Skip to content
1401-2-28
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • اوکرایین
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • Home
  • هشدارهای نادیده گرفته شده: چگونه گسترش ناتو به تراژدی کنونی اوکراین منجر شد
  • اوکرایین
  • نوار متحرک
  • ویژه اندیشهٔ نو

هشدارهای نادیده گرفته شده: چگونه گسترش ناتو به تراژدی کنونی اوکراین منجر شد

نوشتهٔ تِد گالِن کارپنتر، همکار ارشد مطالعات دفاعی و سیاست خارجی در موسسه کاتو

ترجمه شده از تارنمای 19fortyfive.com، ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ (۵ اسفند ۱۴۰۰) ترجمهٔ نیما حیدری – اختصاصی اندیشه نو

آیا گسترش ناتو موجب حملهٔ روسیه به اوکراین شد؟

حملهٔ نظامی روسیه به اوکراین عملی تجاوزکارانه است که تنش‌های نگران کننده بین ناتو و مسکو را از آنچه هست خطرناک‌تر خواهد کرد. جنگ سرد جدید غرب با روسیه تبدیل به جنگ گرم شده است. مسئولیت این تازه‌ترین تحوّل، در درجهٔ اوّل بر عهدهٔ ولادیمیر پوتین است، اما سیاست متکبّرانه و گوش ناشنوای ناتو در برابر نگرانی‌های ابراز شدهٔ روسیه در ربع قرن گذشته نیز سهم زیادی در به وجود آمدن این وضع دارد. تحلیلگران متعهد و معتقد به سیاست خارجی واقع‌گرایانه و خویشتن‌داری آمریکا، بیش از یک ربع قرن است هشدار داده‌اند که ادامهٔ گسترش قدرتمندترین اتحاد نظامی تاریخ [ناتو] به سوی یک قدرت بزرگ دیگر، فرجام خوبی نخواهد نداشت. جنگ کنونی در اوکراین تأیید قطعی این نظر و نگرانی است.

مروری بر بحران اوکراین و علت‌های آن

«گسترش قلمرو ناتو به سمت شرق فوق‌العاده دشوار خواهد بود و بی‌تردید روسیه این اقدام را غیردوستانه تلقی خواهد کرد. حتی کمترین طرح گسترش قلمرو، این ائتلاف نظامی [ناتو] را به مرزهای اتحاد جماهیر شوروی سابق می‌رساند. در صورت اجرای برخی از بلندپروازانه‌ترین برنامه‌ها، این ائتلاف خودِ فدراسیون روسیه را احاطه خواهد کرد.» (از کتاب  «فراتر از ناتو: کنار ماندن از جنگ‌های اروپا، سیاست اروپایی جدید آمریکا»، نوشتهٔ همین مؤلف، ص ۴۵). من این عبارت‌ها را در سال ۱۹۹۴ و در زمانی نوشتم که پیشنهاد گسترش ناتو صرفاً گمانه‌زنی گاه‌به‌گاهی در سمینارهای سیاست خارجی در شهر نیویورک و واشنگتن دی‌سی بود. من در همان جا اضافه کردم که گسترش ناتو «تحریک بی‌مورد روسیه خواهد بود.»

چیزی که در آن زمان همه از آن اطلاع نداشتند این بود که دولت بیل کلینتون یک سال قبل از آن، تصمیم سرنوشت‌ساز وارد کردن برخی از کشورهای سابق پیمان ورشو به ناتو را گرفته بود. چندی نگذشت که دولت کلینتون دعوت از لهستان، جمهوری چک، و مجارستان برای عضو شدن در ناتو را پیشنهاد کرد و سنای آمریکا هم اضافه شدن آن کشورها به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را در سال ۱۹۹۸ تصویب کرد. این اقدام، نخستین گام از گام‌های متعدد بعدی برای گسترش عضویت در ناتو بود.

حتی همان گام اول هم مخالفت و خشم روسیه را برانگیخت. مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجهٔ دولت کلینتون، در خاطراتش اذعان می‌کند که «[رئیس‌جمهور روسیه، بوریس] یلتسین و هم‌میهنان او به شدت با وسیع شدن قلمرو ناتو مخالف بودند و آن را سوءاستفاده از آسیب‌پذیری روسیه و انتقال مرز [ناتو] در اروپا به شرق می‌دیدند، که روسیه را منزوی می‌کرد.» استروبه تالبوت، معاون وزیر امور خارجه، نیز همین نظر را دربارهٔ نگرش روسیه داشت. به گفتهٔ او: «بسیاری از روس‌ها ناتو را بازماندهٔ جنگ سرد می‌دانند که هدف‌گیری‌اش اساساً علیه کشور آنها بوده است. آنها می‌گویند که پیمان ورشو را که اتحاد نظامی آنها بود منحل کرده‌اند، و می‌پرسند چرا غرب نباید همین کار را بکند.» این سؤال بسیار خوبی بود که نه دولت کلینتون کوچک‌ترین پاسخ قانع‌کننده‌ای به آن داد و نه جانشینانش.

جورج کِنان، پدر فکری «سیاست مهار» آمریکا در طول جنگ سرد، در مصاحبه‌ای در ۲ مه ۱۹۹۸ با نیویورک تایمز تیزبینانه دربارهٔ اینکه تصویب دور اول گسترش ناتو در سنای آمریکا چه روندی را به جریان خواهند انداخت، هشدار داد. او گفت: «فکر می‌کنم آغاز جنگ سرد جدیدی باشد.» وی تصریح کرد: «فکر می‌کنم روس‌ها به‌تدریج واکنشی کاملاً خصمانه نشان خواهند داد و این روند بر سیاست‌های آنها تأثیر خواهد گذارد. به گمان من، این اشتباهی اسفناک است. هیچ دلیلی برای این کار وجود نداشت؛ به‌هیچ‌وجه. هیچ‌کس کسی را تهدید نمی‌کرد.»

حق با او بود، اما رهبران آمریکا و ناتو دورهای تازه‌ای از گسترش ناتو، از جمله گام تحریک‌آمیز اضافه کردن سه جمهوری بالتیک به این ائتلاف را پیش بردند. آن سه کشور قبلاً نه‌فقط بخشی از اتحاد جماهیر شوروی، بلکه در دوران تزاری نیز بخشی از امپراتوری روسیه بوده‌اند. این گام در گسترش ناتو، باعث شد که قلمرو این ائتلاف حالا در مرز فدراسیون روسیه قرار بگیرد.

بردباری مسکو در مورد رفتار مداخله‌آمیز و نفوذگرایانهٔ ناتو، رو به پایان بود. آخرین هشدار منطقی دوستانهٔ روسیه به ناتو که عقب‌نشینی کند، در مارس ۲۰۰۷ در زمان سخنرانی پوتین در کنفرانس سالانهٔ امنیتی مونیخ بود. شکایت پوتین این بود که «ناتو نیروهای خط مقدم خود را در مرزهای ما قرار داده است.» او افزود که گسترش ناتو «اقدام تحریک‌آمیز جدی‌ای است که اعتماد متقابل را کاهش می‌دهد. و ما حق داریم بپرسیم: این گسترش علیه چه کسی است؟ و تضمین‌هایی که همتاهای غربی ما پس از انحلال پیمان ورشو دادند چه شد؟»

رابرت ام گیتس، که وزیر دفاع در هر دو دولت جورج دبلیو بوش و باراک اوباما بود، در خاطراتش نوشت که به عقیدهٔ او «پس از آنکه [جورج اچ دبلیو] بوش در سال ۱۹۹۳ از کاخ سفید رفت، رابطه با روسیه بسیار بد مدیریت شد.» به اعتقاد او، «توافق‌های آمریکا با دولت‌های رومانی و بلغارستان برای جابه‌جا کردن متناوب سربازان در پایگاه‌های نظامی آن کشورها، تحریکی بی‌مورد» و از جمله گام‌های غلطی بود که برداشته شد. گیتس با سرزنش ضمنی بوش پسر اظهار داشت که «تلاش برای وارد کردن گرجستان و اوکراین به ناتو واقعاً پا دراز کردن از گلیم ناتو بود.» به نظر او، این اقدام «نادیده گرفتن بی‌ملاحظهٔ چیزی بود که روس‌ها منافع ملی حیاتی خود می‌دانستند.»

سال بعد [۲۰۰۸]، کرملین نشان داد که ناخشنودی‌اش از ادامهٔ نفوذ ناتو به منطقهٔ امنیتی روسیه، حالا دیگر فراتر از اعتراض‌های لفظی است. مسکو از اقدام تحریک‌آمیز احمقانهٔ دولت طرفدار غرب در گرجستان بهره‌برداری کرد و دست به حمله‌ای نظامی زد و سربازان روسیه را به حومهٔ پایتخت گرجستان رساند. پس از آن، روسیه دو منطقهٔ گرجی جدایی‌طلب را برای همیشه از گرجستان جدا کرد و زیر کنترل مؤثر روسیه قرار داد.

در عین حال، رهبران غربی (به‌ویژه آمریکا) هشدار «قرمز» دادن را آغاز کردند و پشت سر هم تکرار کردند. دخالت متکبّرانه و تکان دهندهٔ دولت اوباما در امور سیاسی داخلی اوکراین در سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ و کمک کردن به تظاهرکنندگان برای سرنگون کردن رئیس‌جمهور منتخب اوکراین که طرفدار روسیه بود، بزرگ‌ترین اقدام تحریک‌آمیز بی‌شرمانه‌ای بود که باعث افزایش تنش‌ها شد. مسکو بلافاصله به این اقدام پاسخ داد و کریمه را تصرف و به روسیه ضمیمه کرد. به این ترتیب، جنگ سرد جدیدی با هدف انتقام‌گیری شکل گرفت.

آیا می‌شد از وقوع بحران اوکراین جلوگیری کرد؟

رخدادهای چند ماه گذشته آخرین فرصت برای جلوگیری از وقوع جنگ گرم در اروپای شرقی بود. پوتین خواستار آن شد که ناتو تضمین‌هایی در مورد چند مسئله امنیتی بدهد. به طور مشخص، کرملین خواهان این تضمین‌های الزام‌آور بود که ناتو دامنهٔ حضور نظامی فزایندهٔ خود در اروپای شرقی را کاهش دهد و هرگز اوکراین را به عضویت خود نپذیرد. او این خواست‌ها را با تجمع گستردهٔ نیروهای نظامی روسیه در مرزهای اوکراین همراه کرد. پاسخ دولت بایدن به درخواست روسیه، که غرب امتیازها و تضمین‌های امنیتی هدفمند و جدّی به روسیه بدهد، طفره‌آمیز و بی‌اعتنایی به این خواست‌ها بود. پس از آن، پوتین آشکارا تصمیم گرفت مسئله را حادتر کند. تلاش واشنگتن برای تبدیل کردن اوکراین به بازیچهٔ سیاسی و نظامی ناتو (حتی اگر به عضویت رسمی در این ائتلاف نظامی درنیاید) ممکن است به پرداخت هزینهٔ گزافی از جانب مردم اوکراین تمام شود.

تراژدی اوکراین

تاریخ نشان خواهد داد که رفتار واشنگتن با روسیه در دهه‌های پس از فروریزی اتحاد جماهیر شوروی سیاست اشتباه‌آمیز بزرگی، در مقیاسی عظیم بود. کاملاً پیش‌بینی می‌شد که گسترش ناتو در نهایت به گسست اسفناک، و شاید خشونت‌آمیز، مناسبات با مسکو شود. تحلیلگران فهیم و تیزبین در مورد پیامدهای احتمالی این وضع هشدار دادند، اما به آن هشدارها بی‌توجهی شد. ما اکنون داریم هزینهٔ تنگ‌نظری و تکبّر دستگاه سیاست خارجی آمریکا را می‌پردازیم.

اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخش‌هایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.

Continue Reading

قبلی --- جنبش معلمان در بوته‌ی تحلیل طبقاتی – آسیه احمدی
بعدی --- اتحادیهٔ اروپا مدافع جنگ و نظامیگری!
  • فیسبوک
  • تلگرام
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved