- - https://andisheh-nou.org -

عصبانیت مردم ایران ناشی از یک بحران اجتماعی عمیق در کشور است

با یک نگاه اجمالی 40 سال حکومت ایران بر سر قدرت بوده است و مردم ایران هرکاری خواستند کردند. سیستم درست اجرا نشده است، افراد دچار فشار شده‌اند و به تدریج مردم نسبت به دولت و حکومت بدبین شده اند. وقتی که یک مسئول مملکتی مقدار زیادی پول می‌دزدد و فرار می‌کند مردم به چه کسی بدبین می‌شوند؟

بهار-مؤسسه مطالعاتی «گالوپ» که سال پیش ایرانی‌ها را در کنار عراقی‌ها به عنوان عصبانی‌ترین مردم دنیا معرفی کرده بود، در تازه‌ترین گزارش خود رتبه مردم ایران را یک درجه ارتقا داده است. به گفته مؤسسه گالوپ؛ ایرانی‌ها رتبه اول خشمگینی را در دنیا دارند. این مؤسسه، ایران را در سال ۲۰۱۷ عصبانی‌ترین کشور جهان معرفی کرده است. طبق داده‌‌های آماری این مؤسسه، از میان ۱۴۲ کشور مطالعه شده جهان در سال ۲۰۱۷ به‌ترتیب ایران، عراق و سودان جنوبی عصبانی‌ترین مردم جهان را دارند. میزان مردم عصبانی این کشورها به‌ترتیب ۵۰ درصد (ایران) ۴۹ درصد (عراق) و ۴۷ درصد (سودان جنوبی) است. با توجه به این موضوع،  خبرنگار سایت انتخاب خبربه سراغ دکتر مصطفی اقلیما، پدر مددکاری اجتماعی ایران و رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران رفت تا علل و عوامل عصبانیت ایرانیان را جویا شود. به اعتقاددکتر مصطفی اقلیما، اگر این آمار در داخل خود کشور ایران هم استخراج شود ادعای موسسه گالوپ صحیح است. اگر از تمام خانه‌های ایرانی آمار گرفته شود و حتی پشت در خانه‌های مردم بایستیم و گوش کنیم؛ می‌بینیم که همه اعضای خانواده در حال داد زدن و فریاد هستند. وقتی داخل خانه‌ها می‌شویم مشاهده می‌کنیم که اعضای خانواده‌ها در حال صحبت با همدیگر هستند. مردم ایران آنقدر خسته و رمیده شده‌اند که صحبت‌های آنها با فریاد و عصبانیت است.  به گفته  وی، 70 درصد مردان ایرانی به زنان خود خیانت می‌کنند. این مردان خیانتکار فراوان هستند و حتی در تهران و همه شهرهای ایران حضور دارند. 80 درصد مردان ایرانی حداقل یک بار به زن خود خیانت کرده اند. مردم کار ندارند، امنیت شغلی ندارند، تورم سرسام آور شده است و کولاک می‌کند. مردم وقتی به دادگاه‌ها برای احقاق حق شان مراجعه می‌کنند کسی گوش نمی‌دهد. اقلیما با بیان اینکه در کل از افراد پول زیاد می‌گیرند، اظهار می‌کند: استادی که خودم هم باشم؛ استاد واقعی دانشگاه نیست. در کلاس‌های مختلف شرکت می‌کند و به دانشجویان درست درس نمی‌دهد. هیچ کس هم حرف دانشجو را گوش نمی‌کند. تمام این فشارها در جامعه و اینکه قوانین در کشورمان اجرا نمی‌شود و هرکس کار خود را می‌کند باعث می‌شود مردم عصبانی شوند.
آزادی نداریم
به اعتقاد او، وقتی کسی امنیت شغلی ندارد چگونه ممکن است وقتی شاغل می‌شود و مهندس یا کارمند بایگانی می‌شود اینقدر ناراحت نباشد؟ وقتی زنی شب به شوهرش می‌گوید چرا اینقدر پیامک و اس‌ام اس می‌زنی مرد داد و فریاد می‌زند. چون تنها سرگرمی در این کشور پیامک دادن شده است. در نتیجه مردان ایرانی با همسرانشان دعوا می‌کنند. وقتی میزان حقوق مرد خانواده به زور به‌اندازه پول کرایه خانه می‌شود و نمی‌تواند بقیه مخارج را تامین کند چگونه می‌تواند عصبانی نباشد؟ ! وقتی دختری در خیابان لباسی را که دوست ندارد باید بپوشد؛ چگونه می‌تواند عصبانی نباشد؟ ! تمام شرایط زندگی مردم به گونه‌ای است که موضوعی برای تفریح ندارند. این مددکار اجتماعی می‌گوید: فشارهای زندگی باعث می‌شود کسی که دو شیفت کار می‌کند در صبح و شب با عصبانیت با خانواده و اطرافیان برخورد کند. وقتی در محیط کار، کارفرما زور می‌گوید و کارگر یا کارمند به خاطر کار مجبور است تن به زورگویی کارفرما دهد و در محل کار بماند! وقتی در دانشگاه‌ها استاد دانشگاه زور می‌گوید دانشجو به دلیل عدم اخراج مجبور می‌شود در دانشگاه بماند! وقتی در محیط خانواده، پدر به فرزند زور می‌گوید و فرزند را کتک می‌زند؛ فرزند مجبور است در خانه بماند و سکوت کند. اگر هم خانه را‌ترک کند کجا برود؟ ! وی با بیان اینکه تمام علل عصبانیت مردم در کشور قابل مشاهده است، ابراز می‌دارد: تصادفات را مشاهده کنید؛ ماشین از عقب می‌زند به ماشین جلویی و دعوا می‌کند که چرا ماشین جلویی‌ترمز کرده است. تمام این فشارها باعث شده است که مردم ایران عصبانی‌ترین مردم دنیا باشند. حتی رئیس جمهور هم در این کشور نمی‌تواند آرام باشد، برای اینکه افرادی را می‌خواهد بر کرسی دولتی بنشاند؛ اما قدرت ندارد. وزرا معلوم نیست چند ماه بر سر کار می‌مانند. یک آدمی وقتی وزیر می‌شود به دلیل آن است که حداقل 10 نفر سفارش او را کرده‌اند و از‌ترس اینکه آن 10 نفر مزاحمش نشوند؛ مجبور می‌شود حرف‌های آن‌ها را گوش کند و این موضوع وزیر را تحت فشار قرار می‌دهد.
نبود امکانات برای تفریح
به بیان اقلیما، تمام شرایط جامعه نشان از این است که مردم تفریح ندارند. یک نفر در این کشور از صبح تا شب کار می‌کند و اگر بنا باشد این فرد تفریح کند، پولش به هزینه‌های تفریح نمی‌رسد. جوانان این مملکت امکانات تفریح کردن را ندارند. چون میزان درآمدی که پدر کسب می‌کند بسیار ناچیز است. به بیان رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، اگر تمام این مسائل را روی هم بگذاریم طبیعی است که مردم ایران عصبانی‌ترین آدم‌های دنیا باشند؛ چون امنیت اجتماعی در کشور وجود ندارد. چون قانون در کشور اجرا نمی‌شود. اقلیما بیان می‌کند: رهبری، هرگاه رئیس جمهور می‌خواست انتخاب شود دو رهنمود به رئیس جمهور ارائه می‌دادند. شایسته سالاری و پاسخگویی و ما در هیچکدام از مسئولان کشور این دو ویژگی را سراغ نداریم. شایستگی در بین مسئولان پاسخگو وجود ندارد. وقتی پاسخگویی نباشد خود به خود معضلات کشور گسترده می‌شود و تمام این مسائل باعث عصبی بودن مردم می‌شود و کشورمان را به عصبانی‌ترین کشور دنیا تبدیل می‌کند.  به نظر می‌رسد عصبانیت مردم ایران ناشی از یک بحران اجتماعی عمیق در کشور باشد اما این بحران اجتماعی و در نتیجه عصبانیت و خشونت مردم ایران حکومت را با چه چالش‌هایی مواجه می‌کند؟  وقتی قوانین در کشور اجرا نمی‌شود و هرکسی کار خودش را می‌کند مثل پدر یک خانواده است که پدر هرکاری خواست بکند، فرزند و همسرش هر کاری دلشان خواست انجام می‌دهند. این خانواده که خانواده نمی‌شود.
اقلیما تصریح می‌کند: با یک نگاه اجمالی 40 سال حکومت ایران بر سر قدرت بوده است و مردم ایران هرکاری خواستند کردند. سیستم درست اجرا نشده است، افراد دچار فشار شده‌اند و به تدریج مردم نسبت به دولت و حکومت بدبین شده اند. وقتی که یک مسئول مملکتی مقدار زیادی پول می‌دزدد و فرار می‌کند مردم به چه کسی بدبین می‌شوند؟ به پدر خانواده بدبین می‌شوند، پدر خانواده رئیس آن مملکت می‌شود، تمام این عدم اعتمادی که مردم پیدا می‌کنند مسئول را متوجه رئیس حکومت می‌دانند. مردم کم کم خسته شده‌اند و می‌گویند مگر می‌شود که هر روز رئیس جمهورها کار خلافی انجام دهند و کسی پاسخگو نباشد؟ حتی به رئیس جمهور اجازه بازدید از زندان‌ها داده نمی‌شود، پس رئیس جمهور چه کاره است؟ وقتی رئیس جمهور نمی‌تواند، نماینده مجلس باید برای بازدید از زندان اجازه بگیرد؛ پس مجلس چه کاره است؟ خود به خود این مسائل باعث می‌شود که مردم در آن جامعه نسبت به آن حکومت و کارگزاران آن حکومت بدبین شوند، وقتی مردم بدبین شوند به کل نظام بدبین می‌شوند. به بیان رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، در ابتدای انقلاب بدبینی وجود نداشت؛ اما الان به جایی رسیده‌ایم که بدبینی وجود دارد و افزایش هم پیدا می‌کند. اگر همینطور این بدبینی مردم ادامه پیدا کند مردم عصبانی می‌شوند و در کنار آن خشونت افزایش پیدا می‌کند و فاجعه‌ای بزرگ در ایران رقم می‌خورد. امیدوار هستم حداقل روزی افراد دولتی و حکومتی جوابگوی اقدامات و کارهای خود باشند.
بی اعتنایی به مردم علت تمام اعتراضات
اقلیما در پاسخ به این سوال که آیا عصبانیت مردم می‌تواند دامنه اعتراضات خیابانی مردمی در ایران را افزایش دهد و در نهایت شاهد یک آشوب اجتماعی بزرگ در کشور باشیم، می‌گوید: بی اعتنایی به حرف مردم علل تمام آشوب‌ها و اعتراضاتی که در دنیا می‌شود. در کشور ایران هم اینگونه است. مردم ایران سیاسی نیستند، حتی در هیچ کجای دنیا مردم سیاسی نیستند. مردم برای احقاق حق شان و شنیدن حرفشان صحبت می‌کنند. هرکس می‌خواهد حکومت کند برای مردم مهم نیست. در حال حاضر اعتراضات مردم ایران به دلیل این بود که عده‌ای حقشان را لگدمال کردند. پول مردم در بانک‌ها بود و کسی به آنها پاسخگو نبود، مردم مشکلات کاری و مشکلات اقتصادی داشتند و هیچ کس به آن‌ها پاسخ نداد و در نهایت به خیابان‌ها راه افتادند. حالا ممکن است مردم یک بار و دو بار که در خیابان به راه افتادند بعد ادعا شود سر و صدای آنها پایان یافته است؛ اما در نهایت برای احقاق حق خود دست به حرکت مجددی می‌زنند. خیلی افراد در این میان البته امکان دارد سوء استفاده کنند و قصد داشته باشند عده دیگری را جایگزین کنند و انقلاب بعدی را در این کشور رقم بزنند. به گفته او، بزرگترین مشکل تمام کشورهای دنیا این است که اگر مسئولین پاسخگوی مشکلات مردم نباشند آن وقت مردم خود به خود بر می‌خیزند و یک آشوب اجتماعی و انقلابی را رقم می‌زنند. بعد هم ممکن است عده‌ای بگویند که مردم سیاسی بوده اند؛ اما خود مردم می‌دانند که هیچ یک سیاسی نبوده اند. وقتی مردم شهرهای کوچک و خرد اقدام به حرکت‌های اعتراضی می‌کنند یعنی اینکه مردم سیاسی نیستند. وقتی که یک حزب و گروه یک عده‌ای آدم را جمع می‌کند می‌گوییم سیاسی هستند. آشوب ها، اعتراض ها، شلوغی‌ها و اغتشاشات که اخیرا در ایران به راه افتاد، آشوب نبود؛ بلکه احقاق حق مردم بود. وقتی کسی هیچ طلبکاری ندارد و بی خود و بی جهت شلوغ می‌کند می‌گویند آشوب کرده است اما اینکه اگر فردی اعتراض کرد و گفت پولش در بانک است و این بانک زیر نظر دولت است و چه کسی باید پاسخگو باشد و چرا دولت پاسخگو نیست، آشوب نیست. وی در خاتمه تصریح کرد: شاید فردی بگوید کار می‌خواهد، در این صورت چه کسی باید غیر از دولت پاسخگو باشد؟ کارخانه تعطیل و بسته می‌شود چه کسی باید پاسخگو باشد که افراد بیش از 6 ماه است حقوق نگرفته اند؟ معلوم است که دستگاه دولتی باید پاسخگو باشد. وقتی هیچ کس جوابگو نیست در این هنگام خود مردم بلند می‌شوند تا حق خود را از این قسمت هایی که بخش دولتی یا بخش خصوصی هستند بستانند. در این صورت، آشوب‌های مملکتی ایجاد می‌شود. پس برای اینکه این آشوب به وجود نیاید باید به حق و حقوق مردم رسیدگی کرد.