نشست سران اتحادیه اروپایی در آخرین ساعات روز پنجشنبه ١٥ اکتبر، یک سند همکاری با ترکیه درباره مهاجرت از این کشور به مرزهای اروپایی را مورد تأیید قرار داد. در این سند ضمن تأکید بر لزوم همکاری بروکسل – آنکارا برای مهار و مدیریت بحران پناهجویان در قبال پذیرش تعهداتی از سوی ترکیه، این اتحادیه نیز متعهد به افزایش کمکهای نقدی به میزان حدود سهمیلیارد یورو، تسهیل صدور ویزا برای اتباع ترکیه و همچنین تسریع در روند پیوستن این کشور به اتحادیه اروپایی شده است.
در کمتر از یک روز بعد از این تصمیم سران اتحادیه اروپایی، مقامات ترک و بهویژه «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهوری اسلامگرای این کشور ضمن انتقاد از رویکرد اروپاییان درباره جایگاه ترکیه و مشکل پناهجویان، واکنش نشان دادند. در عکسالعمل رهبران ترکیه هر چند تلویحا یک خشنودی نسبت به تصمیم اتحادیه اروپایی مشاهده میشود، اما به موازات آن بهنظر میرسد آنان سعی در چانهزنی سیاسی- اقتصادی نسبت به پذیرش بیشتر نقش دولت آنکارا درباره معضل پناهجویان و بهطورکلی موقعیت ژئوپلیتیک این کشور و بالابردن نرخ معامله دارند. چنانچه اردوغان بلافاصله با اظهار اینکه اروپاییان خیلی دیر به نقش ترکیه و مشکل پناهجویان پی بردند، بیش از هر چیزی بر تحصيل مخارج حدود هشتمیلیارد دلاری این پناهجویان بر اقتصاد کشور تأکید کرده و بهنوعی میزان پول پیشنهادی اتحادیه اروپایی را ناکافی دانسته است. از طرف دیگر اردوغان که در فاصله دو هفته باقي مانده به برگزاری انتخابات سرنوشتساز پارلمانی اول نوامبر تمامی تحرکات داخلی و خارجی خود را بر کسب اکثریت آرا برای تشکیل دولت تکحزبی متمرکز کرده است، این بار هم در قامت یک رهبر کاریزماتیک که دغدغه منافع ملی را ظاهرا مدنظر خود دارد، ضمن اینکه «درِ باغ سبز» را به همتایان اروپایی خود نشان میدهد، سعی میکند تا جایگاه تعیینکننده خویش را در تحولات آتی اثبات کرده و در افکار عمومی داخلی مسیر پیروزی حزب عدالت و توسعه را هموار کند. اگر به روند حرکتی پناهجویان در سالهای اخیر بهدرستی و بهصورت علمی و عینی نگاه شود، بخش اعظم و اکثریت مطلق این پناهنده شدگان به طرف اروپا را مهاجران آفریقایی و بهویژه پناهندگان اقتصادی تشکیل میدادند، ولی در یک سال گذشته موج سهمگینی که ظاهرا اروپاییان را به وحشت انداخته است، مربوط به پناهجویان جنگی سوری، افغان و عراقیاي میشود که از مبدأ ترکیه راه یونان و اروپا را در پیش میگیرند. هرچند این موج یکشبه ایجاد نشده است و بستر عینی آن در تحولات و فروپاشی ساختارهای ملی در کشورهای منطقه وجود دارد، اما «سونامی پناهجویان» در شکل و مقیاس کنونی آن یک قطعه از پازل بازی ترکیه و اردوغان بود که معمولا عادت دارد در شرایط شکست با فرار به جلو دیگران را هم درگیر موضوعاتی کند که معامله حول آن باید در آنکارا رقم بخورد. به همین دلیل چالشهای فعلی بین ترکیه و اتحادیه اروپایی بیش از اینکه ارتباطی با پیوستن این کشور به اتحادیه اروپایی داشته باشد بیشتر معطوف به تفهیم این موضوع به شرکای اروپایی میشود که نباید نسبت به دست باز اردوغان برای سرکوب مدنی جامعه و ماجراجوییهای منطقه آنکارا در تحولات آینده واکنش انتقادی از خود نشان دهند. اردوغان که امروز از یکطرف شمشیر عثمانی و اقتدارگرایی شخصی خود را بر سر جامعه مدنی، احزاب اپوزیسیون، رسانههای منتقد و اقلیت ٢٠درصدی کردها در اتحاد با چپهای ترکیه فرود میآورد، از طرف دیگر سعی میکند با باجخواهی از اروپاییان به دلیل شناخت ضعفهای آنان، بهجد میخواهد یک حاشیه امن و مصونیت را برای خود و حزب حاکم فراهم کند. سکوت اتحادیه اروپایی و واشنگتن در قبال سیاستهای سرکوبگرایانه اردوغان نسبت به جامعه مدنی، قلعوقمع رسانهها و روزنامهنگاران منتقد، بازگذاشتن دست داعش برای انجام اقدامات تروریستی علیه اپوزیسیون کردی- چپ و مهمتر از همه گنجانیدن پکک و گروههای رادیکال چپ ترکیه (اصلیترین نیروهای مبارز علیه داعش) در طیف گروههای تروریستی، دقیقا در همین چارچوب رقم خورده است. در حالی که دیگر «مرغ پخته» هم به ارتباط دوسویه اردوغان با تروریستهای داعش پی برده است، این سکوت اروپاییان «مابهازای» این سیاست باجخواهانه است. دولت آنکارا با بسترسازی و گسیل موج پناهجویان خاورمیانه به سوی اروپا و درک درستی که از بیاعتباری ادعاهای حقوق بشری و جذب پناهجویان در جوامع اروپایی دارد، بهخوبی توانسته است این سیاست تخریبی را به پیش برده و یک مصونیت آهنین را برای اقدامات سرکوبگرایانه داخلی و ماجراجوییهای خود در منطقه فراهم کند. بههمیندلیل در آستانه انتخابات پارلمانی اول نوامبر اردوغان با محوری قراردادن بحث پناهجویان در طیف اروپایی و استفاده از اختلافات گسترده بین مسکو – واشنگتن درباره معادلات بینالمللی و اوضاع سوریه، این گروه از کشورها را در انفعالی قرار داده تا در هفتههای آینده چنانچه دست به مهندسی انتخابات و تقلب برای حفظ قدرت زد، هیچ صدای مخالفی از غرب به گوش نرسد.