- - https://andisheh-nou.org -

ختم نژادپرستی با ختم دیکتاتوری سرمایه ممکن است

به نظر می‌رسد مرگ جورج فلوید تاریخ مبارزات سیاه‌پوستان در آمریکا را وارد مرحله تازه‌ای کرده است. مبارزات علیه نژادپرستی و سرمایه‌داری از قرن نوزدهم با یکدیگر گره خورده است. جنبش سیاهان در جنگ داخلی آمریکا در قرن نوزدهم که به سلطه سیاسی برده‌داران در جنوب کشور پایان داد طلایه‌دار مبارزات جهانی طبقه کارگر بود. در قرن بیستم و به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم جنبش سیاه‌پوستان از جدی‌ترین مبارزات مدنی در آمریکا و اروپا شد. مالکم ایکس بارزترین نمونه رهبر انقلابی در نیمه دوم قرن بیستم در آمریکا بود که مبارزات آزادی‌بخش سیاهان را در ایالات متحده در دهه ۱۹۵۰ پایه‌ریزی کرد و با سایر انقلابیون جهان نیز همگرایی سیاسی پیدا کرد. مالکم ایکس در سخنرانی‌های خود سفیدپوستان آمریکایی را با تندترین الفاظ متهم به کشتار سیاه‌پوستان می‌کرد و از این رو متهم به تبلیغ نژادپرستی و خشونت می‌شد. او در سال ۱۹۶۴ به دلیل تنش با رئیس سازمان مسلمانان آمریکایی از این سازمان اخراج شد و کمتر از یک سال بعد در ۳۹ سالگی در یک سخنرانی در نیویورک ترور شد.
درست قبل از آنکه مالکم متولدشود، سازمان نژادپرست کوکلاکس‌کلان در ایالات اوماها عده‌ای شبگرد با مشعل‌های برافروخته فرستاد که خانه خانواده مالکم را محاصره کردند و با قنداق تفنگ‌هایشان تمامی شیشه‌ها را شکستند. در سال 1931 زمانی که مالکم شش سالش بود، پدرش را در خیابان نیمه جان یافتند. یک اتومبیل او را زیر گرفته و جمجمه‌اش را خرد کرده بود، و او چند ساعت بعد در بیمارستان درگذشت. بعدها ملکم نوشت که سیاهان شهر متقاعد شده بودند که مسئولین این جنایت نژادپرستان سفیدپوست بودند که پدرش را کتک زده و بعد در خیابان انداخته بودند تا کشته شود. مالکم ایکس در جوانی به جرم سرقت دستگیر، محاکمه و زندانی شد. او در زندان خواندن و نوشتن آموخت و درباره تاریخ مبارزات سیاه‌پوستان تحقیق کرد.
نیروی مادی جنبش سیاه‌پوستان مهاجرت توده‌های رنگین‌پوست از جنوب روستایی به شهرها و کارخانه‌های سراسر قاره بود. انگیزه این حرکت نیاز سیری‌ناپذیر سرمایه‌داری به نیروی کار و سرباز برای شرکت در جنگ‌هایش بود. کتاب «مالکم ایکس رهبر انقلابی طبقه کارگر» بر مبنای استنتاج از درس‌های یک قرن و نیم مبارزه تلاش می‌کند نشان دهد که چرا فقط کسب انقلابی قدرت به دست طبقه کارگر است که آخرین نبرد برای آزادی سیاه را ممکن می‌سازد و راه را برای ایجاد جهانی همواره می‌کند که نه بر پایه استثمار، خشونت و نژادپرستی بلکه بر مبنای همبستگی انسان‌ها بنا شده باشد. جک بارنز، نویسنده این اثر، دبیر سراسری حزب کارگران سوسیالیست آمریکا است. چنان که بارنز در این اثر عنوان می‌کند، مالکم ایکس این نکته را تاکید می‌کرد که جنبش عظیم سیاهان در دهه ۱۹۵۰، بخشی از یک نبرد انقلابی جهانی برای حقوق بشر بود.
موضوعات کتاب در سه بخش اصلی گرآوری شده است. بخش اول متنی کوتاه در شناخت میراث سیاسی مالکم ایکس به قلم بارنز است. بخش دوم مصاحبه مالکم ایکس با هفته نامه «سوسیالیست جوان» در سال ۱۹۶۵ است. «مالکم ایکس: رهبر انقلابی طبقه کارگر» عنوان مفصل‌ترین و سومین بخش کتاب است که در آن بارنز به واکاوی اندیشه‌های مالکم ایکس و ارتباط او با سایر مبارزان ضداستعماری می‌پردازد. کتاب با مرور زندگی‌نامه مالکم ایکس روایتگر شکل‌گیری جنبش سیاهان در آمریکا است و نشان می‌دهد که چگونه رشد این جنبش واکنشی بود به افزایش گرایش‌های نژادپرستانه همچون فعالیت‌های سازمان کوکلاکس‌کلان. نویسنده در این کتاب دوران کودکی و نوجوانی مالکم ایکس، وضعیت زندگی او و خانواده‌اش در چارچوب روابط اجتماعی حاکم بر ایالات متحده، و تفکرات او را در پیوند با مبارزان سایر ملل تحت ستم توضیح می‌دهد. جک بارنز در سخنرانی‌ای که در سال ۱۹۸۷ با عنوان «مالکم ایکس، زندگی‌اش و مفهوم آن برای امروز» ایراد کرد و متن آن در کتاب آمده می‌گوید: «از اینجا شروع نکنید که سیاه‌پوستان ملت ستمدیده‌ای هستند. از جایگاهشان به مثابه طلایه‌داران و وزنه کارگرانی که سیاه هستند، در مبارزات اجتماعی و سیاسی وسیع تحت رهبری پرولتاریا در ایالات متحده شروع کنید. از جنگ داخلی ایالات متحده گرفته تا به امروز، سوابق و شواهد این حقیقت، حیرت‌انگیز است. قدرتشان و قابلیت برگشت‌پذیری در مقابل مصائب است که انسان را تکان می‌دهد، نه ستمدیدگی». بارنز مالکم ایکس را در رده فیدل کاسترو و حتی فراتر از او قرار می‌دهد: «فیدل کاسترو در نود مایلی قدرتمندترین امپریالیسم جهان قد علم کرد، خوارشان کرد، به ما نشان داد: ببینید، شدنی است! آنها نمی‌توانند همین طور برای همیشه دنیا را کنترل کنند. مالکم ایکس از فیدل کاسترو هم حتی جلوتر رفت. چون او سرمایه‌داری آمریکا را درست از بطن آن به چالش کشید. برای انقلابیون نسل ما، او مثال زنده‌ای از این حقیقت بود که در اینجا هم شدنی است و خواهد شد». (ص ۳۴). 

شرق