در برنامه ششم توسعه، اجازه تغييركاربري ۵۰۰ هزار هكتار از منابع طبيعي صادر شده است
جنگلهاي زاگرس، آهسته آهسته درحال تبديل شدن به مزارع و باغ هستند. کشاورزان، با شخمزدن جنگلهاي زاگرس، موجب ازبينرفتن آنها شدهاند.
قانون-توسعه در ايران با محيطزيست سرجنگ دارد؛ بحران زيست محيطي فعلي، پيامد اجراي صدها طرح بهاصلاح توسعهاي در كشور است. يكي از طرحهايي كه خسارتهاي جبران ناپذير به توان اكولوژيك اين سرزمين وارد كرده است، طوبي است.
طرح طوبي، يكي از فاجعههاي دوران وزارت عيسي كلانتري در وزارت جهاد كشاورزي است؛ يك خودكفايي ديگر كه اين بار بهبهاي نابودي خاك ايران تمام شد. طرحی که در اوايل دهه 70 در كشور بهدستور كلانتري، وزير وقت اجرا شد. در طرح طوبي، زمین به باغداران واگذار شد و تسهیلات دولتی نيز دراختیار آنان قرار ميگرفت. طوبي براي خودكفايي ايران در تولید روغن، اجرايي شد. براساس شواهد، نهالهای زیتونی واگذار شده به باغداران در طرح طوبي، هماكنون پس از گذشت بيش از دو دهه بهثمر ننشستهاند. اما اين طرح علاوهبر هدر رفتن بيتالمال براي ايجاد باغهاي بيثمر، زمينهساز تغييركاربري اراضي كشاورزي در ايران نيز بود. تغييركاربريهايي كه سرانجام آن، فرسايش و نفوذناپذيري خاك و سيلابهاي اين روزهاي كشور است. بهگفته برخي مديران وزارت جهاد کشاورزی،در سه دهه گذشته بیش از پنج میلیون هکتار از اراضی ملی برای اجرای طرحهای کشاورزی واگذار شده که در بیشتر این اراضی، نهتنها طرح اجرا نشده بلکه اراضی واگذار شده به سمت سایر کاربریها تغییر جهت یافتهاند که نتیجه امر، تشکیل دهها هزار پرونده تخلف در محاکم قضایی کشور است».
طوبي ديگري در راه است
اما بهنظر ميآيد مسئولان قصد عبرت گرفتن از فاجعههاي گذشته را ندارند و طرح ديگري مانند طوبي در راه است.
قانون در برنامه ششم توسعه از يك طرف بهدليل بحران آبي بر عدم افزایش سطح کشت تاكيد كرده اما از طرفي ديگر به 500 هزار هكتار از اراضی دیم که شیبدار با بارشهای حدود ۳۰۰ میلی متر هستند، اجازه تغييركاربري به باغ داده شده است. تناقضي آشكار در برنامه ششم توسعه كه تير خلاصي بر منابع آبي و طبيعي كشور است.
طرحي كه زاگرس را باغ ميكند
يكي از نگرانيهاي اصلي اجراي اين طرح برنامه ششم توسعه، افزايش سرعت تخريب جنگلهاي زاگرس است؛ چرا كه در حال حاضر جنگلها با معضل تغييركاربري، دست و پنجه نرم ميكنند. جنگلهاي زاگرس، آهسته آهسته درحال تبديل شدن به مزارع و باغ هستند. کشاورزان، با شخمزدن جنگلهاي زاگرس، موجب ازبينرفتن آنها شدهاند. بهگفته كارشناسان، شخم زدن سطح منابع طبیعی و جنگلها سبب میشود تا قسمتهای زیرین خاک در معرض جریان هوا قرارگرفته و رطوبت خود را از دست دهند که این مساله، موجب خشكي درختان و تخريب تدريجي جنگلهاي زاگرس خواهد شد. براساس آمار، جنگلزدايي در ايران شروع شده و هر روز بر شدت آن افزوده ميشود؛ در 70 سال گذشته، هفت ميليون هكتار از جنگلهاي زاگرس از بين رفته و درحال حاضر تنها پنج ميليون هكتار جنگل باقي مانده است.
بسياري از وزارتخانهها با تصميمات غيركارشناسي، موجب از بين رفتن هزاران هكتار از اين جنگلها شدهاند.
بهعنوان مثال، جهادكشاورزي در جنگلهاي زاگرس بهصورت مجاني زمين و آب در اختيار كشاورز و باغدار قرار ميدهد كه به كشاورزي بپردازند. درخت بلوطي راكه 500 سال عمر ميكند، ريشه در آب دارد و نيازي به آبياري ندارد، قطع ميكنند، جنگل را به باغ تغيير كاربري ميدهند و در آن درخت سيبي ميكارند كه عمر نهايت 15 ساله دارد و براي توليد يك كيلوي آن، 840 ليتر آب نياز است. حال تصور كنيد اين بند از برنامه ششم توسعه هنگاميكه به اجرا درآيد، چه فاجعه در زاگرس رخ خواهد داد.
تير خلاص برنامه ششم توسعه بر محيط زيست
بسياري از كارشناسان و فعالان محيط زيست، برخي قانونهاي برنامه ششم توسعه را تير خلاصي بر پيكر محيطزيست ناتوان ايران ميدانند. مسعودامير، فعال محيط زيست درباره تغييركابري 500هزار هكتار از اراضي منابع طبيعي، گفت:« این محتوای بند (ج)، یکی از بندهای برنامه توسعه است. برنامه ششم توسعه، اشکالات عدیدهای دارد.
برنامه ششم توسعه، به ۱۵۰ میلیارد متر مکعب آب نيازدارد؛درحالي كه ۸۷ میلیارد متر مکعب آب موجود است.بايد 500 هزار هکتار از اراضی منابع طبیعی که شیبدار و بارش سالیانه بالایی دارند، در اختیار مردم قرار بدهیم.
البته مالکیت آنها واگذار نميشود بلكه بهصورت اجارهای در اختیارآنان قرار ميگیرد تا به باغ تغييركاربري يابد.
این اتفاق منجر به زمین خواری، انتظار بیش از اندازه از بدنه اکولوژیک سرزمین و تغییر کاربریهای غیرمجاز شده، چون متاسفانه گاهی این طرحها در اجرا به فساد آمیختهاند و گاهی نيز در دستورالعملها، ابهاماتی هست که زمینه را برای این فساد آماده میکند».
او با تاكيد بر اينكه آبياري باغها بهصورت دیم تنها يك روياست، افزود:«آبياري بهصورت ديم براي هميشه رخ نميدهد و دوباره مجبور به برداشت آبهاي سطحي و زيرزميني خواهيم بود.
در برخی نقاط کشور که بارش سال گذشته ما ۷۰۰ میلی متر بوده، باغهایی داریم که حالت دیم دارند اما همان باغ های دیم با همین بارش ۷۰۰ میلی متر نيز با پمپ، آب رودخانه و چاه مشروب ميشوند».تغييركاربري همچون آتشي زير خاكستر، آهسته آهسته منابع طبيعي كشور را نابود ميكند، بند جيم قانون برنامه ششم توسعه اين آتش زير خاكستر را شعلهور كرده و بلاي جان منابع طبيعي كشور ميشود و پيامد اين واگذاري ميلي، تشديد بحران آبي، خشكسالي، هجوم ريزگردها و نابودي سرزميني كهني بهنام ايران است.