رابطه مشکوک نيروهاي آمريکايي با گروه داعش همواره مورد توجه ناظران سياسي و تحليلگران امور بينالمللي بوده است. در ماههاي اخير، دولت روسيه و سوريه چندينبار به همکاري آمريکا با گروه داعش در مناطق «ديرالزور»، «رقه»، «ابوکمال» و همچنين در جنوب شرقي اين کشور به ائتلاف به رهبري آمريکا و نهادهاي بينالمللي شکايت کردهاند، اما هربار اين اتهام با تکذيب مقامات واشنگتن روبهرو شده است. از همان روزهاي پيشروي نيروهاي متحد آمريکا بهسوي رقه، بسياري از منابع مستقل و شاهدان عيني با ارسال خبر و بعضي ويدئوهاي شخصي نشان ميدادند که نيروهاي داعش بهصورت مسلح و از ميان صفوف اين نيروها، بهراحتي از رقه خارج ميشوند. از طرف ديگر، امروز بعد از ضدحمله داعش در شهر ابوکمال سوريه و بازپسگيري دوباره اين شهر مهم و استراتژيک که چند روز قبل بهدست ارتش سوريه و متحدان آن آزاد شده بود، اين واقعيت اثبات شد که داعش با همه ضرباتي که خورده است، بهراحتي هيچ موضع و جبههاي را ترک نميکند. بالاخره در چند روز اخير، با انتشار فيلمهاي تقريبا واضع و غيرقابلترديد مشخص شد که خروج داعش از شهر رقه بيش از آنچه فرار مخفيانه نيروهاي پراکنده آنان از ميدان جنگ باشد، درراستاي سناريو و توافقی محرمانه بين اين گروه با فرماندهان نظامي آمريکا و نيروهاي کُرد متحد آن بوده است و اتفاقا همين ويدئوها بهخوبي نشان ميدهد که نيروهاي مسلح خارجي داعش بههمراه حدود چهارهزار نفر از خانوادههاي آنان، درحاليکه همگي مسلح بوده و حتي جليقههاي انتحاري به کمر بسته بودند، در کمال امنيت و بدون هيچ مانعی از بين صفوف محاصرهکنندگان خود از شهر خارج ميشوند.
با انتشار دهها فيلم و ويدئو و همچنين اظهارات فرماندهان ميداني جنگ بين نيروهاي سوريه دموكراتيک و گروه داعش مبنيبر توافقی دوطرفه براي خروج همه نيروهاي داعش، ازجمله اعضاي خارجي آن، از شهر رقه که بسياري از آنان تحت حمايت همين نيروهاي ائتلافي بهسمت جبهههاي جنگ با ارتش سوريه نقل مکان کردهاند، ديگر هيچجاي ترديدي براي اين گمانهزني که واشنگتن از داعش بهعنوان يک کارت بازي استفاده ميکند، باقي نميماند. روسها نيز که بيش از همه بر اوضاع ميدانهاي جنگ در سوريه اشراف عملياتي و اطلاعاتي دارند و بهصورت مستمر با «مانيتورينگ» مناطق درگيري وضعيت را لحظهبهلحظه رصد ميکنند، بارها از نقلوانتقال نيروهاي داعشي و ديگر تروريستها در مناطق تحت اشغال نيروهاي آمريکايي و متحدان محلي آنان در تأييد اين وضعيت و چرايي بسياري از حملات غافلگيرکننده نيروهاي داعشي در جبهه ديرالزور، رقه و جديدترين مورد آن شهر مرزي ابوکمال، اسناد بسياري را منتشر کردهاند. همواره اعتراض مقامات سياسي و فرماندهان ميداني روسيه از اين وضعيت با تکذيب آمريکاييها روبهرو ميشد و روسها و دولت دمشق را متهم به اتهامزني بدون دليل ميکردند. چنانچکه قبل از ضدحمله و اشغال دوباره شهر ابوکمال، يكي از فرماندهان نظامي روسيه، از فرماندهان نظامي آمريکايي پرسيد: «چرا تروريستها با فناوري نظامي و تسليحات سنگين در مناطق تحت کنترل ائتلاف بينالمللي حضور داشته و اين شبهنظاميان قصد دارند حملات جديدي را به ارتش سوريه در منطقه بوکمال ترتيب دهند»؛ اما هيچ پاسخ قانعکنندهاي دريافت نکردند و در کمتر از ٢٤ ساعت بعد با حمله داعش اين شهر دوباره به تسخير آنان درآمد. اين حکايت بارها در جبهه ديرالزور نيز اتفاق افتاده است و نيروهاي داعش در زير پوشش امنيتي نيروهاي تحت حمايت آمريکا بهصورت مستمر به ارتش سوريه و متحدان آن حمله ميکنند.
هماکنون همه گمانهزنيها درباره همکار درباره نيروهاي آمريکايي با داعش با وقايع و اسناد جديدي که منتشر شده، قابل اثبات است. بايد سؤال کرد که هماکنون چه اتفاقي افتاده است که داعش بهصورت کاملا مسلح و هماهنگ در توافق با نيروهاي آمريکايي و متحدان منطقهاي آن، نه تنها از مناطق مورد نظر ائتلاف خارج ميشوند که همچنان با حفظ وضعيت جنگي خود از بين صفوف آنان به نيروهاي ارتش سوريه و متحدان آن حمله ميکنند. همه اين تحرکات توطئهگرايانه تابع سناريويی کاملا هماهنگ انجام شده است و در آستانه پيروزي ارتش سوريه در جنگ، واشنگتن براي حفظ توازن قدرت و شرايط جنگي که بهانه حضور آنان در اين کشور است، سعي دارد از بقاياي داعش و ديگر تروريستها براي جلوگيري از پيروزي کامل ارتش سوريه استفاده کند. موضوع حتي فراتر از دولت اسد و معادلات داخلي اين کشور است و از آنجا که سوريه ميدان جنگ نيابتي منطقهاي و بينالمللي بين گروهبنديهاي رقيب است، خاتمه جنگ در اين کشور به همان نسبت که يک پيروزي براي اسد و متحدان اوست، شکستی براي نيروهاي شورشي و سياست استراتژيک محور واشنگتن-رياض-تلآويو هم خواهد بود. در خاورميانه همه رخدادهاي سياسي و نظامي در ارتباطی سيستماتيک باهم قرار دارند و حتي آنچه امروز در لبنان با استعفاي تحميلي «سعد حريري»، نخستوزير اين کشور، ازسوي رياض انجام گرفته است، قطعهای ديگر از همين پازل بيثباتسازي و رقابت منطقهاي است. داعش نيز به سرنوشت «القاعده» دچار شده است و اين گروه از اين پس مستقيما به عنوان يک کارت بازي در سياست استراتژيک آمريکايي نقش «محلل» را بازي ميکند و جايگاه بدون قلمرو آن، اينک مصونيت حفظ موجوديت تخريبگر آنان را تضمين ميکند.