندان و کارگران همسان با هزینهها افزایش پیدا نکرده، دیگر این قشر به فکر خرید فرش نیست بلکه اولویتهای دیگری دارد که باید به آنها برسد.
بیکاری یک میلیون کارگر قالیباف
به گفته سیدمرتضی عراقچی (نائب رئیس دوم اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران) با از رونق افتادن صادارت فرش دستباف ایران که علت آن افت صادارت به اروپا و آمریکاست، حدود ١ میلیون کارگر قالیباف در سالهای اخیر بیکار شدهاند: زمانی ٦ میلیون مترمربع فرش دستباف در ایران تولید میشد، اگر فرض را بر این بگیریم که هرکدام از کارگران قالیباف در سال ٣ متر فرش تولید میکردند، نتیجه این میشد که ٢ میلیون کارگر قالیباف در کشور وجود داشتند. اما با کاهش تولید به علت افت قدرت خرید و صادارت؛ تولید فرش دستباف امروز نصف میزان گذشته شده و این یعنی بیکاری ١ میلیون کارگر قالیباف که قطعا بیکاری آنها تبعات اجتماعی فراوانی دارد. چراکه حالا آنها مجبور هستند برای تامین هزینههای زندگی در حاشیه شهرها برای خود کاری دست و پا کنند.
نائب رئیس دوم اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران تاکید دارد که دولت برای حمایت از فرش دستباف کار ویژهای انجام نداده است. عراقچی اینطور میگوید: اگر برای مثال یک کارخانه خودروسازی دچار مشکل شود انواع و اقسام حمایتهای دولتی را بالای سر خود دارد اما برای بیکاری ١ میلیون کارگر قالیباف کسی کَکَش هم نمیگزد. مگر سرنوشت این کارگران مهم نیست؟! و اینکه چه مشکلاتی را باید از سر بگذارنند آنهم برای به دست آوردن یک لقمه نان؟!
عراقچی اعتقاد دارد؛ اگر صادارات راه بیافتد تمام کارگاههای تولیدی و بافندگی رونق میگیرند لذا اگر دولت میخواهد کاری انجام دهد باید تمرکزش را بر حمایت از صادرات بگذارد.
او یک آمار کوتاه هم ارایه میدهد و میگوید: صادرات فرش از ١ میلیارد و ٦٠٠ تا ٧٠٠ میلیون دلار هم اکنون به کمتر از سال ٤٠٠ هزار دلار رسیده و این یعنی به یک، پنجم کاهش یافته. ضرر این کاهش هم درنهایت متوجه تولیدکننده است. دولت باید برای صادارت مشوق درنظر بگیرد. پنج درصدی که در گذشته دولت به عنوان مشوق صادارت تعیین کرده بود، تنها جبران ضرری را میکرد که از ناحیه افت صادرات متحمل شده بودیم.
نائب رئیس دوم اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران اعتقاد دارد که از مصرفکننده داخلی هم که چرخ زندگیاش برای ابتداییترین مخارج لَنگ میزند، نمیتوان انتظار داشت که فرش دستباف بخرد. عراقچی میگوید: فرش آنهم از نوع دستبافش را وقتی مصرفکننده داخلی میتواند بخرد که سایر هزینههای زندگیاش را تامین کرده باشد. در اینصورت اگر پول اضافهای برایش مانده باشد آن را برای خرید فرشی با این کم و کیف کنار میگذارد.
کاهش ظرفیت تولید کارخانههای فرش ماشینی
کارگاههایی که فرش ماشینی در آنها تولید میشود هم کم و بیش مشکلاتی مشابه دارند با این تفاوت که تسخیر بازارهای داخل کشور را برای خود هدفگذاری کردهاند. منتها عواملی همچون واردات و تولید مازادِ بر مصرف داخل و کمبود نقدینگی در بازار موجب شدهاند که این صنعت هم با رکود مواجه شود.
آنگونه که محمدهادی کمالیان (رییس اتحادیه فروشندگان فرش ماشینی) میگوید؛ مجموع مشکلات موجب شده واحدهای تولیدکننده؛ تعداد شیفتهای کاری خود را کاهش دهند تا تولید برایشان بهصرفه شود. او میگوید: این واحدها ظرفیت کار با تمام ظرفیت خود را دارند و تنها در اینصورت اشتغال ایجاد میشود اما به آن شرط که مازاد تولید صادر شود چراکه بازار داخل به تنهایی کشش این حجم از تولید را ندارد. در غیر اینصورت این مازاد باقیمانده در کشور به رکود دامن میزند. لذا دولت باید زمینه را برای صادارت فرش ماشینی فراهم کند در غیر اینصورت رقابت تولیدکنندگان در عین کمبود نقدینگی موجب تعطیلی پشت سرهم کارگاهها میشود.
به گفته کمالیان، بازار فرش ماشینی در سال ٩٦ افت فروش ٢٠ درصدی را نسبت به سال پیش از آن تجربه کرده است. او میگوید: در این بازار آشفته؛ توزیعکننده بابت فروش فرشها در بازار از مشتریان خود چک میگیرد. چکهایی که وصول آنها به علت کمبود نقدینگی در بازار امری دشوار است. حالا با این دشواری که در چرخه بازار پیش آمده، توزیعکننده باید پول خرید محصول تولیدکننده را به موقع بپردازد. تولیدکنندهای که هزینههای تولید برایش بالا رفته است.
قوانین حمایتی نمیکنند
با همه این شرایط در قوانین ایران تولیدکنندگان فرش (کارگر و کارفرما) حمایت چندانی را بالای سر خود ندارند و تنها طرحی که وجود دارد، طرح حمایت از هنرمندان و استادکاران صنایع دستی است که در صحن علنی مجلس در حال بررسی است. مواردی همچون بیمه قالیبافان و تشکیل صندوق حمایت از هنرمندان صنایع دستی و ارائه تسهیلات مسکن در این طرح گنجانده شده است. همچنین قرار شده محلی واحد برای فروش و عرضه صنایع دستی داخلی (فرش دستباف و…) تعیین شود تا با کمک نمایشگاهی از صنایع دستی که فرش دستباف هم یکی از آنهاست، هم صادارت افزایش یابد و هم مشتری داخلی به خرید ترغیب شود.
داریوش اسماعیلی (عضو کمیسون صنایع و معادن مجلس و نماینده شهرستانهای سروستان، خرامه و کوار) دیگر مطلعی است که به سراغ او رفتهایم. او نظرش را اینطور میگوید: ما در مجلس نتیجه گرفتیم برای حمایت از صنایع دستی ازجمله فرش دستباف که میراث کهن و یک صنعت قدیمی ایران است؛ قانونی بگذاریم. در همین راستا هم طرح حمایت از هنرمندان و استادکاران صنایع دستی را در کمیسیون تخصصی مربوطه تصویب کرده و به صحن علنی مجلس فرستادهایم. البته فرش را بعدا به آن اضافه کردیم تا امکانات و تسهیلاتی برای تولیدکنندگان آن فراهم کنیم. به هر حال این صنعت هم مانند سایر صنایع دارای رکود است و میدانیم که گرایش مردم به سمت خرید فرشهای ارزانقیمت است.
درنهایت از آنجا که در حمایت از تولیدکنندگان فرش ماشینی هیچ قانونی وجود ندارد و در شرایطی که به گفته کمالیان ٦٠٠ واحد فعال در بخش تولید فرش ماشینی وجود دارد که همگی درگیر مشکلات جاریِ این صنعت شدهاند، و ازسوی دیگر بیمه کارگران قالیباف هم با مشکل تامین منابع از سوی دولت مواجه شده تا آنجا که در سه سال گذشته تعداد قالیبافانی که بیمه آنها قطع شده، افزایش یافته است و باز در شرایطی که بیکاری و افت تولید به شدت به معیشت کارگران صنعت فرش آسیب زده است، بهنظر میرسد دولت باید هم در تولید و هم صادرات فرش سیاستهای جدیدی را درپیش بگیرد و بهجای سادهپنداری و تکیه بر صادرات نفت، در جستجوی بازارهای منطقه برای فرش ایرانی دستکم در میان کشورهای همسایه باشد. تنها در این صورت است که تولیدکننده و توزیعکننده فرش امکان ادامه حیات دارند و تنها در این صورت کارگر مشغول به کار در صنعت فرش نیز بهجای روی آوردن به حاشیه شهرها و ورود به مشاغل کاذب، به ادامه کار دلخوش میشود.
گزارش: پیام عابدی