Skip to content
1401-2-28
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • اوکرایین
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • Home
  • ژان لوک ملانشون متعهد شده است نیروهای چپ فرانسه را بازسازی کند.
  • جهان
  • نوار متحرک
  • ویژه اندیشهٔ نو

ژان لوک ملانشون متعهد شده است نیروهای چپ فرانسه را بازسازی کند.

MARSEILLE, FRANCE - 2022/03/27: Jean-Luc Melenchon on stage during his political meeting. Jean-Luc Mélenchon far left candidate for the presidential election of the party La France Insoumise (LFI) had a public meeting in Marseille. The first round of the French presidential election is due to take place on April 10, 2022, the second on April 24. (Photo by Gerard Bottino/SOPA Images/LightRocket via Getty Images)

نوشته مانوئل سرورا مارزل، نشریه ژاکوبن،  ۱۲ آوریل ۲۰۲۲/ ۲۳ فروردین‌ماه ۱۴۰۱

برگردان به فارسی: بهمن فلاح – اختصاصی اندیشۀ نو

بسیاری از چپ‌ها از او انتقاد کردند که چرا تک‌روی می‌کند و بقیه نیروهای چپ‌ را “می‌کوبد”. آیا او این بار جهت مخالف را درپیش خواهد گرفت و به بقیه این فرصت را خواهد داد که در یک جبهه سیاسی مشترک به او بپیوندند؟

در دور اول انتخابات فرانسه در روز یکشنبه ۱۲ آوریل ۲۰۲۲/ 21 فروردین ماه آرای حزب سوسیالیست “نولیبرال شدهٔ” فرانسه به تعداد اسف‌انگیز ۲ درصد سقوط کرد. با این حال، مجموع آرای نیروهای چپ با تلاش [اتحاد چپ فراحزبیِ] “فرانسه تسلیم‌ناپذیر” به‌رهبری ژان لوک ملانشون که برنامه دگرگون کننده آن الهام‌بخش میلیون‌ها نفر بود، افزایش  یافت.

این سومین تلاش ملانشون برای پیروزی در انتخاب بود که با شکست مواجه شد. در پی شکست در انتخابات سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۷/ ۱۳۹۱ و ۱۳۹۶، این بار نیز ژان لوک ملانشون به‌دُور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه راه نیافت. ولی این بار نتیجه چیزی شبیه به پیروزی بود. درحالی که نظرسنجی‌ها حمایت از ملانشون را تا روز رأی‌گیری انتخابات بین ۱۵ تا ۱۷ درصد برآورد می‌کردند، نتیجهٔ نهایی حمایت از او ۲۲ درصد بود. ملانشون با ۴۰۰ هزار رأی کم‌تر از آرای مارین لوپن که ۱/۲۳ درصد آرا را تصاحب کرد در مرتبهٔ بعد از او به‌لحاظ تعداد رأی قرار گرفت. اختلاف رأی آنان  در سال ۲۰۱۷/ ۱۳۹۶ ۶۰۰ هزار رأی بود.

حضور ملانشون در انتخابات از رقابت پیش‌بینی‌شدنی میان  امانوئل ماکرون و لوپن مانع نشد. با این حال، دلایلی برای خرسندی وجود داشت. تعداد ۷ میلیون و ۷۱۴ هزار رأی‌های کسب شدهٔ ملانشون نسبت به تعداد رأی‌های او در سال ۲۰۱۷/ ۱۳۹۶ افزایشی ۷۰۰ هزاری داشت. اگرچه او در دُور پیش سه رقیب چپ‌گرا داشت و این بار رقیبان چپ او پنج نفر بودند. این تعداد رأی ملانشون همچنین بالاترین تعداد رأی یک نامزد چپ رادیکال در تاریخ جمهوری پنجم فرانسه از تأسیس آن در سال ۱۹۵۸/ ۱۳۳۷ است.

ملانشون همچون سال ۲۰۱۷/۱۳۹۶ بالاترین تعداد آرا از میان جوانان را کسب کرد. یک‌سوم افراد هجده تا سی‌وچهارساله، ولی تنها ۹ درصد از رأی دهندگان بالای هفتاد سال از او حمایت کردند. ماکرون- نامزدی که می‌خواهد سن بازنشستگی را برای همه افراد زیر شصت‌وپنج سال افزایش دهد- با حمایت آرای افراد بالای شصت‌وپنج سال از او بود که به‌دُور دوم انتخابات توانست راه یابد.

جغرافیای رأی دهندگان نیز ‌توجه‌برانگیز بود: ملانشون در شهرهای بزرگ ازجمله در نانت (۳۳ درصد)، لیون (۳۱ درصد)، مارسی (۳۱ درصد) و پاریس (۳۰ درصد) آرای زیادی کسب کرد. او همچنین مقام نخست کسب آرا در بخش‌های غیر کارگرنشین  ۱ و ۱۱ شهر پاریس را به‌دست آورد. او در حومه شرقی پاریس که جمعیت زیادی از کارگران با پیشینه خارجی در آن ساکن‌اند در کسب آرا موفق بود و در چند شهر این منطقه و همچنین در نواحی خارج از خاک فرانسه نیز صاحب ۵۰ درصد آرا شد. این موفقیت را می‌توان از دفاع  ملانشون از “آمیختن” زبان‌ها (کریول) و فرهنگ‌ها، مبارزه صریح او با اسلام‌‌هراسی، و محکوم کردن خشونت پلیس ناشی دانست. ملانشون در این موارد سیاستی شفاف‌تر نسبت به سال ۲۰۱۷ / ۱۳۹۶ درپیش گرفته است. او در آن زمان بخش “خشمگین و نه‌فاشیست” معترض از طبقه کارگر فرانسه را که از طرفداران  لوپن بودند هدف قرار داده بود.

ملانشون اکنون رهبر بی‌بدیل نیروهای چپ فرانسه است و رقیبانش در وضعیت بدی قرار دارند، ازجمله حزب سوسیالیست فرانسه که از سال ۱۹۸۱/ ۱۳۶۰ تا سال ۲۰۱۷ / ۱۳۹۶ یکی از دو حزب حاکم  و خاستگاه دو رئیس‌جمهور بوده است تنها ۷/۱ درصد آرا را به‌خود اختصاص داد. پیش از این، در سال ۲۰۱۷/ ۱۳۹۶ سهم آرای این حزب به ۴/۶ درصد کاهش یافته بود که در پی پنج سال ریاست‌جمهوری ویرانگر فرانسوا اولاند، رهبر این حزب، بود که سیاستی نولیبرالی را با ماکرون، وزیر اقتصاد خود، دنبال می‌کرد. بسیاری تصور می‌کردند عملکرد نامزد حزب سوسیالیست در  انتخابات ۲۰۲۲/ ۱۴۰۱ باید بهتر باشد ولی این‌چنین نشد. سبزها نیز با کسب ۶/۴ درصد از آرا نتوانستند به آستانه ۵ درصدی لازم برای بازپرداخت هزینه‌های انتخاباتی‌شان از صندوق عمومی دست یابند.

کاندیدای حزب سبز از این امر که بحران زیست‌محیطی دومین نگرانی رأی دهندگان فرانسوی (پس از هزینه‌های معیشتی) است، سودی نبرد. در عوض، آرای ناشی از بحران محیط زیست به‌طور عمده به ملانشون رسید که برنامه‌اش از سوی بسیاری از سازمان‌های غیردولتی و مؤسسات زیست‌محیطی تأیید شد. چندین  چهره از افراد معترض در این کارزار نیز برنامه “آینده مشترک” ملانشون را تأیید کردند. حزب کمونیست که در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۷ / ۱۳۹۱ و ۱۳۹۶ از ملانشون حمایت کرده بود، این بار نامزد خود را زیر شعار “میهن‌دوستی” معرفی کرد و ۸۰۰ هزار (۲/۳ درصد) رأی به‌دست آورد. تعداد حتی نیمی از این آرا برای ورود ملانشون به‌دُور دوم کافی بود. درنهایت، دو نامزد چپ افراطی، ناتالی آرتو (  با ۶/.  درصد) و فیلیپ پوتو (با ۸/. درصد) که مانند ملانشون برای سومین بار کاندید شده بودند، پایین‌ترین نتایج تاریخی را به‌دست آوردند.

آرای مفید؟

در آخرین مرحله مبارزات انتخاباتی، ملانشون از یک “رأی عمل‌گرایانه” خاص بهره برد. بسیاری از حامیان کمونیست‌ها، سوسیالیست‌ها، سبزها، و دو نامزد چپ افراطی، در مقابله با خطر راست افراطی (یک برندهٔ بالقوه در دُور دوم) ترجیح دادند به ملانشون رأی دهند تا لوپن را حذف کنند. ولی “رأی عمل‌گرایانه” ابزاری انطباق‌شدنی است که راست افراطی نیز می‌دانست از آن چگونه استفاده کند. بسیاری از حامیان اریک زمور، مجادله‌گر طرفدار مارشال پتن- مارشالی که تسلیم نظام هیتلر شد- درنهایت لوپن را انتخاب کردند. زمور که بر اساس یک نظرسنجی باید ۱۸ درصد آرا را به‌دست می‌آورد، درنهایت تنها صاحب  ۷ درصد شد، در حالی که آرای لوپن از ۱۲ به ۲۳ درصد افزایش یافت.

“رأی عملگرایانه” در نتایج آرای راست میانه نیز نقش داشت: جمهوری‌خواهان محافظه‌کار و نامزدشان والری پکرس، از رهروان شارل دوگل، ژاک شیراک، و نیکولا سارکوزی، تنها ۸/۴ درصد رأی‌ها را به‌خود اختصاص دادند. راست‌گرایان سرمایه‌داری بازار آزاد، به‌طور گسترده‌ای به ماکرون روی آوردند که به‌مدت پنج سال با دو نخست‌وزیر راست‌گرا و با سیاست‌های مالی و اجتماعی‌ای در خدمت منافع سرمایه‌داری بوده‌اند حکومت کرده است.

 ۲۲ درصد آرای کسب شدهٔ ملانشون تنها از راه “رأی عمل‌گرایانه” حاصل نشده است. پیش از این نیز در سال ۲۰۱۷/ ۱۳۹۶ مردم فرانسه تلاش انتخاباتی او را درمجموع به‌عنوان یکی از موفق‌ترین کارزارهای انتخاباتی ارزیابی کردند. کارزار سال ۲۰۲۲ / ۱۴۰۱ نیز با همان سبک بود. او با همان ابزاری که در سال ۲۰۱۷/ ۱۳۹۶ به او یاری دادند به مبارزه انتخاباتی بازگشت: یک “راهپیمایی عظیم برای جمهوری ششم فرانسه” که حدود ۱۰۰ هزار نفر را در ۲۰ مارس/ اول فروردین‌ماه گردهم آورد. در ۵ آوریل/ ۱۶ فروردین‌ماه نیز او تجمع‌هایی در دوازده شهر برگزار کرد که در آن‌ها به‌شکل هولوگرام و هم‌زمان ظاهر شد.

طرفداران ملانشون هرهفته چهل گردهمایی و در هفته آخر منتهی به انتخابات نود همایش در سراسر فرانسه ترتیب دادند. در تظاهراتی که او در آن حضور داشت، هزاران نفر شرکت می‌کردند و این تعداد به چند ده‌هزار نفر در پاریس، مارسی و تولوز رسید که بیش‌ترین تعداد شرکت کننده در میان دوازده نامزد انتخاباتی بود. همچون کارزار انتخاباتی سال ۲۰۱۷/ ۱۳۹۶، ملانشون در شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، توییتر، و یوتیوب حضور همیشگی داشت و هم‌اکنون در «توئیچ» و تیک‌تاک نیز نمایش‌هایی ترتیب می‌دهد. در بین همه آن‌ها، ویدیوهای ملانشون بیش‌ترین بازدید کننده را داشته‌اند. به‌طور مشابه، حضور تلویزیونی او، به‌همراه  زمور، بیش‌ترین تعداد تماشاگر را داشته است. با توجه به‌این حقیقت که نامزد انتخاباتی، برنامه، و شعارهای انتخاباتی همانند سال ۲۰۱۷/ ۱۳۹۶ بوده‌اند، می‌توان این نتیجه را گرفت که ملانشون کارزار موفقی را راه‌اندازی کرد و این موفقیت مرهون همان عامل‌های پنج سال پیش بوده است.

با این حال، برخی تغییر‌هایی کوچک انجام گرفت که با کنار گذاشتن “برنامهٔ جایگزینِ [آلترناتیوِ]” طرح خروج از اتحادیهٔ اروپا و به‌کارگیری سیاست پسندیده‌تر “اطاعت نکردن” از معاهده‌های این اتحادیه آغاز شد. جنبه‌های زیست‌محیطی این برنامه نیز با توجه خاص به همه‌گیری موجود کرونا، به‌میزانی چشمگیر تقویت شد.

[اتحاد چپ] موسوم به “فرانسهٔ تسلیم‌ناپذیر”، مشابه حزب “اتحادیهٔ مردمی” (اتحاد چپ در پارلمان فرانسه که در  ۱۹۳۹/ ۱۳۱۸ از سوی اعضای جدا شده از حزب کمونیست فرانسه که با پیمان مولوتوف-ریبن تروپ مخالف بودند تشکیل شد) ساختار جدیدی داشت: ملانشون با تشکیل “پارلمان اتحادیهٔ مردمی”، ۳۰۰ شخصیت را گردهم آورد. نیمی از آنان شبه‌نظامیان، کادرها، و نمایندگان منتخب “فرانسهٔ تسلیم‌ناپذیر”ند. ولی نیمی دیگر از آنان به “اتحادیه مردمی” تعلق ندارند. آنان اعضای اتحادیه‌های کارگری، هنرمندان، نویسندگان، رهبران تشکل‌های مردمی، اعضای دیگر حزب‌های سیاسی، فعالان محیط زیست، فمینیست‌ها، و فعالان ضد نژادپرستی‌اند. گشایش این “پارلمان” و جمع‌آوری نیروها و افراد جدید برای  آن گواه توانایی ملانشون است. ولی اطلاق “پارلمان”  به آن گمراه کننده است، زیرا اعضای آن منتخب مردم نیستند، بلکه از سوی ملانشون منصوب شده‌اند.

دُور نهایی انتخابات

برای دومین بار متوالی نماینده‌ای از نیروهای چپ به‌دُور دوم انتخابات راه نیافت. این امر بی‌سابقه‌ای است زیرا هر بار که کاندیدایی از نیروهای چپ در دُور دوم غایب بود (مانند سال‌های ۱۹۶۹ و ۲۰۰۲/۱۳۴۸ و ۱۳۸۱) در انتخابات بعدی پس از پنج سال بازمی‌گشت. این بار نبودِ چپ ماندگارتر و نگران کننده‌تر است. بااین‌همه، در مقایسه با سال ۲۰۱۷/ ۱۳۹۶، در انتخابات روز یکشنبه مجموع آرای نامزدهای چپ در این انتخابات ۲ میلیون رأی افزایش یافت و از ۲۷ درصد به ۳۲ درصد مجموع آرا به صندوق ریخته شده در سراسر کشور رسید.

این نتایج درواقع دلیلی است بر رد نظر همهٔ آن کسانی که می‌گویند نقش نیروهای چپ پایان یافته است. ولی سیستمی که مدت‌ها بین چپ و راست تقسیم شده بود اکنون سه‌قطبی شده است: یک قطب متشکل از راست‌گرایان افراطی در پشت لوپن، یک قطب شامل بورژوای لیبرال-اقتدارگرا در  پشت ماکرون، و یک قطب مردمی، چپ، و زیست‌محیطی در پشت ملانشون. این سومین قطب در دُور دوم انتخابات در یکشنبه ۲۴ آوریل/ ۴ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱غایب خواهد بود، ولی برخلاف غیبتش در کانون توجه‌ها قرار دارد زیرا ماکرون و لوپن هر دو به‌منظور جلب نظر رأی دهندگان ملانشون درتلاش‌اند.

ماکرون ادعا می‌کند: “ارزش زندگی ما بیشتر از سود آن‌هاست” (تکرار شعاری دربارهٔ “جهانی شدن سیاسی”). ماکرون یکشنبه شب، به‌رغم سوابقش، با نقل‌قول از ملانشون، تأکید می‌کرد که رفاه اجتماعی، دفاع از “کارگران و آسیب پذیران”، و آغاز “چرخش زیست‌محیطی” به بازسازی فوری نیاز دارند. لوپن،  درعین‌حال، از رأی دهندگان چپ خواست تا از او حمایت کنند و از “تخریب اجتماعی”  به‌وسیلهٔ “رئیس‌جمهور ثروتمندان” جلوگیری کنند. ملانشون و رأی دهندگانش درواقع داوران  دُور دوم انتخابات خواهند بود.

عملکرد ملانشون حال که رهبری نیروهای چپ را در دست گرفته است در چند هفته آینده چگونه خواهد بود؟ پنج سال پیش، زمانی که اخبار تلویزیون نتایج انتخابات را در ساعت ۲۰ اعلام کرد، او تا ۲ ساعت مات و مبهوت بود و نمی‌توانست صحبت کند و تا نیمه‌شب از پذیرش آمار رسمی خودداری کرد. تردیدها و درخواستش برای رایزنی با یارانش در مورد حمایت از ماکرون در دور دوم انتخابات با انتقادهایی گسترده‌ روبرو شد. این بار او به‌سرعت بر این نکته تأکید کرد و گفت که “نباید حتی یک رأی به لوپن داده شود.” با این حال، او به‌صراحت خواستار رأی دادن به ماکرون نشد. او می‌داند که بخشی از رأی ‌دهندگانش وسوسه خواهند شد که رأی ممتنع یا سفید بدهند و معتقد است که ماکرون یک آتش‌نشان آتش‌افروز است که جناح راست افراطی را به‌عمد تقویت می‌کند تا در روز انتخابات همچون “سد”ی در برابر آن قرار بگیرد.

آیندهٔ چپ فرانسه

اکنون دو سؤال در برابر ملانشون خواهد بود: آیا او در رأس جنبش خود باقی خواهد ماند؟ با توجه به انتخابات پارلمانی در ماه ژوئن/ خرداد- تیرماه ۱۴۰۱، آیا او این جنبش را برای تبدیل به یک “اتحاد بزرگ چپ” باز خواهد کرد؟ آیندهٔ [اتحاد چپ] “فرانسهٔ تسلیم‌ناپذیر” و فراتر از آن آیندهٔ چپ فرانسه، به تصمیم‌های او در روزهای آینده بستگی دارد.

آیا این آخرین مبارزه انتخاباتی ملانشون برای ریاست‌جمهوری بود؟ بیشتر مفسران بر این امر تأکید دارند و خود او نیز گاه چنین گفته است. ولی او همچنین در ۲۷ مارس/ ۷ فروردین‌ماه ۱۴۰۱، در شهر مارسی، خاطرنشان کرد که در صورت لزوم “احتمالاً در مبارزات دیگری شرکت خواهد کرد.” روز دوشنبه، معاون او، آدرین کاتنان، نماینده پارلمان فرانسه، به رسانه‌ها گفت: “این مرد در چشم‌انداز سیاسی فرانسه جایگزین‌شدنی نیست. این‌گونه مردان، پیاده‌هایی نیستند که بتوان آنان را تعویض کرد.” مانوئل بومپارد، معاون دیگر او، افزود: “هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.”

ملانشون بی‌شک به ‌شراکت گذاشتن قدرت هرگز علاقه‌مند نبوده است. او در سازمان‌هایی که در سال‌های اخیر تأسیس کرده است همواره توانسته از پلورالیسم و رقابت‌های داخلی جلوگیری کند. به‌نظر می‌رسد که با ۲۲ درصد آرا این سومین شخص در سیاست فرانسه، به‌سختی مایل باشد و بتواند از قدرت کناره‌گیری کند. او جانشینی بدیهی ندارد. در زمان برگزاری انتخابات بعدی ملانشون هفتادوشش‌ساله خواهد بود (اگرچه جو بایدن در سن هفتادوهشت‌سالگی انتخاب شد). موقعیت ملانشون هرگز قوی‌تر از آن “پیرمرد خردمندی” که در طول این کارزار نقش ایفا کرد، نخواهد بود. بنابراین، نمی‌توانیم احتمال حضور مجدد او را رد کنیم.

آخرین سؤال مهم: ملانشون در دوره ماقبل انتخابات پارلمانی در ۱۰ و ۱۷ ژوئن/ ۲۰ و ۲۱ خردادماه ۱۴۰۱ (و با توجه به پنج سال آینده) چه خواهد کرد؟ او در سال ۲۰۱۷/ ۱۳۹۶ که پیشتاز نیروهای چپ بود، از هرگونه اتحاد با دیگر نیروهای چپ ازجمله کمونیست‌ها که از او در انتخابات ریاست‌‌جمهوری حمایت کرده بودند، امتناع کرد. “فرانسهٔ تسلیم‌ناپذیر” هفده نماینده (از ۵۷۷ نماینده) را انتخاب کرد. بسیاری از چپ‌ها از او انتقاد کردند که چرا تک‌روی می‌کند و بقیه نیروهای چپ‌ را “می‌کوبد”. آیا او این بار جهت مخالف را درپیش خواهد گرفت و به بقیه این فرصت را خواهد داد که در یک جبهه سیاسی مشترک به او بپیوندند؟

این اتحاد جدید چپ برنامه‌ای مشترک (بر اساس برنامه فعلی ملانشون) خواهد داشت و رهبری آن گروهی خواهد بود. نامزدهای کرسی‌های پارلمان بر اساس توازن قدرت در بین نیروهای چپ تعیین خواهند شد. ملانشون فرصتی تاریخی برای رهبری این اتحاد دارد و در دو هفته اخیر گفت‌گوهایی را با کمونیست‌ها و سبزها آغاز کرده است. در ماه آینده مشخص خواهد شد که آیا چنین اتحادیه‌ای می‌تواند کار کند یا خیر.

اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخش‌هایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.

Continue Reading

قبلی --- وزیر خارجه روسیه: اوضاع اوکراین با امضای پیمان به پایان می رسد
بعدی ---  پیش به سوی تجمع سراسری معلمان ایران
  • فیسبوک
  • تلگرام
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved