- - https://andisheh-nou.org -

به کدامین گناه جز تبلیغ اندیشه‌ها و اعتقاداتشان اعدام شدند؟ – سعید مدنی

سعید مدنی، زندانی سیاسی و در تبعید نسبت به اعدام های روز گذشته [1] در زندان رجایی شهر کرج، واکنش نشان داد. این جامعه‌شناس، پژوهشگر علوم اجتماعی، استاد دانشگاه و روزنامه‌نگار در مورد اعدام همبندیان سابق خود نوشت «شهرام احمدی و دیگر دوستانش به جرم کدامین گناه جز تبلیغ اندیشه ها و اعتقادات دینی شان در پی سالها تحمل رنج و عذاب بردوش کشیدن حکم بی پایه و بنیاد اعدام، بالاخره گرفتار اصرار کج فهمان نابخرد و دین ستیز برای اجرای حکم شدند.»
به نوشته سعید مدنی، او در جریان پرونده سازی علیه این افراد قرار داشته و از اولین روزهای رهایی از زندان از هر «انسان شریفی که دستی در نظام قضایی و اجرایی استمداد کرده تا با بی طرفی و فارغ از جو سازی ها پرونده آنها را بازبینی کنند» تا با ملاحظه انبوه تناقضات و گزارش های کذب در این پرونده ،بلکه مانع از تداوم این ظلم بزرگ و نابخشودنی علیه آنان شوند.
سعید مدنی که در حال گذراندن دوران تبعید خود در بندرعباس است،با اشاره به اعدام زندانیان سنی و کرد زندان رجایی افزوده است: «گویا وقاحت گرفتن به ناحق جان آدمی از یاد رفته است.گویا دین رحمانی جایی در رفتار و کردار متولیان امور ندارد.گویا حتی مصلحت عمومی و منافع ملی کمترین جایگاهی در محاسبات کور دلان انسان ستیز ندارد.»
سعید مدنی از سوی شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب به ۶ سال زندان و ۱۰ سال تبعید به بندرعباس محکوم شد.

متن کامل این دست نوشته که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته به این شرح است:
به نام خدا
إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ
خبر اعدام جمعی از هموطنان مسلمان کرد برای من و همه کسانی که آنها را از نزدیک میشناختیم و با آنها در بند ۳۵۰ زندان اوین و بند ۴ زندان رجایی شهر زیست کرده بودیم ، جز غم و اندوه فراوان و نفرین ابدی به همه کسانی که در پرونده سازی علیه این بندگان موحد خدا نقش داشتند ، چه میتواند باشد؟ شهرام احمدی و دیگر دوستانش به جرم کدامین گناه جز تبلیغ اندیشه ها و اعتقادات دینی شان در پی سالها تحمل رنج و عذاب بردوش کشیدن حکم بی پایه و بنیاد اعدام، بالاخره گرفتار اصرار کج فهمان نابخرد و دین ستیز برای اجرای حکم شدند. من بارها در آشکار و خلوت گزارش شهرام و دوستانش را درباره جریان پرونده سازی وقیحانه علیه شان از بدو بازداشت تا امروز شنیده بودم و از اولین روزهای رهایی از زندان از هر انسان شریفی که دستی در نظام قضایی و اجرایی استمداد کردم تا با بی طرفی و فارغ از جو سازی ها پرونده آنها را بازبینی کنند تا با ملاحظه انبوه تناقضات و گزارش های کذب در این پرونده ،بلکه مانع از تداوم این ظلم بزرگ و نابخشودنی علیه آنان شوند. اما گویا دیگر حتی کور سویی از وجدان ، انسانیت ، شرافت و دین داری نمانده تا صدای مظلوم شنیده شود. گویا وقاحت گرفتن به ناحق جان آدمی از یاد رفته است.گویا دین رحمانی جایی در رفتار و کردار متولیان امور ندارد.گویا حتی مصلحت عمومی و منافع ملی کمترین جایگاهی در محاسبات کور دلان انسان ستیز ندارد.
تحمل این غم بزرگ برای خانواده همه آنان به ویژه مادر بیمار شهرام بسیار سخت و دشوار است. برای همه آنان آرزوی صبر و برای رفتگان طلب آمرزش مینمایم.
سعید مدنی
مرداد ۱۳۹۵
بندر عباس

سایت زیتون