آزادیها در فصلها و موسمهای خاص نمود پیدا میکنند و مثلاً اینطور میشود که یکباره درماههای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری بحث انجمن صنفی مطبوعات (پس از سالها خاکخوردن) مطرح میشود؛ اما فقط در همان سطح مطرحشدن باقی میماند و پیش نمیرود تا انتخابات تمام شود.
همدلی-آساره کیانی ـ گاهی به واسطه ماهیت حرفهات و آگاهی از اظهار نظرها (ای بسا غیرهمسو با چارچوبهای تعریفشده) ناگزیرید اخبار برخی شبکههای خارجی را هم دنبال کنید؛ نشستها و میزگردهایی که اهالی رسانه ایران را به اعتراضی گسترده علیه یک لایحه در دست رسیدگی و بررسی نهایی هیات دولت، دعوت میکند که قرار است برود به مجلس و اگر تصویب شود، روزگار روزنامهنگاران سیاه خواهد شد.
دارید با خودتان فکر میکنید که اگر هم کسی قصد اعتراض داشت، با دیدن این برنامهها، دیگر اعتراضش نمیآید؛ شاید انگ «خط گرفتن» و ای بسا «همکاری با رسانههای بیگانه» انتظارش را بکشد و همینطور که مشغول سرچکردن هستید؛ روی این تیتر تسنیم (خبرگزاری راست افراطی) کلیک میکنید «نگاهی به لایحهنویسی وحشتناک برای نظام رسانهای کشور».
از سالهای گذشته که پیشنویس این لایحه منتشر شده، تا هنوز ایراداتش رفع نشده؛ این را تسنیم میگوید و توضیح میدهد که «بر ایرادات و محدودیتهای آن افزوده هم شده»؛ ما البته این نکته را در نظر نمیگیریم که رسانههایی مثل تسنیم همیشه دستِ بازی در نوشتن و انتقاد داشتهاند و شاید اگر رئیسجمهور دلخواه آنها حالا بر مسند قوه مجریه نشسته بود، این انتقادات را وارد نمیدانستند (البته هیچ حدس و گمانی را نمیتوان به صورت قطعی مطرح کرد؛ حتی اگر تجربه، خیلی چیزها را به شما ثابت کرده باشد).
اما همه اهالی رسانه خوب میدانند که «محدودیت»، سیری همیشگی بوده؛ تا بوده همیشه یک عده آزادانه نوشتهاند و عدهای دیگر در محدودیت، غوطه خوردهاند؛ آزادیها در فصلها و موسمهای خاص نمود پیدا میکنند و مثلاً اینطور میشود که یکباره درماههای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری بحث انجمن صنفی مطبوعات (پس از سالها خاکخوردن) مطرح میشود؛ اما فقط در همان سطح مطرحشدن باقی میماند و پیش نمیرود تا انتخابات تمام شود.
راستش را بخواهید، موضوع آنچنان هم که فکر میکنید، پیچیده و وحشتناک نیست؛ تا بوده همین بوده؛ چنین لوایحی که پیش از این (در شهریور سال گذشته) مطرح و با مخالفت بسیاری از اهالی رسانه مواجه شد و بعد هم مسکوت ماند، همیشه بوده؛ منتها به اشکالی نانوشته و توافقشده میان مجریانش.
تدوینکنندگان لایحهای که تسنیم گفته باید جوابگوی رسانهها باشند، همان افرادی هستند که بعضا جزو خطقرمزیها محسوب میشوند؛ بخشی از انتقادات این رسانه، اینطور ذکر شده «در مادتین 19 و 22 این لایحه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، رئیس دادگستری استان، سازمان مدیرکل صداوسیمای استان، بازرس سازمان و نماینده مدیران مسئول استان، نمایندگان دادستان کل و یک قاضی بازنشسته، نماینده از هیئت نظارت بر مطبوعات و یک نماینده از شورایعالی سازمان برای تائید صلاحیت اعضا و تائید انتخابات تعیین شدهاند.»
خطوطی که مانع رواننویسی قلم بر سطور کاغذ شده، همیشه قرمز بوده و مگر اصلاً روزنامهنگاری هست که عادت نکرده باشد به چنین پستی و بلندیهایی که راه رفتن همراه با «سکندری خوردن» را به او آموخته؟ روزنامهنگار به چنین حد و مرزهایی خو کرده و خوب آموخته که چطور هم حرفش را بزند و هم هیچ اشاره مستقیمی به سوژه مورد نقد و بررسیاش نکند. سبک نگارش نویسنده را هم همین شرایط تعیین کرده و میکند و از قضا خواهد کرد.
یک روزنامهنگار ممکن است ناامید شود و دیگر تلاش نکند برای ایجاد تغییر؛ مثل مردمی که ممکن است در هر دولتی، ناامید شوند و بگویند دیگر نمیآیند رای بدهند! اما یک روزنامهنگار با محیط میآمیزد و همچنان نمیتواند با روزنامهنگاری صرف، زندگیاش را بچرخاند و باید خودش را بچسباند به مقامی، مسئولی چیزی، تا یک شغل دوم، سومی هم داشته باشد؛ بستگی به جناح روی کار آمده دارد؛ روزنامهنگاران آن جناح، خودشان را میچسبانند و اینطور میشود که در یک نگاه (از بیرون) یک روزنامهنگار ممکن است کمی احساس بیحرمتی (نسبت به خودش) داشته باشد.
چند روز پیش از داغشدن دوباره بحث لایحه نظام رسانه، آقای شمسالواعظین (یک روزنامهنگار پیشکسوت) در نمایشگاه مطبوعات نشسته بود و داشت میگفت که «روحانی برای آزادی مطبوعات هیچ کاری نکرد.» و این همان شمسالواعظینی است که سال گذشته زمان داغشدن بحث انجمن صنفی ر وزنامهنگاران، تمام ناامیدان را به امیدواری دعوت میکرد.