- - https://andisheh-nou.org -

خطبه‌ی بی مخاطب! محمدجواد اکبرین

او از غزه و لبنان و سوریه و افغانستان گفت اما نه از سیل سیستان و بلوچستان حرفی زد و نه از دهها قربانی تشییع کرمان؛ به جایش گفت که «رزمندگان بدون مرزِ سپاه قدس» می‌روند تا «کرامت مستضعفان را حفظ کنند». کمتر از دو ماه پیش گفته بود: «مستضعف بر خلاف آنچه که امروز به اشتباه به افراد آسیب‌پذیر و فرودست می‌گویند به معنای خلیفهالله در زمین است». برای همین هم امروز هیچکس تعجب نکرد که چرا مستضعفانِ خودمان، ارزش تسلیت یا تسلا نداشتند چه رسد به حفظ کرامت‌شان!

و سرانجام؛ همه منتظر خطبه امروز بودند و این نشانه‌ای ارزشمند است از فهم جمعی ما در تحلیل سیاسی. یعنی در این نقطه به اشتراک رسیده‌ایم که طرف دعوای ما فقط یک نفر است و فقط با قوت و ضعف اوست که می‌توان قوّت و ضعف نظام را اندازه گرفت. یعنی دیگر خیلی‌ها نه برای مواضع دولت و مجلس وقت‌شان را تلف می‌کنند، نه برای شرکت در انتخابات.

دیروز در تهران کسی خطبه می‌خواند که نه در دلجویی از سوگواران موفق بود، نه در دلگرمی به هواداران. به سوگواران گفت: خودش هم غصه‌دار است؛ اما توضیح داد غصه‌اش این است که حادثه هواپیما، تشییع بزرگ را تحت‌الشعاع قرار داد. خوشحال و مدعی بود که مادر یکی از قربانیان به او نامه‌ی وفاداری داده است!

خطبه‌اش اما برای هواداران هم تکراری بود و دلگرمی تازه‌ای نداشت؛ مثل همیشه گفت: «آمریکا نخواهد توانست هیچ غلطی بکند» و از موشکهایی گفت که «پایگاه آمریکایی را زیر و رو کرد»! اما هوادارانش بهتر از بقیه می‌دانند که چرا نظام‌شان نه به تعداد قربانیان اعتراضات آبان ۹۸ اعتراف می‌کند نه به تعداد قربانیان آمریکایی در پایگاه عین‌الأسد! اولی آنقدر هست که ۲ روز پیش فرمانده «سپاه محمد رسول‌اللهِ تهران بزرگ» گفت: «هنوز تفکیک کشته‌شدگان اعتراضات اخیر⁩ انجام نشده». و دومی آنقدر هست که خبرگزاری سپاه نوشت: «چند آمریکایی از شدت انفجار از حال رفته‌اند»!

هواداران او امروز دریافتند که رهبرشان هم دیگر چیزی برای افزودن بر این تراژدی و کمدی ندارد.

آقای خامنه‌ای در خطبه دیروز، آیاتی از قرآن را خواند که در «نهایت شدّت [فشار] بر پیامبر و تنهایی و بیکسی» او نازل شده بود. کمی بعد مثالی از حاج قاسم سلیمانی زد و از حضورش «در حلقه محاصره ۳۶۰درجه‌ای دشمن» گفت و پرسید: «کدام فرمانده می‌توانست کارهایی را که او کرد انجام دهد؟». اعلام این «تنهایی و محاصره»، راز اصلی آمدنش به نماز جمعه پس از ۸ سال بود و بقیه خطبه، مرور رؤیاهایی بود برای نجات از این «تنهایی و محاصره»؛ کاری که بقیه دیکتاتورها هم می‌کنند در پایان راه.

او از غزه و لبنان و سوریه و افغانستان گفت اما نه از سیل سیستان و بلوچستان حرفی زد و نه از دهها قربانی تشییع کرمان؛ به جایش گفت که «رزمندگان بدون مرزِ سپاه قدس» می‌روند تا «کرامت مستضعفان را حفظ کنند». کمتر از دو ماه پیش گفته بود: «مستضعف بر خلاف آنچه که امروز به اشتباه به افراد آسیب‌پذیر و فرودست می‌گویند به معنای خلیفهالله در زمین است». برای همین هم امروز هیچکس تعجب نکرد که چرا مستضعفانِ خودمان، ارزش تسلیت یا تسلا نداشتند چه رسد به حفظ کرامت‌شان!

و سرانجام؛ همه منتظر خطبه امروز بودند و این نشانه‌ای ارزشمند است از فهم جمعی ما در تحلیل سیاسی. یعنی در این نقطه به اشتراک رسیده‌ایم که طرف دعوای ما فقط یک نفر است و فقط با قوت و ضعف اوست که می‌توان قوّت و ضعف نظام را اندازه گرفت. یعنی دیگر خیلی‌ها نه برای مواضع دولت و مجلس وقت‌شان را تلف می‌کنند، نه برای شرکت در انتخابات.