کلمه – نیما ارجمند: کودتایی که توسط عوامل سپاه در مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ در ایران روی داد بزرگترین لکه ننگی بود که بر دامان حکومتی نشست که هم نام اسلامی بر خود داشت هم جمهوری.
جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران گفته است که: ” در سالهای ۸۸ و ۸۹ با همکاری سایر دستگاهها با جریان فتنه و عوامل آن مقابله شد. مقابله با جریان فتنه کار پر افتخاری بود که ما در آن سالها انجام دادیم.”
تنها می شود یک سوال کلیدی از دادستان تهران پرسید که آیا سرکوب و همدستی با کودتاگران افتخار دارد؟ همه آنچه دادستان تهران و همفکرانش از اعتراضات ۸۸ با عنوان فتنه یاد می کنند بهت و حیرت و در ادامه اعتراضی بود که مردم به نتیجه انتخابات داشتند. مردم یک بار دیگر با دروغ بزرگی روبه رو شده بودند که این بار متقلبان با نگاه کردن در چشمان مردم تحویل شان داده بودند. اعتراض هایی که دادستان نام فتنه بر آن می گذارند و به مقابله به آن افتخار می کنند، تنها با خرد و تدبیر بزرگان نظام قابل حل بود. اما این بار تشنگان قدرت چشم بر حریت مردمان خیابان بستند و نتیجه آن شد که دیدیم.
ضرب و شتم، دستگیری های گسترده حتی از قبل از شروع انتخابات، به گلوله بستن مردم در خیابان ها، گاز اشک آور، باتوم، کهریزک، دادگاه های نمایشی. اگر این ها افتخار است، که ساواکی ها و قاضیان دادگاه های نظامی زمان شاه از این افتخارات زیاد دارند. فرق پس در چیست؟
کودتایی که توسط عوامل سپاه در مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ در ایران روی داد بزرگترین لکه ننگی بود که بر دامان حکومتی نشست که هم نام اسلامی بر خود داشت هم جمهوری. کودتایی که از ماهها قبل برای آن برنامه ریزی شده بود و از هشت ماه قبل تر مانور امنیت و ضد اغتشاش در خیابان های تهران توسط نیروی انتظامی برگزار شده بود. کودتایی که هنوز انتخابات به ساعت های پایانی خود نزدیک هم نشده بود،به ستادهای انتخاباتی رقیب حمله شد و عده ای دستگیر شدند.باید به دادستان تهران یادآوری کرد فتنه زمانی شروع شد که پس از اعلام نتایج و آن وقت که همه هنوز در بهت آن دروغ بزرگ بودند عوامل نهادهای امنیتی دستگیری های گسترده فعالان سیاسی را آغاز کرده بودند.
رمز فتنه نه در دستان آنان بود که شما فتنه گر خطاب شان می کنید و برای مقابله با آنان سینه جلو می دهید، بلکه در دستان کودتاگران بود که برای ماندن در قدرت اعلام کردند یک بار برای همیشه کار اصلاح طلبان باید یکسره شود. وگرنه کتک زدن زن و مرد در خیابان با باتوم های برقی و غیر برقی و شلیک گاز اشک آور افتخار ندارد. رد شدن با ماشین از روی معترضان افتخار نیست. آنچه در کهریزک روی داد برای یک نظام که نام اسلامی را یدک می کشد یک عمر شرمساری دارد نه افتخار. دادن حبس های طولانی به معترضان و پر کردن زندان ها امتیازهای منفی سیستم حکومتی است در مدیریت به اصطلاح بحران.
آقای دادستان در زندان نگه داشتن جوانان بیست و چند ساله ای مانند بهاره هدایت و ضیا نبوی برای هشت سال و ده سال مقابله با فتنه نیست.فتنه جای دیگری است که همچنان دستان قوه قضاییه در دستان ناپاکش قرار دارد. آنجا که همان کودتاگران در پرونده های قضایی اعمال نظر می کنند و به جای قاضیان دادگاه های سیستم قضایی کشور رای صادر می کنند و حتی از آزادی زندانیان وقتی دوران حبس تمام شده است، جلوگیری می کنند.
فتنه همچنان ادامه دارد، آنجا که پرونده های اقتصادی از دستان قوه قضاییه خارج می شود، آنجا که سایه های پشت پرده همچنان قانون را دور می زنند و شما دادستان، لب بر این همه بی قانونی و بی عدالتی فرو می بندید. و این سکوت، فسادی را به ارمغان می آورد که در حال حاضر، سیستماتیک در قوه قضاییه و نهادهای امنیتی ریشه دوانده و پیچ می خورد و قد می کشد.