در داخل لبنان و نقش اين کشور در منطقه داراي پيامدهايي است که نميتوان آن را ناديده گرفت. اين رويداد به احتمال زياد آغازي براي تحولات امنيتي و نظامي خطرناکی از سوي اسرائيل خواهد بود. حملات لفظي جنونآميز مقامات سعودي در ماههاي اخير عليه حزبالله از يک سو و چنگ و دندان نشاندادن رژيم صهيونيستي از سوي ديگر نمايانگر توافقي بين عربستان و اسرائيل براي طراحي نقشهاي عليه حزبالله و برکناري ميشل عون بهعنوان متحد جريان ٨ مارس و مورد حمايت حزبالله است. اظهارات ايگيدور ليبرمن، وزير جنگ اسرائيل، در واکنش به استعفاي الحريري و تأکيد بر اينکه ارتش اسرائيل آماده رويارويي با همپيمان ايران در لبنان است و استراتژي جديد آمريکا درباره ايران و همپيمانان منطقهاياش را بايد در راستاي توافقي گسترده براي تهاجم اسرائيل به لبنان ارزيابي کرد؛ تحولي که در صورت وقوع، ايران را نیز درگير خواهد کرد.
لبنان يک سال پس از عبور از بحران خلأ قدرت و توافق گروههاي ٨ و ١٤ مارس براي انتخاب ميشل عون به رياست کشور با استعفاي غيرمنتظره سعد الحريري، نخستوزير، بار ديگر وارد مرحله ديگري از بحران سياسي شده است. سعد الحريري روز شنبه پس از ملاقات با محمد بنسلمان، وليعهد پادشاهي سعودي، با قرائت بيانيهاي شديداللحن و متهمکردن ايران به دخالت در امور لبنان از طريق حمايت از حزبالله بهعنوان دولت موازي، استعفاي خود را از رياست دولت کشورش اعلام کرد. نخستوزير مستعفي لبنان تاکنون دليل موجهي جز اتهامزني به ايران و حزبالله براي اين اقدام اقامه نکرده است. رئيسجمهور لبنان نيز در بيانيهاي اعلام کرد از طريق تماس تلفني سعد الحريري در جريان استعفا قرار گرفته و منتظر بازگشت سعد الحريري به کشور و آگاهي از انگيزه او دراينباره است؛ هرچند با ادعاهاي الحريري در بيانيه استعفا و آگاهي از تلاشها براي ترور او و تشريح اوضاع سياسي کشورش به شرايط قبل از ترور پدرش، رفيق الحريري، در سال ٢٠٠٥، بعيد به نظر ميرسد که او حداقل در آيندهاي نزديک برنامهاي براي بازگشت به لبنان داشته باشد.در گمانهزني اکثر تحليلگران در بيان دلايل استعفاي الحريري عمدتا بر نقش پررنگ عربستان تأکيد شده که به نظر ميرسد کاملا مقرون به صحت است. روشن است مشکلات اداره کشور و تشکيلات موازي اشارهشده سعد الحريري در بيانيه استعفا، دليلي موجه بر اين تحول سياسي مهم و موضوعي جديد در عرصه سياسي لبنان نيست. کشمکش سياسي بين گروههاي ٨ و ١٤ مارس و خاليبودن پست رياستجمهوري به مدت دو سال تنها بخشي از واقعيتهاي سياسي لبنان است. شيوهاي که الحريري براي اجراي سناريوی استعفا انتخاب کرده و ادبيات او در بيانيه استعفا، به طور مشخص نمایانگر رويکرد عربستان در مقابل ايران و نقش پررنگ عربستان سعودي در طراحي و توافق پشت پرده بين الحريري و سعودي براي ايجاد بحران خلأ قدرت و بيثباتکردن لبنان است. به بيان ديگر شيوه كنارهگيري الحريري نمايانگر اين است که از يک سو سعد الحريري ابزاري در دست عربستان است براي هدف قراردادن امنيت و ثبات لبنان و برهمزدن فضاي مثبتي که پس از برطرفشدن بحران رياستجمهوري اين کشور است به وجود آمده و از سوي ديگر تلاش شاهزاده ماجراجوي اين کشور براي حفظ آخرين جاي پاي خود در منطقه پس از تحمل شکستهاي سياسي در سوريه و عراق و گيرکردن در باتلاق يمن. از سوي ديگر شوک سياسي اين تحول مهم -که به قول وليد جنبلاط، لبنان در وضعيت کنوني توان تحمل آن را ندارد-
در داخل لبنان و نقش اين کشور در منطقه داراي پيامدهايي است که نميتوان آن را ناديده گرفت. اين رويداد به احتمال زياد آغازي براي تحولات امنيتي و نظامي خطرناکی از سوي اسرائيل خواهد بود. حملات لفظي جنونآميز مقامات سعودي در ماههاي اخير عليه حزبالله از يک سو و چنگ و دندان نشاندادن رژيم صهيونيستي از سوي ديگر نمايانگر توافقي بين عربستان و اسرائيل براي طراحي نقشهاي عليه حزبالله و برکناري ميشل عون بهعنوان متحد جريان ٨ مارس و مورد حمايت حزبالله است. اظهارات ايگيدور ليبرمن، وزير جنگ اسرائيل، در واکنش به استعفاي الحريري و تأکيد بر اينکه ارتش اسرائيل آماده رويارويي با همپيمان ايران در لبنان است و استراتژي جديد آمريکا درباره ايران و همپيمانان منطقهاياش را بايد در راستاي توافقي گسترده براي تهاجم اسرائيل به لبنان ارزيابي کرد؛ تحولي که در صورت وقوع، ايران را نیز درگير خواهد کرد.
استراتژي و رويکرد خصمانه دونالد ترامپ در قبال ايران، سندسازي اخير کاخ سفيد عليه ايران درباره واقعه حوادث تروريستي سالهاي گذشته از طريق القاعده و طالبان، ضربآهنگ مستمر رژيم صهيونيستي براي اخلال در روند اجراي توافق هستهاي و تلاش بيوقفه براي برهمزدن آن و نهايتا اقدامات عربستان براي ايجاد مانعي در مقابل توفيقات و دستاوردهاي ايران در منطقه که با پيروزيهاي پيدرپي نيروهاي عراق و سوريه بر داعش توازن منطقه را بهشدت به نفع ايران برهم زده است، جملگي ميتواند دستمايه نگرانکنندهای براي آغاز بحران در لبنان و کشاندن پاي ايران در آن باشد؛ بنابراین ضروري است از هماکنون براي مواجهه با چنين تحولي با درنظرگرفتن همه جهات با محوريت منافع ملي و خنثيسازي طرحهايي که هدف شوم آن کشاندن ايران به باتلاق بحران و جنگي ديگر است، چارهاي انديشيده شود. در کنار دلنگرانيهاي ناشي از پيامد بحران سياسي و امنيتي لبنان، تقارن استعفاي الحريري با سفر دکتر ولايتي به لبنان و ملاقاتهاي گسترده با مقامات اين کشور و ازجمله سعد الحريري گذشت. اگرچه ظاهرا ارتباطي منطقي بين اين رويداد مهم و سفر مقام ايراني وجود ندارد؛ ولي نميتوان جايگاه نسبتا پررنگ اين سفر در پازل استعفا و اجراي سناريوي مربوط به آن را ناديده گرفت. براساس اخبار منتشرشده، نخستوزير مستعفي لبنان قبل از ديدار با ولايتي به عربستان ميرود و يک روز پس از اين ملاقات با پرواز به رياض و ملاقات با محمد بن سلمان، بيانيه استعفاي خود را از طريق شبکههاي تصويري عربستان قرائت کرده است. معناي سياسي استعفا و سناريوي اجراي آن در واقع برخورد با ايران، گسترش سطح رقابت و نزاع سياسي عربستان با ايران به خارج از مرزهاي سوريه و عراق و يمن و ايجاد بحران در کشوري است که ايران جايگاه محکمي در آن دارد و در صورت وقوع جنگي در اين کشور چنانچه پيشتر ذکر آن رفت، ايران لاجرم يک طرف اصلي در اين تحول نظامي خواهد بود. نکته مهمتر درباره اتفاق ناخوشايند تقارن سفر دکتر ولايتي و استعفاي سعد الحريري بلافاصله پس از ملاقات با مقام ايراني و با قرائت بيانيه بهشدت ضدايراني، غفلت دستاندرکاران سياست خارجي در مديريت سفرهاي خارجي مقامات عاليرتبه کشور و به قول ظريفي يادآور اتفاق ناميمون سفر چائوشسکو به تهران است. بر کسي پوشيده نيست که هيچ رويداد و بحران سياسي هرگز بدون پيشزمينه اوليه و يکباره رخ نميدهد. رصد تحولات و پيشبيني رويدادهاي ناشي از آن از وظايف انکارناپذير دستاندرکاران سياست خارجي و به طور مشخص دستگاه ديپلماسي و اطلاعاتي است. نکته آخر درباره اين رويداد، پوشش خبري و ارائه تحليلهاي شفاف بهویژه از طريق رسانههايي است که با بودجه عمومي اداره ميشوند. گستردگي کانالهاي اطلاعرساني چه از طريق رسانههاي شنيداري و تصويري و چه در فضاي مجازي دسترسي اقشار مختلف جامعه را به اخبار و تحليلهاي خبري و سياسي بيش از هر زمان سهلالوصولتر کرده است. در چنين فضايي ارائه تحليلهاي يکسويه از سوي رسانههاي رسمي و با تکيه به کارشناساني که فقط از يک منظر به تحولات مينگرند، کمکي به افزايش اعتماد مردم به صداوسيما نخواهد کرد.
جاويد قرباناوغلي*
*مديركل وزارت خارجه دولت اصلاحات
شرق